تبیان، دستیار زندگی
پیام اسطوره های ایرانی هم با توجه به تقابل دو الگوی خیر و شر، پیروی از الگوی خیر و وفاداری به آن است و اینکه بشر پیمان ببندد که دروغ نگوید. هر چند امروزه اسطوره ها معنای واقعی خود را از دست داده اند و ما دیگر کمتر شاهد درک معنای واقعی آنها هستیم. در واقع.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روایتی از اسطوره های ایران(2)

روایتی از اسطوره های ایران و نقش فرهنگی- اجتماعی آنها در فرهنگ مردم

بخش اول ، بخش دوم(پایانی) :

روایتی از اسطوره های ایران(2)

در ایران یک دولت ملی قدرتمند وجود داشته که پایه های آن در اساطیر بوده است. هر چند که فرهنگ ایرانی، فرهنگ شفاهی بود –برخلاف فرهنگ مکتوب یونان- اما آن فرهنگ شفاهی در نماد، تصویر و معماری ایران بروز پیدا کرد. در ایران، به جز این میراث باستان که به پیش از اسلام تعلق دارد، میراث دیگری هم با نام میراث اسلامی وجود دارد. ایرانی ها به خاطر همان مبنای فرهنگی غنی، به سرعت دین اسلام را ایرانی کردند. هانری کربن، اسلام و ایران شناس بزرگ هم از اسلام ایرانی حرف می زند. جغرافیای جهان هم نشان می دهد که اسلام ایرانی، تا اندازه زیادی، روی پهنه فرهنگی ایرانی ارتقا می یابد.

دکتر ژاله آموزگار در کتاب تاریخ اساطیری ایران خود، منابع اساطیری ایران را اینگونه معرفی می کند:

  1. «الف) منابع هندی؛ به دلیل فرهنگ مشترک که از دوران مهاجرت آریاییان به بعد میان بومیان و هند و ایران وجود داشته است.
  2. ب) منابع اوستایی؛ کتاب اوستا که زبان آن جزء زبانهای باستانی ایران است و مدتها سینه به سینه نقل می شده، در دوره ساسانی با تکیه برآگاهیهای همه موبدان و با خطی که در دوره ساسانی بر مبنای خط پهلوی اختراع شده بود، تدوین یافته است.
  3. ج) منابع مانوی؛ شامل نوشته های مانی و پیروان اوست.
  4. د) منابع پهلوی؛ منظور سنت های متعلق به دوره ساسانی است و حتی این آثار روایتهای بسیار قدیمی تری را بازگو می کند.
  5. ه) منابع عربی و فارسی؛ شاهنامه در واقع منبع اصلی روایتهای اساطیری و حماسی ایران به زبان فارسی است و بر اساس خداینامه ها سروده شده است.
  6. و) نگا ره ها؛ نگاره ها بازمانده از دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی بر دیواره ها و روی مهرها و سکه ها و ظرفها است که تصویره ایی از خدایان و قهرمانان گذشته را منعکس می کنند.
  7. ز) نوشته های مورخان غیر ایرنی؛ نوشته های تاریخ نویسانی مثل هرودوت و منابع ارمنی و سریانی را می توان نام برد».

نخستین پژوهشهای اسطوره شناختی و پژوهش در افسانه ها از اوایل سده چهاردهم ه.ش آغاز گردیده است. پژوهشهای استاد ابراهیم پور در نخستین دهه همین سده با انتشار مجموعه اوستا شناسی و تعلیقات اسطوره های پیرامون گاتها و یشت ها و دیگر بخش ها اوستا صورت گرفت. صادق هدایت با انتشار بخش هایی از متون پهلوی و گردآوری افسانه ها گام موثر دیگری برداشت. اسطوره شناسی یکی ازشاخه های انسان شناسی فرهنگی است که از آغاز قرن 18 میلادی مورد توجه تاریخ نگاران و مردم شناسان بوده است.

در اساطیر ایرانی بیش از هر چیز نبرد خیر و شر و عناصری که در زیر آن دو رده بندی می شود، چشمگیر است. به عبارتی تفکر ایرانی در همه چیز در پی این رده بندی است و جنب? اخلاقی قوی ای به آن داده است.

دکتر کزازی در کتاب رویا، حماسه، اسطوره خود آورده است که: «هر چند کاربرد واژه اسطوره در ادبیات باستانی ایران پیشینه ای ندارد، اما کاربرد آن به صورت جمع اساطیر/ الساطیر 9 بار در قرآن به معنی «افسانه و نوشته های پیشین»آمده است. معنی این واژه نیز در تازی «افسانه ها و سخنان بی بنیاد و شگفت آور»است».

استاد دانشگاه تهران در ادامه سخنان خود در ارتباط با موضوع اسطوره ها در ایران باستان چنین گفت: «در اساطیر ایرانی بیش از هر چیز نبرد خیر و شر و عناصری که در زیر آن دو رده بندی می شود، چشمگیر است. به عبارتی تفکر ایرانی در همه چیز در پی این رده بندی است و جنب? اخلاقی قوی ای به آن داده است. یکی دیگر از عناصری که در همین رده بندی اهمیت زیادی در فرهنگ ایرانی داشته است مفهوم شاه و فره مندی او از طرف خداست. شاهی که در خدمت رد? نیک باشد فره همیشه به او تعلق دارد، و هر کاری که او را از این رده خارج سازد باعث گسستن فره از اوست. بررسی این مسائل و این رده بندی فرهنگ و ریشه های فرهنگی ایرانی را روشن می سازد.

گفتیم که در فرهنگ اساطیر ایران، تقابل خیر و شر وجود دارد و نه تقابل انسان و خدا. پیام اسطوره های ایرانی تقابل دو گوهر است؛ دو گوهر خیر و شر. یکی راستی و دیگری ناراستی، یکی خوشبویی و دیگری بویناکی، یکی روشنایی است و دیگری تاریکی» (برگرفته از مصاحبه جلال ستاری با دکتر فکوهی).

کهن ترین نمونه هایی که از صورت باستانی اساطیر ایران مانده است، اشاره هایی در اوستا است، بخصوص در یشت ها. چون یشت هابیش از هر چیز مجموعه ای از سرودهای نیایشی هستند. اشاره های مفصل به اسطوره ها در آنها وجود ندارد و هر چه هست سر بسته و کوتاه است. تا آنجا که مفصل ترین متن ها پیرامون اساطیر ایران در نوشته های زرتشتی به زبان فارسی میانه است.تدوین نهایی اکثر آنها در اوایل دوران اسلامی است و بیشترشان مبتنی بر متنهای اواخر دوران ساسانی است و بعضی هم مطالبی مربوط به وقایع پس از حمله تازیان به ایران نیز به کتاب اضافه کرده اند. برخی از معروفترین این کتابها عبارتند از: بندهش، دینکرد، گزیده های زادسیرم و روایت پهلوی.

دکتر مختاریان معتدند که«پیام اسطوره های ایرانی هم با توجه به تقابل دو الگوی خیر و شر، پیروی از الگوی خیر و وفاداری به آن است و اینکه بشر پیمان ببندد که دروغ نگوید. هر چند امروزه اسطوره ها معنای واقعی خود را از دست داده اند و ما دیگر کمتر شاهد درک معنای واقعی آنها هستیم. در واقع همان خدمتگزاری به مفاهیم خیر از پیام های بزرگ اساطیری ایران است.

روایتی از اسطوره های ایران(2)

ایشان در ادامه سخنان خود بیان کردند که هر چند امروزه شاهد حتی کشف پیچیدگی مسائل طبیعی از طریق علوم جدید هستیم و حتی با اینکه علم تا حدی توانسته بگوید مثلا باران چگونه پدید آمد ولی در آن بخش که علم واقعیت را نتواند روشن کند، ما هنوز درگیر اسطوره هستیم و ریشه های آن به شکل گیری تفکر انسان در گذشته برمی گردد. اگر ریشه های فرهنگی اسطوره ها را بدست بیاوریم متوجه می شویم که این ریشه های فرهنگی چه تاثیر بسزایی در هویت بخشی ملت ما دارند. اگر ملتی ریشه های خود را نیابد، اسطوره ها از میان آنها رخت برمیبندند و بسیاری از مفاهیم موثر در فرهنگ ما اگر درست شناخته نشوند، به نوعی زندگی معنوی خود را از دست می دهیم. این گونه مفاهیم برای زندگی روزانه، برای نمونه مسئل? ازدواج و ویژگی های آن در فرهنگمان، اهمیت به سزایی دارد.

اهمیت اسطوره ها و شناخت آن ها در رویکرد ما به مسائل فرهنگی و حتی گسترش و استفاد? آن ها برای رشد اقتصادی اهمیت به سزایی دارند.


نجمه تاجمهر

تنظیم : بخش ادبیات تبیان