تبیان، دستیار زندگی
چیزی که امروزه به عنوان ادبیات کودک و نوجوان شناخته می شود، گونه ای از ادبیات است که بزرگ ترها آن را خلق کرده اند، تا جایی که بعضی از منتقدان مرز باریکی میان این ادبیات و ادبیات مرسوم کشیده اند و اعتقاد دارند ادبیاتی که به عنوان ادبیات کودکان شناخته می ..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاطره کودکی درسرزمین آدم کوچولوها

ادبیاتی که بزرگ ترها آن را خلق می کنند

نگاهی به تاریخچه ادبیات کودک و نوجوان

خاطره کودکی در سرزمین آدم کوچولوها

چیزی که امروزه به عنوان ادبیات کودک و نوجوان شناخته می شود، گونه ای از ادبیات است که بزرگ ترها آن را خلق کرده اند، تا جایی که بعضی از منتقدان مرز باریکی میان این ادبیات و ادبیات مرسوم کشیده اند و اعتقاد دارند ادبیاتی که به عنوان ادبیات کودکان شناخته می شوند، الزاما فقط مخاطبانی از گروه سنی کودکان و نوجوانان دارد. مثلا رمان «شازده کوچولو»ی اگزوپری اگرچه ظاهرا برای کودکان نوشته شد ولی خیلی جدی تر از آن است که حتی بزرگ ترها توان درک همه زوایای این کتاب ارزشمند را داشته باشند.

ظاهراً قرن هفدهم را آغاز تالیف کتاب هایی در حوزه ادبیات کودکان می دانند. در سال 1671 یک روحانی به نام «جیمزجانی وی» در انگلستان نخستین کتاب مخصوص کودکان با عنوان «یادگاری برای کودکان» نوشت و در این کتاب عقاید مذهبی را به عنوان بهترین ابزار جلوگیری از ترس معرفی کرد. سعید گودرزی در مقاله «نگاهی به ادبیات کودک در جهان» می نویسد: «در سال 1678 جان بانیان کتابی با عنوان «پیشرفت زوار» تالیف کرد. در این کتاب علاوه بر آموزش مذهبی به آموزش اخلاقی نیز توجه شده و قابل استفاده بزرگسالان و خردسالان بود. در سال 1697 داستان های ساده ای مخصوص کودکان در فرانسه منتشر شد که یکی از معروف ترین نویسندگان این داستان «پرولت» نام داشت. در سال 1762 «ژان روسو» در فرانسه کتاب «امیل» را منتشر کرد، اما ادبیات کودکان به مفهومی که امروز به کار برده می شود، وجود خارجی نداشت تا این که در قرن نوزدهم کسی که او را پدر ادبیات کودک می نامند. یعنی «هانس کریستین اندرسن» داستان هایی نوشت و این مفهوم را سر زبان ها انداخت. داستان های اندرسن در بسیاری از موارد از افسانه های عامیانه الهام گرفته شده بودند و آنچه آثار او را جاودانه ساخت، تخیل بسیار قوی در پرداختن مطلب و از همه مهم تر احترام عمیق او نسبت به اصالت نیکی و محبت در ذات انسان ها بود. از جمله آثار وی می توان به کتاب های «جوجه مرغابی زشت»، «لباس برای پادشاه»، «دخترک کبریت فروش» و «سرباز حلبی» اشاره کرد. حمیرا خدابنده نیز در مقاله ای با عنوان مروری بر تاریخ ادبیات کودک ضمن بررسی نگاه قدما به کودک می نویسد: «این سوال که ادبیات کودک چیست، آیا ادبیات کودک همان ادبیات بزرگسال است و به عنوان شاخه ای از آن تعریف می شود یا  خود دارای ساختاری جداست؟ همیشه موردنظر علاقه مندان بوده. عده ای معتقدند ادبیات کودک شاخه ای از ادبیات است که به آن واژه کودک اضافه شده و عده ای دیگر بر این باورند که ادبیات کودک مستقل بوده و شاخه ای از ادبیات بزرگسال نیست و مانند هر رشته ای نیازمند شناسایی ویژگی های خاص آن هستیم. زیرا این ادبیات حیات و شاکله های خاص خود را دارد. بنابراین در یک تعریف ساده ادبیات کودک حاصل تلاش هنرمندانه ای است که در قالب کلام و تصویر با زبانی ساده و مناسب و درخورهم کودک ادا می شود و او را به سوی رشد و تعالی هدایت می کند. بن مایه ها و زیر ساخت های ادبیات کودک از ادبیات شفاهی گرفته شده. ادبیاتی ساده و شفاف که توسط مادربزرگ ها و پدربزرگ ها سینه به سینه نقل می شود و غنی ترین بن مایه های فرهنگی هر جامعه را تشکیل می دهد.» خدابنده در ادامه این مقاله درباره گونه های ادبیات کودک و همچنین ادبیات شفاهی می نویسد: «قصه ها، ترانه ها، افسانه ها، متل ها، چیستان ها، لالایی ها، لطیفه ها، بازی ها و... که به عنوان ادبیات شفاهی شناخته می شوند، روایت های شاد و غمباری اند که در ریختی شفاهی پایه ای ادبیات کودک را تشکیل می دهند و با قدمتی چند هزار ساله انتقال فرهنگ را از نسلی به نسل دیگر بر عهده داشته اند. ادبیات کودک تبلوری از دنیای شگفت انگیز کودکان است که در آن آرزوهای خود را می جویند و زوایای شگفت انگیز خود را باز می یابند.»

این سوال که ادبیات کودک چیست، آیا ادبیات کودک همان ادبیات بزرگسال است و به عنوان شاخه ای از آن تعریف می شود یا  خود دارای ساختاری جداست؟ همیشه موردنظر علاقه مندان بوده.

آنتوان اگزوپری، شل سیلور استاین و باقی قضایا

این که ادبیات کودک اصولاً چیست و چرا غالبا بزرگ ترها با معیارهای ذهن خودشان آفرینش ادبیات کودکان را به عهده گرفته اند، جزو سوال هایی اند که همواره مطرح بوده اند. دکتر مریم شریف نسب، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، یکی از صاحبنظران حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان است. او در این باره می گوید: «اصولاً ادبیات، ادبیات بزرگسالان است. چیزی که به دست بزرگ ترها تولید می شود – نمی گویم خلق می شود، چون روی کلمه تولید تاکید دارم – که غالباً هم جهت گیری تعلیمی دارد معمولاً به نام ادبیات کودک شناخته می شود. چرا که کودکان و نوجوانان توانایی تولید یا خلق ادبیات ندارند، حتی شعرهایی که گاهی از ذهن کودکان تراوش می کند، نمی تواند نام ادبیات به خود بگیرد. باری... هدف اصلی این گونه از ادبیات می بایست لذت آفرین باشد که دست کم در آثاری که ما دیده ایم، از این اصل غفلت می شود. حتی شعرهایی که برای کودکان ساخته یا به شکل کتاب تولید می شوند، از جذابیت های لذت بخش تهی اند و بیشتر به کارکردهای تعلیمی آنها توجه می شود. این مقوله به طور دقیق بسط یافته، ایده ای است که از بالا به پایین نگاه می کند و با یک آقامنشی بزرگوارانه همواره به دنبال تربیت و آموزش بچه هاست. اگر چه در تاریخ ادبیات کودکان کتاب هایی دیده می شوند که به طور دقیق جزو ادبیات کودک نیستد. این کتاب ها بیشتر شامل آثاری اند که کودکانه نما هستند تا کودکانه، مثل شازده کوچولوی اگزوپری یا آثار شل سیلوراستاین.»

شریف نسب درباره بستری که باعث تولید آثار سمبلیک کودکانه می شود، می گوید: «نظریه ای وجود دارد که می گوید ادبیات سمبلیک در جوامع بسته، شدت می گیرند. نویسنده در این گونه جوامع چون نمی تواند به صراحت حرفش را بزند، به ادبیات کودکانه یا نمادگرا روی می آورد. اگر چه نباید فراموش کرد که شرایط اجتماعی دلیل اصلی تولید این دست آثار نیستند بلکه تشدید کننده این گونه از ادبیاتند.»

خاطره کودکی در سرزمین آدم کوچولوها

خوب یا بد، به هر دلیلی که بخواهیم برایش بتراشیم، فعلا این بزرگ ترها هستند که دارند ذائقه فکری کودکان را تامین می کنند. شاید جاذبه های دوران کودکی یا هر چیزی که انسان مدرن امروز را از طرز زندگی تهوع آور شهرهای بزرگ خلاص کند، باعث شده است که نویسندگان بخواهند ولو از راه نوشتن، به روزگار نوستالژیک کودکی شان برگردند. شاید به همین خاطر است که سفرهای گالیور به سرزمین لی لی پوت ها یکی از محبوب ترین داستان هایی است که تا امروز در این زمینه نوشته شده است. قواعدی که بر سرزمین لی لی پوت ها حکمفرماست، همان قواعدی است که کودکان با آنها زندگی می کنند، ولی گاهی زمختی نهادینه شده در سلیقه بزرگ ترها باعث می شود کتاب هایی که به پسند آنها برای کودکان تولید می شوند، کارهای درخور توجهی از آب در نیاید. مثل کتاب های درسی که تمام کودکان – این را تجربه تاریخی نشان می دهد – از آن فراری اند. شریف نسب در این باره حرف های جالبی برای گفتن دارد: «اگر قرار باشد ادبیات کودک و نوجوان در طریق اولی کتاب های این حوزه را آسیب شناسانه کرده مورد بررسی قرار دهیم به موارد بی شماری می رسیم . می دانید که خیلی از این موارد با ادبیات بزرگسالان مشترک است. اصولا در روند تولید یک کتاب، شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تاثیر گذارند. البته دیدگاه های فرهنگی و تربیتی هم در این بین از اهمیت بسزایی برخور دارند. مثلا شما کتاب هایی درسی را در نظر بگیرید که معمولاً طبق ملاحظاتی نوشته می شوند. در فرآیند تالیف و تدوین یک کتاب درسی عوامل زیادی تاثیر گذارند که قطعاً تعلیم و تربیت جزو اصلی ترین این عوامل شناخته می شوند. ما نباید فراموش کنیم که از طریق کتاب های درسی داریم ذائقه بچه ها را شکل می دهیم. داریم آنها را با فرهنگ و ادبیات کشورشان آشنا می کنیم. به اعتقاد من کوتاهی ما در این زمینه باعث شده که امروزه بچه های ایرانی «شرک» و «مرد عنکبوتی» را به خوبی بشناسند ولی چیزی از سهراب و سیاوش ندانند.»

و راست می گوید شریف نسب، چون هستند اشخاصی که حتی در بزرگسالی، از کتاب های درسی گریزانند و اگر همین حالا کتاب «حسنی نگو یه دسته گل» منوچهر احترامی را به دست بگیرند، با ولع تا آخر آن را می خوانند و مطالعه اش را به دیگران هم توصیه می کنند!


محمد یعقوبی

تنظیم :بخش ادبیات تبیان