تبیان، دستیار زندگی
موضع امام صادق(علیه‎السلام) در برابر قیام نفس زكیه به عنوان مهدى آل محمد(صلّی الله علیه و آله) از همان روز اول مخالفت بود زیرا عبدالله محض یعنى پدر نفس زكیه معتقد شده بود كه فرزندش مهدى
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عکس العمل امام صادق(علیه‎السلام) در برابر قیام نفس زکیه

بقیع

محمدبن عبدالله بن حسن بن حسن(علیه‎السلام) معروف به نفس زكیه یكى از پسرعموهاى امام صادق(علیه‎السلام) بود از آنجایى كه قیام یحیى بن زید در خراسان و شهادت او زمینه را براى قیام عباسیان فراهم نمود و عباسیان نیز در مرحله اول زمینه را براى قیام فردى از میان خود مساعد نمى‎دیدند به همین علت تصمیم گرفتند فردى از آل على(علیه‎السلام) را كه در بین مردم از احترام، شخصیت و وجاهت بیشترى برخوردار است مطرح سازند و بعد كه به هدف رسیدند او را از میان بردارند در پایان به این نتیجه رسیدند كه محمدبن عبدالله بن حسن بن حسن(علیه‎السلام) معروف به نفس زكیه را كه یكى از پسرعموهاى امام صادق(علیه‎السلام) نیز بود به حكومت برسانند.

چون نامش هم نام پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود و خال سیاهى روى شانه‎اش بود و نیز بسیار زاهد و عابد بود، عبدالله  به عنوان مهدى آل محمد( علیه السلام) از مردم براى او بیعت مى‎گرفت.

از طرفى چون نامش هم نام پیامبر (صلّی الله علیه و آله) بود و خال سیاهى روى شانه‎اش بود و نیز بسیار زاهد و عابد بود، عبدالله (پدر او) به عنوان مهدى آل محمد(صلّی الله علیه و آله) از مردم براى او بیعت مى‎گرفت. سرانجام او در سال 145 (هـ . ق) قیام كرد ولى اندكى بعد به دست نیروهاى منصور به قتل رسید.

موضع امام صادق(علیه‎السلام) در برابر قیام نفس زكیه به عنوان مهدى آل محمد(صلّی الله علیه و آله) از همان روز اول مخالفت بود زیرا عبدالله محض یعنى پدر نفس زكیه معتقد شده بود كه فرزندش مهدى آل محمد است و سكوت امام مى‎توانست نوعى صحه گذاردن بر ادعاى آنها باشد به همین دلیل امام صادق(علیه‎السلام) با این قیام مخالف بود.

دلیل دیگر این بود كه امام شكست و كشته شدن او را پیش‎بینى مى‎كرد از این رو است هنگامى كه آنها از امام براى نفس زكیه بیعت مى‎خواستند چنین فرمود: «آن مساله امام مهدى(عج) است كه پیغمبر خبر داده است، حالا وقتش نیست. واى عبدالله اگر تو مى‎پندارى كه این پسرت(محمد) همان مهدى موعود است، بدان كه او نیست. و نه اكنون زمان خروج مهدى است و اگر مى‎خواهى به محمد (پسرت) دستور خروج دهى به خاطر امر به معروف و نهى از منكر باشد.

شاهد دیگر در تأیید قیام ضد ظلم نفس زكیه این است در زمانى كه محمد و ابراهیم (برادر محمد) و پدرشان عبدالله محض به همراه چند نفر دیگر در زندان منصور به سر مى‎بردند و چند تن از آنها در آن جا با سخت‎ترین وضع به شهادت رسیدند منقول است كه امام صادق(علیه‎السلام) درباره شهادت آنها گریه سختى نمود.

در روایتى دیگر در تأیید قیام نفس زكیه از خلادبن عمیر نقل شده كه در محضر امام صادق (علیه‎السلام) بودم و آن حضرت

امام صادق(علیه السلام) فرمود: «آن مساله امام مهدى(عج) است كه پیغمبر خبر داده است، حالا وقتش نیست. و عبدالله اگر تو مى‎پندارى كه این پسرت همان مهدى موعود است، بدان كه او نیست. و نه اكنون زمان خروج مهدى است و اگر مى‎خواهى به محمد دستور خروج دهى به خاطر امر به معروف و نهى از منكر باشد.

از آل حسن(عبدالله محض و پسرانش) یاد كرد و بسیار گریست به طورى كه من و حاضران از شدت گریه او گریستیم آنگاه آن حضرت فرمود: پدرم از فاطمه دختر امام حسین نقل كرد كه گفت پدرم امام حسین(علیه‎السلام) فرمود: اى فاطمه چند نفر از فرزندان تو در كنار شط فرات كشته مى‎شوند كه پیشینیان در فضیلت از آنها سبقت نگرفته و آیندگان به درجه آنها نخواهند رسید. آنگاه خود آن حضرت فرمود: اینك از فرزندان فاطمه(دختر امام حسین) جز اینها (عبدالله و پسرانش) كه در زندان كشته شده‎اند كسى دیگر نیست كه مصداق سخن مذكور امام حسین(علیه‎السلام) باشد.

چنان كه مى‎بینیم امام با قیام نفس زكیه به عنوان قیامى ضد ستمگرى (نه به عنوان قیام مهدى آل محمد (صلّی الله علیه وآله) موافق بوده است و هر چند آن حضرت این انقلاب را مورد پشتیبانى قرار نداد ولى در عین حال اقدامى نیز علیه آن به عمل نیاورد و این ثابت مى‎كند كه حضرت با قیام تحت عنوان مبارزه با ظلم و امر به معروف و نهى از منكر موافق بوده است .

در جایى دیگر امام صادق(علیه‎السلام) خطاب به كسانى كه از او درباره بیعت با نفس زكیه سؤال مى‎كردند چنینفرمود: از خدا بترسید زیرا پدرم فرمود: كسى كه شمشیر به رخ مردم بكشد و آنها را به سوى خود دعوت كند با این كه در میان مسلمین كسى باشد كه از او داناتر است گمراه شده و بى جهت خود را به زحمت انداخته است چون صلاحیت احراز آن مقام را ندارد. 


 برگرفته از منابع ذیل:

1. نورالله علیدوست، «پرتوى از زندگانى امام صادق(علیه‎السلام)»، چاپ دوم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران ـ 1377.

2. رسول جعفریان، «حیات فكرى و سیاسى امامان شیعه»، چاپ چهارم، انتشارات انصاریان، قم ـ 1380.

3. ابوعلى فضل بن حسن طبرسى، «اعلام الورى باعلام الهدى»، انتشارات دارالكتب، تهران 1390 هـ. ق.

4. اسد حیدر، «الامام الصادق و المذاهب الاربعه»، انتشارات مكتبه الامام امیرالمومنین، اصفهان.

5. محمدبن یعقوب كلینى، «الكافى»، تحقیق، على اكبر غفارى، انتشارات دارالكتب الاسلامیه، تهران ـ 1388 هـ. ق.

6. محمدبن محمدبن النعمان الشیخ المفید، «الارشاد فى معرفة حجج الله على العباد»، انتشارات بصیرتى، قم ـ 1413 هـ. ق.

7. محمدباقر مجلسى، «بحارالانوار»، انتشارات موسسه الوفا، بیروت، 1403، هـ. ق.

8. كاظم ارفع، «سیره عملى اهل بیت»، چاپ اول، انتشارات فیض كاشانى، تهران ـ 1379.

9. محمد محمدى اشتهاردى، «سیره چهارده معصوم»، چاپ دوم، نشر مطهر، تهران ـ 1377.

10. مهدى پیشوایى، «سیره پیشوایان»، چاپ یازدهم، انتشارات مؤسسه امام صادق(علیه‎السلام)، قم- 1379.

11. عباس قمى، «منتهى الامال»، جلد دوم، چاپ سیزدهم، انتشارات هجرت، قم ـ 1378.

12. ابومحمد حسن بن موسى النوبختى، «فرق الشیعة»، انتشارات المكتبه المرتضویه، نجف ـ 1355 هـ. ق.

13. على بن عیسى بن ابى الفتح الاربلى، «كشف الغمّة فى معرفة الائمة»، انتشارات دارالمكتب الاسلامیة، بیروت.

14. السید محسن الامام الامین، «اعیان الشیعة»، انتشارات دارالتعاریف للمطبوعات، بیروت 1403 هـ.ق.

15. على بن محمد بن احمد المالكى، «الفصول المهمة فى معرفة الاحوال الائمة(علیهم‎السلام)»، انتشارات دارالقلب التجاریه، نجف.

16. مومن بن حسن الشبلنجى، «نورالابصار فى مناقب آل بیت النبى المختار»، انتشارات دارالكتب العلمیه، بیروت.

17. محمد جواد فضل الله، «الامام الصادق»، انتشارات دارالزهرا، بیروت - 1401 هـ.ق.

18. محمد بن علی بن طباطباالمعروف بابن طقطقی، «الفخرى»، انتشارات دارصادر، بیروت.

19. ابن انبه، «عمدة الطالب فی انساب آل ابى طالب»، انتشارات مكتبه الحیدریه، نجف، 1380 هـ.ق.

20. سید على خان، «ریاض السالكین فى شرح صحیفة سیدالساجدین»، انتشارات موسسة آل البیت، قم.

21. ابوالفرج اصفهانى، «ترجمة مقاتل الطالبیین»، مترجم سید هاشم رسولى محلاتى، چاپ دوم، انتشارات صدوق، تهران .

22. هاشم معروف الحسنى، «جنبش‎هاى شیعى در تاریخ اسلام»، مترجم: سید محمد صادق عارف، چاپ اول، انتشارات آستان قدس رضوى، مشهد، 1371.

23. احمد بن محمد بن خالد برقى، «المحاسن»، تصحیح: محدث ارموى، تهران، 1370.

24. باقر شریف قریشى، «حیاة الامام الباقر»، نجف. ابوالعباس النجاشى؛ «رجال النجاشى»، تصحیح: آیت الله زنجانى، انتشارات موسسة النشر الاسلامى، قم.

26. حسین كریمیان، «سیره و قیام زید بن على»، انتشارات علمى و فرهنگى، تهران ، 1360.

27. محمد بن حسن شیخ طوسى، «اختیار معرفة الرجال معروف به رجال الكشى»، تصحیح: مصطفوى، انتشارات دانشگاه، مشهد.

28. شیخ صدوق: «الامالى»، انتشارات اعلمى، بیروت، 1980 میلادى.

29. الشیخ محمد تقى التسترى، «قاموس الرجال»، انتشارات مركز نشر الكتاب، تهران، 1397 هـ.ق.

30. محمدبن على بن الحسین بن بابویه الشیخ صدوق، «عیون اخبار الرضا»، انتشارات اعلمى، تهران.

31. سید ابوفاضل اردكانى، «شخصیت و قیام زیدبن على»، انتشارات علمى و فرهنگى، تهران ـ 1361.

32. عبدالله ما مقانى، «تنقیح المقال»، انتشارات جهان، تهران.

33. شیخ عباس قمى، «سفینة البحار»، انتشارات موسسه فراهانى، تهران.

34. عبدالحسین احمد الامینى النجفى، «الغدیر»، انتشارات مكتبه الامام امیرالمومنین، تهران

35. ابوسعید آبى، «نثر الدرر»، انتشارات الهیئة العامة المصریة للكتب مصر، 1981 میلادى .

36. تقى الدین المقریزى، «الخطط المقریزیه»، انتشارات دارصادر، بیروت .

37. صلاح الدین الصفدى، «فوات الوفیات»، بیروت ـ 1402 هـ. ق.

38. ابن ابى الحدید، «شرح نهج البلاغه»، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، انتشارات دارالاحیاء الكتب العربیه، مصر ـ 1378 هـ. ق.

39. آیت الله خوئى، «معجم رجال الحدیث»، انتشارات مدینة العلم، قم.

40. مرتضى مطهرى، «سیرى در سیره ائمه اطهار»، انتشارات صدرا، تهران ـ چاپ 20 ، 1380.

41. ابوالفرج اصفهانى، «مقاتل الطالبیین»، انتشارات المطبعة الحیدریه، نجف ـ 1965 میلادى.

42. الطبرسى، «الاحتجاج»، انتشارات دارالنعمان لطباعة والنشر ، نجف ـ 1386 هـ . ق.

43. قندوزى حنفى، «ینابیع المودة»، انتشارات بصیرتى، قم.

44. سمیره مختاراللیثى، «جهادالشیعه»، انتشارات البطحاء، قم ـ1363.

45. الجشهیارى، «الوزراء و الكتاب»، انتشارات مصطفى الحلبى، مصر، 1357 هـ.ق.

احمد تقى زاده

گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.