تبیان، دستیار زندگی
بقیه در لغت به معناى باقى مانده، بازمانده و زیادى چیزى آمده است.[1] این واژه از ریشه «ب‌‌ـ‌‌ق‌‌ـ‌‌ى» در برابر فناست، از این رو دربردارنده نوعى ثبات و دوام و به معناى باقى‌‌مانده ثابت و پایدار است.[2]واژه مذكور نزد عرب به صورت ضرب‌‌المثلى براى خوبى و فضیل
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام‌‌معصوم(علیه السلام)بقیّة‌‌الله است .

یا بقیت الله

بقیه در لغت به معناى باقى مانده، بازمانده و زیادى چیزى آمده است. این واژه از ریشه «ب‌‌ـ‌‌ق‌‌ـ‌‌ى» در برابر فناست، از این رو دربردارنده نوعى ثبات و دوام و به معناى باقى‌‌مانده ثابت و پایدار است.

واژه مذكور نزد عرب به صورت ضرب‌‌المثلى براى خوبى و فضیلت نیز به كار مى‌‌رود: «فلانٌ بقیة‌‌القوم» یعنى آن شخص از برگزیدگان قوم است.

واژه «بقیة الله» در قرآن تنها یك بار و در داستان‌‌حضرت شعیب(علیه السلام) آمده است كه وى پس از برحذر داشتن قوم خویش از كم‌‌فروشى در داد‌‌و‌‌ستدها فرمود: آنچه خداوند براى شما باقى گذارده بهتر است براى شما، اگر ایمان داشته باشید: «بَقِیَّةُ اللّهِ خَیرٌ لَكُم اِن كُنتُم مُؤمِنینَ».(هود/11،86) واژه «بقیه» بدون اضافه به «الله» و دیگر مشتقات از ریشه بقاء در موارد متعددى به كار رفته و در آنها از مسائلى چند سخن به میان آمده است؛ مانند لزوم دورى جستن از سود حاصل از ربا (بقره/2،278)، ماندگار بودن خداى متعالى (طه/20،73) و آنچه نزد اوست (نحل/16،96؛ قصص/28،60؛ شورى/42،36)، باقى ماندن آخرت (اعلىَ/87،17) و رزق الهى (طه/20،131) و اظهار شگفتى از نبودن بقایایى از‌‌نسل قدیم كه از فساد در زمین نهى كنند. (هود/11،116)

بررسى آیات یاد شده نشان مى‌‌دهد كه اساساً، بقا و ماندگارى تنها از آن خداى متعالى و اسماى‌‌حسناى وى و چیزى است كه وجهه خدایى داشته: «و یَبقى وجهُ رَبِّـكَ ...»(الرحمن/55،27) یا نزد او باشد: «و ما عِندَاللّهِ باق»(نحل /16، 96) و جز آن از بین رفتنى است:

«كُلُّ مَن عَلَیها فَان» (الرحمن/55،26)، «ما عِندَكُم یَنفَدُ»(نحل/16،96)، چنان كه سودى كه از راه حرام (ربا) به دست آید ناپایدار است: «یَمحَقُ اللّهُ الرِّبوا».(بقره/2،276)

بقیه در لغت به معناى باقى مانده، بازمانده و زیادى چیزى آمده است. این واژه از ریشه «ب‌‌ـ‌‌ق‌‌ـ‌‌ى» در برابر فناست، از این رو دربردارنده نوعى ثبات و دوام و به معناى باقى‌‌مانده ثابت و پایدار است.

مقصود از بقیّة الله در آیه یاد شده (هود/11،86) سود حلالى است كه پس از رعایت پیمانه صحیح و دقیق باقى مى‌‌ماند، از این رو مال* باقى مانده و متمایز از حرام به «الله» اضافه گشته و چنین اضافه‌‌اى حاكى از نوعى شرافت و ارزش است. برخى گفته‌‌اند: مراد از بقیه‌‌الله یا مالى است‌‌كه در دنیا در دست شخص مى‌‌ماند یا ثواب خدا (كه در آخرت به او مى‌‌رسد) یا خشنودى خداست (كه نصیب وى مى‌‌گردد) و در هر سه صورت بقیة الله خیر است، زیرا اگر مراد از بقیة‌‌الله مال باشد خیر

بقیة الله

بودن آن از این روست كه چنین شخصى كه در داد و ستد خویش به سود حلال بسنده مى‌‌كند، مورد اعتماد مردم واقع مى‌‌شود و معامله او رونق یافته، از این راه درهاى روزى بر روى او گشوده مى‌‌شود و اگر آن را بر ثواب اخروى حمل كنیم، روشن است كه دنیا و آنچه در آن است فانى مى‌‌شود و ثواب و اجر اخروى، جاوید و از این جهت خیر است و اگر آن را به خشنودى خداوند معنا كنیم خیر بودن بقیة اللّه نیازى به توضیح ندارد. برخى محققان، «بقیة‌‌الله» را در آیه یاد شده به قسط و عدل* تفسیر كرده و گفته‌‌اند: خداى سبحان مال را زینت زندگى دنیا مى‌‌داند (كهف/18،46)؛ اما قسط و عدل را جزو بقیة‌‌الله و باقیات صالحات دانسته، مى‌‌فرماید: اگر قسط و عدل را رعایت كنید عدل الهى زنده مى‌‌شود و این براى شما بهتر است و‌‌ مى‌‌ماند.

چون حضرت ولىّ عصر(عجل الله تعالى فرجه الشریف) آخرین امام و تنها بازمانده انبیا و امامان و آخرین ذخیره الهى و یگانه حجت خداوند در روى زمین براى حفظ جوامع انسانى و از بهترین مصداقهاى اسماى حسناى الهى و مظاهر قسط و عدل است، مى‌‌تواند از روشن‌‌ترین مصادیق «بقیّة اللّه» به شمار آید.

مفسران به معانى دیگرى نیز مانند اطاعت و انقیاد، رزق، موجود مبارك و ارزشمند و رحمت و فضل اشاره‌‌كرده‌‌اند.

به نظر مى‌‌رسد همه این موارد از باب بیان مصداق باشد و از این رو بر آنها بقیة الله اطلاق شده است و آیه مورد بحث (هود/11،86) گرچه در مورد خاصى نازل شده؛ اما با توجه به جامعیت و گستردگى ویژه قرآن مى‌‌توان بقیّة الله را بر هر وجود سودمند و پایدارى كه از سوى پروردگار براى بشر مانده و مایه رحمت و خیر و سعادت او شده باشد به كاربرد، از این رو انبیاى الهى، امامان و رهبران دینى مى‌‌توانند‌‌از بارزترین مصادیق «بقیة‌‌الله» باشند، چنان‌‌كه در جوامع روایى بر ائمه‌‌طاهرین(علیهم السلام) تطبیق شده است و چون حضرت ولىّ عصر(عجل الله تعالى فرجه الشریف) آخرین امام و تنها بازمانده انبیا و امامان و آخرین ذخیره الهى و یگانه حجت خداوند در روى زمین براى حفظ جوامع انسانى و از بهترین مصداقهاى اسماى حسناى الهى و مظاهر قسط و عدل است، مى‌‌تواند از روشن‌‌ترین مصادیق «بقیّة اللّه» به شمار آید. گواه این مدعا آن است كه‌‌افزون بر ادعیه و زیارات، در روایات فراوانى، از آن حضرت به «بقیّة اللّه» تعبیر شده است؛ امام‌‌صادق(علیه السلام) فرمود: هرگاه خواستید به او خطاب كنید بگویید: «السلام علیك یا بقیة اللّه».سپس به آیه شریفه «بقیة‌‌الله خیر لكم»(هود/11،86) استشهاد فرمودند. بر پایه روایتى از امام باقر(علیه السلام)اولین جمله‌‌اى كه امام زمان(عج) هنگام ظهور بر زبان مى‌‌آورند آیه شریفه «بَقِیَّةُ اللّهِ خَیرٌ لَكُم...»است و آنگاه مى‌‌فرمایند:«أنا‌‌بقیّة اللّه و حجّته و خلیفته =منم آنچه خداوند براى شما باقى گذارده و حجت و خلیفه او».

محمد حجتیان

تنظیم برای تبیان: ابوذر سلطانی


منابع

اقرب الموارد فى فصح العربیة والشوارد؛ بحارالانوار؛ التحقیق فى كلمات القرآن الكریم؛ تفسیر التحریر والتنویر؛ تفسیر الصافى؛ التفسیر الكبیر؛ تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب؛ تفسیر موضوعى قرآن كریم؛ الكافى؛ القاموس المحیط؛ الكشاف؛ لسان العرب؛ لغت نامه؛ مجمع البحرین؛ مجمع‌‌البیان فى تفسیرالقرآن؛ المیزان فى تفسیر القرآن.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.