تبیان، دستیار زندگی
در قرآن كریم برای بعضی از اولیاء و بندگان شایسته خدا مقام كرامت اثبات شده است، مانند آیه شریفه: «هر وقت زكریا داخل محراب عبادت مریم می شد، رزقی را نزد او می یافت. ]به او[ می فرمود: ای مریم! این ]غذا[ از كجا آمده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

كرامت در قرآن
کرامت در قرآن

در قرآن كریم برای بعضی از اولیاء و بندگان شایسته خدا مقام كرامت اثبات شده است، مانند آیه شریفه: «هر وقت زكریا داخل محراب عبادت مریم می شد، رزقی را نزد او می یافت. ]به او[ می فرمود: ای مریم! این ]غذا[ از كجا آمده است؟ ]مریم[ پاسخ می داد: از نزد خداست.» (آل عمران. 37)

البته واضح است كه این مقام تنها در سایه بندگی به دست می آید و براساس آیه شریفه «ان الله لایضیع اجر المحسنین»( توبه. 120)، خداوند پاداش نیكوكاران را ضایع نمی كند و تا انسان خود را محسن نسازد، اجر آن را نیز نخواهد دید و اولیای خدا كه خود را به مقام محسنین رسانده اند، تنها كسانی هستند كه شایستگی رسیدن به مقاماتی مانند كرامت را به عنوان اجر و پاداش خواهند داشت.

كرامت، كاری خارق العاده و خلاف عادت نظام موجود (علی و معلولی) است كه هرگز احدی از مرتاض ها و نابغه های جهان نمی توانند آن را انجام دهند. كسی نمی تواند اثر كرامت را نابود كند یا مانع تحقق آن شود، چون كرامت متصل به قدرت بیكران خداوند است.

نكته ای كه در آیه 37 آل عمران وجود دارد این است كه یك زن (مریم) بر اثر عبادت خود به مقامی (كرامت) دست می یابد كه حتی شگفتی پیامبر خدا (زكریا) را نیز برمی انگیزد لذا او می پرسد: «انی لك هذا».

بر همین اساس بندگان خاص خدا، از جمله زنان متقی و پرهیزكار در طول تاریخ به این مقام رسیده اند، مانند حضرت فاطمه زهرا(س) كه در تفسیر روح البیان می خوانیم: رسول اكرم(ص) در زمان تنگدستی از دخترش فاطمه پرسید: این غذا از كجاست؟ فاطمه(س) جواب داد: هذا من عندالله! و پیامبر فرمود: شكر خدا را كه دخترم همانند مریم است.(1)

نمونه ای دیگر از كرامت بانوان را به نقل از امام محمد باقر(ع) می خوانیم كه درباره مادر ارجمندش فاطمه بنت الحسن(س) می فرماید: «مادرم كنار دیواری نشسته بود، ناگاه دیوار شكاف برداشت و صدای مهیبی شنیدیم. با دستش اشاره كرد و گفت: نه، به حق مصطفی(ص)! خداوند به تو اجازه فرو افتادن ندهد، پس دیوار در هوا معلق ماند تا ]مادرم كنار رفت و[ اجازه داد ]تا دیوار فرو ریخت.[ پدرم به سبب دفع این خطر صد دینار صدقه داد.»(2)

كرامت زنده ها و...

برخی عقیده دارند كرامت های بندگان پرهیزگار تنها مربوط به دوران حیات آنها است و بعد از مرگ نمی توان ادعای كرامتی برای آنان كرد. از جمله در كتاب فتح المجید می خوانیم:

«كرامت اولیاءالله این است كه خداوند بندگانش را گرامی بدارد. این كرامات نفع و ضرری ندارد، اگر هم داشته باشد در زمان حیات آنهاست. این كرامت بعد از مرگ هیچ ارزشی ندارد و انسان نباید به این كرامت دل خوش دارد.»(3)

این دیدگاه به دو دلیل قابل خدشه است. اول اینكه مرگ به معنای عدم و معدوم شدن نیست و اگر چنین بود، با نابودی شخص، هر نوع اثر بخشی و كرامت از سوی وی نیز قطع می شد، اما چون ما برخلاف این گروه (وهابیان) مرگ را پایان زندگی و عامل قطع ارتباط با این جهان نمی دانیم، لذا كرامت آنان را بعد از مرگ نیز می پذیریم و بر همین اساس است كه پیامبر اكرم(ص) می فرمود: «من زارنی اوزار احداً من ذریتی، زرته یوم القیمه فانقذته من اهوالها(4)؛ هر كس مرا یا یكی از فرزندانم را زیارت كند، در روز قیامت به دیدارش خواهم رفت و از ترس های آن روز او را نجات خواهم داد.»

و دقیقاً براساس همین دیدگاه است كه زائر، در كنار قبر فاطمه معصومه(س) می ایستد و با وی سخن می گوید: «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه فان لك عندالله شانا من الشان(5)؛ ای فاطمه! مرا در بهشت شفاعت كن كه برای تو نزد خدا مقامی وصف ناشدنی است.»

امام رضا(ع) با این تعلیم خود، عملا ما را متوجه وجود ارتباط بین شخص بزرگواری كه به ظاهر از این جهان رخت بربسته، با زائر خود می سازد و طبیعتاً وی تقاضاهای زائران خود را می شنود و با كرامات خود می تواند خارج از چرخه طبیعی علت و معلول ها، آن را برآورده سازد. زیرا وی مقامی عظیم نزد خدا دارد «فان لك عندالله شاناً من الشان» كه پشتوانه این بزرگواری هاست.

از اینرو برخلاف نظر وهابیان و... ما عقیده داریم كه اولیای الهی حتی بعد از رحلت هم صاحب كرامت و ارتباط متقابل و موثر با زائران و متوسلان به خود هستند.

دلیل دوم بر رد دیدگاه كسانی كه كرامت را فقط مخصوص دوران حیات می دانند، صدور كرامت های متعدد از بندگان خاص خداوند، بعد از وفات آنهاست. و به عبارت دیگر هم در مقام اعتقاد و التزام و هم در مقام اتفاق و رویداد، كرامت آنان بعد از وفات ممكن و وقوع یافته است نمونه هایی مستند از این دست كرامات در كتاب های مربوطه بوفور یافت می شود.

نكته ای كه در آیه 37 آل عمران وجود دارد این است كه یك زن (مریم) بر اثر عبادت خود به مقامی (كرامت) دست می یابد كه حتی شگفتی پیامبر خدا (زكریا) را نیز برمی انگیزد لذا او می پرسد: «انی لك هذا».

مشخصه های دیگر

باتوجه به آنچه گفتیم، كرامت، كاری خارق العاده و خلاف عادت نظام موجود (علی و معلولی) است كه هرگز احدی از مرتاض ها و نابغه های جهان نمی توانند آن را انجام دهند. كسی نمی تواند اثر كرامت را نابود كند یا مانع تحقق آن شود، چون كرامت متصل به قدرت بیكران خداوند است.

كرامت نوعی عنایت به دلسوختگان و تقاضاكنندگان است. كرامت محدودیت زمانی یا مكانی هم ندارد، چون بر قدرت نامحدود خداوند متكی است و این قدرت در هر زمان می تواند جاری شود و نهایت این كه چون شخص پرهیزكار (از اهل بیت یا مردم عادی مثل علمای متقی) به خاطر زلالی باطن، به این مقام دست یافته، باید تأكید كرد كه این مقام قابل تعلیم و تعلم نیست و تنها عطیه ای الهی است.

پی نوشت ها:

1-روح البیان، ج 2، ص 92. نقل از تفسیر نور، ج 2، ص 85، ذیل آیه 73 آل عمران.

2-اصول كافی، ج 1، ص 635

3-تحلیلی نو بر عقاید وهابیان، ص 69، نقل از فتح المجید، ص 39 و 73 و 961.

4-كامل الزیارات، ص 11.

5-بحارالانوار، ج 201، ص 662.

کیهان