نگاهی به هنر تئاتر در ژاپن
تئاتر ژاپن تئاتری مبتنی بر حرکت و عمل نمایشی پر رمز و راز و سرشار از آیین هایی که ریشه در اساطیر کهن فرهنگ شرقی دارد.
در ادامه بررسی سنت های نمایشی در دیگر کشور ها این بار خبرنگار گروه فرهنگی ایرنا، به سراغ تاریخچه تئاتر سرزمین کهن ژاپن رفته است ، سرزمینی که به " آفتاب تابان" شهرت دارد، سرزمینی که با سنت های نمایشی، آیینی و اساطیری خود از جمله تاثیر گذار ترین فرهنگ ها بر فرهنگ جهانی در یک صد سال گذشته بوده است.
در دنیا تئاتر ژاپن را با نام تئاتر " کابوکی " می شناسند کابوکی kabuki نام گونه ای از تئاتر شرقی و سنتی در کشور ژاپن است که به جهت استقلال در تکنیک و محتوا نمایشی کامل و منحصر به فرد است.
هر چند در این نمایش با دیگر گونه های نمایشی در کشور های آسیایی چون ایران و هند مشابهت هایی دیده می شود اما در کلیت تکنیکی و مضمونی کابوکی نمایشی است بی مانند در تمامی فرهنگ های جهانی که ویژه کشور ژاپن است.
شهرت جهانی نمایش کابوکی به دلیل سبک درام و نوع لباس زینتی بازیگران آن است حروف کانجی کلمه کابوکی، به معنای آوازه خوانی، رقص و مهارت داشتن در این فنون هنری است و به همین دلیل است که کابوکی گاهی " هنر آوازخوانی و رقص" هم ترجمه شده است . حروف این کلمه، به دلیل اینکه از زبان چینی گرفته شده است مفهوم واقعی لغت را نشان نمی دهند.
در کانجی صاحب نظران تئاتر ژاپن "مهارت Skill" به طور کلی به بازیگر تئاتر کابوکی اشاره می کند و خود لغت کابوکی از kabuku مشتق شده که به معنای "تکیه دادن" و یا " غیر معمول بودن" است پس کابوکی می تواند به مفهوم تئاتر پیشرو یا تئاتر عجیب هم باشد.
تئاتر ژاپن تئاتری مبتنی بر حرکت و عمل نمایشی پر رمز و راز و سرشار از آیین هایی که ریشه در اساطیر کهن فرهنگ شرقی دارد.
در فرهنگ ژاپنی اصطلاح kabukimono به طور کلی به کسانی اشاره دارد که لباسهای عجیب می پوشند و با غرور در خیابان ها راه می روند.
* پیدایش تئاتر کابوکی.
پیدایش تئاتر کابوکی به سال 1603 برمی گردد، زمانیکه یک"مایکو" (زنی که به معبد شینتویی خدمت می کند) به نام Okuni، سبک جدیدی از رقص و نمایش را در شهر کیوتو اجرا کرد در این نمایش ، زنان نقش زن و مرد را بازی می کنند.
در این گونه نمایش ها نویسنده نمایشنامه ای کوتاه نوشته که درباره زندگی روزمره است و در نوع اجرا هم تنها زنان در آن حضور دارند و اصولا نمایشی زنانه است .
این سبک بسرعت محبوب شد و حتی از" اوکونی" نمایشگر خواسته شد که در دربار امپراطور آن زمان، نمایش اجرا کند.
به دنبال این موفقیت، گروه های بازیگری مشابه به رقابت با اوکونی پرداختند و به این صورت، کابوکی تبدیل به نمایش و رقص دسته جمعی شد که توسط زنان به اجرا در می آمد و به شدت هم مورد استقبال تماشاگران قرارگرفت .
بعد از مدتی، به دلیل اینکه نمایش با امور غیر اخلاقی همراه شد و باعث شد حتی بعضی کابوکی ها را با مفاهیم نادرست بشناسند، در سال 1629 زنان از اجرای کابوکی منع شدند.
از آنجا که کابوکی نمایش محبوبی بود، از این تاریخ به بعد از پسران جوان برای به عهده گرفتن نقش زنان استفاده شد.
دلیل انتخاب آنها این بود که دارای عضلات و صدای ظریف تری نسبت به مردان بودند و جایگزین بهتری برای نقش زنان به حساب می آمدند.
بعدها به همراه این تغییر جنسیت بازیگران، تغییر دیگری نیز در نوع نمایش و رقص ها پیش آمد و آن اضافه شدن هیجان و حتی خشونت به اجراها بود.
اما این تغییر نیز به انحراف کشیده شد و به دلیل فساد اخلاقی که بین بازیگران و بعضی از مشتریان پیش آمد، در سال 1652 از حضور پسران جوان به عنوان بازیگر جلوگیری به عمل آمد.
تا اینکه بالاخره در دوره Genroku در سال های (1688-1704) کابوکی بصورت یک نمایش رسمی در آمد در این دوره کابوکی و نوع دیگری از تئاترهای خیمه شب بازی به نام ningyo joruri که بعدها به نام bunraku شناخته می شد، به هم نزدیک شدند و در اجراها با یکدیگر همکاری کردند و از هم تاثیر گرفتند نمایشنامه نویس معروفی به نام Chikamatsu Monzaemon یکی از حرفه ای ترین نمایشنامه نویسان کابوکی، نمایشنامه های زیادی نوشته که مهم ترین آنها، نمایشنامه Sonezaki Shinju (خودکشی بخاطر عشق) که در اصل برای bunraku " بونراکو" گونه ای دیگر از سنت نمایشی در کشور های ژاپن و اصولا کشور های آسیای میانه و مرکزی است نگاشته شد و برای کابوکی دوباره نویسی شد.
در نیمه قرن 18، بصورت مقطعی، از محبوبیت کابوکی کاسته شد و جای خود را به بونراکو که در طبقات پایین تر اجتماع پرطرفدار بود، داد.
* کابوکی بعد از انقلاب میجی (Meiji)
تغییرات فرهنگی زیادی که در سال 1868 بعداز سقوط شوگان تاکوگاوا (Tokugawa shogunate) رخ داد و نیز حذف فرهنگ" سامورایی" و آغاز ارتباط ژاپن با دنیای غرب، به روی کار آمدن مجدد کابوکی کمک بسیاری کرد.
در این حال، بخاطر انزوای این تئاتر در دوران جدید، بازیگران تلاش کردند تا شهرت این تئاتر را در میان طبقات بالای اجتماع افزایش دهند و سبک های سنتی را به مدرن تبدیل کنند در طول بمباران جنگ جهانی دوم، تعداد زیادی از تماشاخانه های کابوکی تخریب شدند و اشغالگران بعد از جنگ اجرای کابوکی را ممنوع کردند تا اینکه بعد از بین رفتن ممنوعیت، در سال 1947، نمایش های کابوکی مجدداً به روی صحنه رفتند.
* تئاتر کابوکی امروز در کشور ژاپن :
تاثیرات جنگ جهانی دوم، دوران سختی را برای تئاتر کابوکی رقم زد گذشته از خرابی و صدماتی که به بزرگترین شهرهای ژاپن وارد آمد، تمایل مردم برای پذیرش تفکرات و سبک های متعلق به دوران گذشته، کم شده بود و کابوکی نیز از این موج جدید در امان نماند.
در این میان کارگردانی به نام" تتسوجی تاکچی"، بخاطر ابداعاتی که در ساخت کابوکی کلاسیک ایجاد کرد و مسبب تولد دوباره کابوکی و جلب توجه مردم در یکی از ایالات ژاپن به نام " کانسای " شد، محبوبیت فراوانی دارد.
در میان تمام ستارگان جوانی که در کابوکی های او ایفای نقش نمودند، معروفترین آنها "ناکامورا گانجیرو " بود که این دوره از اجراهای کابوکی را به افتخار او، نامگذاری کرده بودند.
امروز کابوکی ، هنوز نسبتاً محبوب باقی مانده است و تقریباً مشهورترین سبک تئاتر سنتی ژاپن محسوب می شود و بازیگران آن در تلویزیون و سینما نیز حضور دارند حتی در انیمیشن های سنتی ژاپن نیز از مفاهیم کابوکی استفاده می شود.
امروزه علاقه به نمایش کابوکی حتی به غرب نیز راه یافته است بازیگران کابوکی تورهایی را در آمریکا و اروپا برگزار می کنند و بعضی نمایشنامه نویسان غربی از مضامین کابوکی در آثارشان استفاده نموده اند.
در 24 نوامبر سال 2005، یونسکو از کابوکی، به عنوان یکی از شاهکارهای معنوی میراث بشریت نام برد.
* برخی ارکان تئاتر کابوکی .
طراحی صحنه: بخشی از صحنه نمایش در کابوکی، " هاناماچی " نامیده می شود، که در آن قسمتی از صحنه به شکل راهرویی به سمت تماشاگران باز می شود.
این سکو در کابوکی نقش مهمی دارد و فقط راهرویی برای ورود و خروج ها یا راهی به سمت سکوی اصلی نیست ، بلکه صحنه های مهمی روی آن اجرا می شود.
صحنه کابوکی در طول قرن 18 تغییرات زیادی کرد و مدرن تر شد برای نمونه، اضافه شدن تعدادی حقه های نمایشی به صحنه مثل امکان غیب و ظاهر شدن بود کابوکی می تواند به مفهومی تئاتر پیشرو یا تئاتر عجیب باشد.
Mawari-butai (سکوی چرخان): سکویی که گرد و چرخدار است و حول سکوی اصلی و ثابت می چرخد و برای انتقال و تغییر صحنه ای به صحنه ای دیگر بسیار مناسب است.
Seri: سکوهایی که قابلیت افزایش یا کاهش ارتفاع دارند و برای بالا بردن یا پایین آوردن بازیگر در صحنه ها استفاده می شود.
تغییرات فرهنگی زیادی که در سال 1868 بعداز سقوط شوگان تاکوگاوا (Tokugawa shogunate) رخ داد و نیز حذف فرهنگ" سامورایی" و آغاز ارتباط ژاپن با دنیای غرب، به روی کار آمدن مجدد کابوکی کمک بسیاری کرد.
Chnori: تکنیکی است که در آن سیمی به لباس بازیگر متصل است و از آن برای به پرواز در آوردن بازیگر بالای سکو یا قسمت مشخصی از تالار نمایش استفاده می شود هر چند که امروزه این تکنیک ها کمتر مورد استفاده قرار می گیرد وابزار جدید الکترونیکی جای آن را گرفته است.
در کابوکی نیز مانند بقیه هنرهای نمایشی ژاپن، جابجایی و یا تغییرات در صحنه، گاهی وقتی بازیگر در حال بازی و پرده ها نیز باز هست، انجام می شود و اینکار با Hiki Dogu یا واگن کوچک مخصوص اینکار انجام می گیرد.
Kuroko به دستیاران صحنه گفته می شود که لباس یکدست مشکی می پوشند و تشخیص آنها مشکل است و باید با سرعت وسایل صحنه را جابجا کنند و تغییرات را برای صحنه بعد نمایش در حال اجرا آماده کنند یا به بازیگر کمک کنند تا لباسش را به سرعت تعویض کند طوری که تماشاگران متوجه نشوند.
اصول اجرا یی در تئاتر کابوکی :
نمایشهای کابوکی در سه دسته جای می گیرند نمایش هایی با داستان های " تاریخی " نمایش های "خانوادگی"و نمایش هایی که تکیه بر " رقص " وحرکات نمایشی پر رمز و راز دارند .
اجراهای تاریخی اغلب درباره حوادث تاریخی بسیار مهم ژاپن است داستان هایی که ریشه ملی دارند و عموما هم در دوره حاکمیت شوگان ها و پس از سانسورهای شدیدی که برای ممنوعیت انتقاد از دولت وقت انجام می شد و در نتیجه مضمون نمایشنامه ها راجع به وقایع دیگر مانند جنگ های سال 1180 یا 1330 ژاپن بود تولید شده اند .
بر خلاف اجراهای تاریخی که بیشتر درباره طبقه سامورایی ها است در اجراهای خانوادگی (داخلی)، درباره محدودیت ها و مشکلات اجتماعی، و بخصوص راجع به زوج هایی بحث وطرح مسئله می شود که بخاطر مشکلات و موانع نمی توانند در این دنیا کنار هم زندگی کنند و تصمیم می گیرند تا بعد از مرگ با هم باشند و خودکشی کنند.
در کابوکی از گریم و ماسک های مخصوصی (برای حیوانات یا موجودات غیرطبیعی) نیز استفاده می شود و رنگ های مورد استفاده نشانگر شخصیت نقشی است که بازیگر برعهده دارد .
* نگاهی به نظرات و آثار " شوجی ترایاما " از جمله پیشگامان تئاتر مدرن ژاپن :
ترایا ما معتقد است از آغاز تا به امروز فرهنگ ژاپنی به دلیل کشمکش های جهانی همواره با بحرانهای اجتماعی، سیاسی هم پیوند بودهاست واین رویداد ها درفرهنگ تئاتری این کشور هم به خوبی محسوس است .
به اعتقاد وی پیشروان ( آوانگاردهای) کلاسیک، چه مدرنیستها و چه پُست آوانگاردیسم ها که نظریه پردازان معاصر در پی تعریفی شفاف از آن هستند، به واژگونسازی الگوهای نهادینه شده زیبایی شناسی سنتی علاقهمند و پیجو بودهاند.
او می گوید :نقد پیشرو برخلاف انتظارها نقدی هراسناک است آوانگاردها همان رویا بینانی هستند که "هولدرین" نظریه پرداز این عرصه درباه شان چنین میگوید: « جامعه همواره از اعضای رویابین خود متنفر و در هراس است.»و ناگزیر نهضت آوانگارد ژاپن نیز از ترسیم فوق مستثنی نیست.
در ژاپن پس از جنگ که با بحرانهای طبیعی پی در پی اجتماعی و فرهنگی رو به رو بود ، زمینه مناسبی جهت ظهور هنرمندان بزرگی چون شوجی ترایاما(83 – 1938)، " کازواو اونو" و" تاتسومی هیجیکاتا" را فراهم شد که هر کدام به شیوه ای موثر در فرهنگ ژاپنی تاثیر گذار بوده اند .
همان کنش غیر ارادی و جنونآمیزی که ترایاما در نمایش " تبار خونین یک خاندان" بازنمایی میکند،طغیان نیز همان راهی را میپیماید که" سه پوکو " دیگر فعال تئاتر پیشرو ژاپن آن را آزادسازی نیروهایی که به وسیله اجتماع سرکوب شدهاند می داند .
شوجی ترایاما(Shuji Terayama) از بنیانگذاران تئاتر آوانگارد ژاپن مانند دیگر هنرمندان ژاپنی کودکی خود را در فضای دهشتناک و رادیکالِ جنگ جهانی دوم گذراند.
جنگی که علاوه بر خرابی های فراوان ترس، اضطراب و فِقدانهای روانیِ عظیمی را برای مردم ژاپن به ارمغان آورد.
در شهر آموری(Amori) زادگاه ترایاما بیش از 30 هزار نفر کشته شدند وی پس از اتمام جنگ که پدرش نیز در آن کشته شده بود در 1954، تحصیل رشته زبان و ادبیات ژاپنی را در دانشگاه" واسدا " به پایان رساند.
1967 گروه تئاتر" تن جو ساجیکی" (Ten uu sajiki) را با چند تن دیگر از هنرمندان تشکیل داد ترایاما تمایلات گروه و خود را چنین بیان میکند:« خواست ما این است که مخاطب به مانند جسمی به درون تئاتر مکیده شود."
وحشت، تاریکی، غیبت، جنون و طغیان، ارکان اصلی تئاتر ترایاما است ،مفاهیمی فراگیر که میتوان مصادیق بارزی از آنان را در جامعه ژاپن پس از جنگ مشاهده کرد.
ژاپن آلوده به رادیواکتیو. ژاپنی که نه براساس یادگار هزاران ساله خود "خورشید تابان " همان دایره سرخ، بلکه به وسیله تششع انفجارهای دو قلوی هیروشیما و ناکازاکی، تابان شده بود.
این چنین است که ذهن هنرمندانی چون ترایاما یا مؤسسان جنبش آوانگارد بوتو با نور سیاه و تابان مالیخولیا و هیستری پیوند میخورند.
ژاپن پس از جنگ خود را در دو شکل بازنمایی میکند اول، هم ریختی جامعه آمریکایی شده و دوم، آثار هنرمندان آوانگارد دو نیروی متخاصم که در عرصه اجتماعی به کنش ـ واکنش میپردازند.
خشونت آئینی ترایاما که از پندارهای ناخودآگاه دشمنگرایی پیش از ظن بودیسم ریشه میگیرد، تائید کننده و بازتاب تمایلات غیرعملی آنتونن آرتو نظریه پرداز بزرگ تئاتر دنیا است .
آن طغیانی که آرتو و سپس" گروتفسکی" تبلیغ میکنند، شاید به فلسفه نوعی از خود کشی ژاپنی یعنی" سه پوکو " نزدیک است.
همان کنش غیر ارادی و جنونآمیزی که ترایاما در نمایش " تبار خونین یک خاندان" بازنمایی میکند،طغیان نیز همان راهی را میپیماید که" سه پوکو " دیگر فعال تئاتر پیشرو ژاپن آن را آزادسازی نیروهایی که به وسیله اجتماع سرکوب شدهاند می داند .
* تئاتر خیابانی ـ محیطی، تئاتر همگانی در ژاپن و نظریات ترایا ما:
دوره اول فعالیتهای ترایاما اختصاص به بررسی تأثیرات تئاتر بر مخاطب و برعکس، میگذرد. اما شیوه ترایاما در این پژوهش عَملی چیست؟ به عقیده وی « همگان میتوانند بازی کنند. همگان میتوانند ناهنجاریهای روحیِ خود را درون فضای تئاتر پرتاب کنند همگان میتوانند به شرط درکِ لزومِ عنادورزی هنری، علیه ساختارهای زیباشناسی کهنه و فرسوده سنتی طغیان کنند".
در نمایش تکان دهنده " جنایت دکتر کایگاری " مخاطب با رشته رویدادهایی هراسآور و در اتاقهایی مواجه میشود که ناخودآگاهش را مورد حمله قرار میدهند.
حمله ترایاما به آن بخشی از ذهن است که خود تماشاگر نیز از وجودش بیاطلاع است در یکی از اجراهای این نمایش چند تن از تماشاگران ناخواسته از جایگاه خود بلند شده و روی صحنه میروند تا درون اتاقها را ببینند.
این همان خواست ترایاماست:یعنی « مکیده شدن مخاطب به درون فضای تئاتری.» در چنین وضعیتی مسؤولیت حضوری (Presentive) مخاطب افزایش مییابد.
به عقیده وی این مخاطب است که باید بسیاری از خلاءهای عمدی که در نمایش ایجاد شده است را ترمیم و بازسازی کند.
"Yes" و " سلیمان" نمایشهایی هستند که تئاتر را از صحنه و سالن به اتوبوس، آپارتمان و خیابان منتقل میسازد.
در نمایش"سلیمان" پس از راهبندانی که بازیگران در خیابانهای منطقهای واقع در توکیو ایجاد کردند پلیس به تعقیب آنان پرداخت و بازیگران نیز میگریختند و این خود جزئی از ترفندهای ترایاما جهت اشتراک همگانی تئاتریکال بود.
قایم باشک بازی گروه بازیگران با پلیس مدتها ادامه داشت و مردم نیز در این تلاش مشارکت میجستند .
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی