تو حاکم قلمرو خودت هستی
از خواب بیدار میشوی. در دلت غمی عجیب را احساس میكنی. چشمانت را خمار و خوابآلود میبینی. حوصله هیچ
كاری نداری. نه حال داری حرف بزنی و نه حوصلهداری راه بروی. تكیه به دیوار میدهی و خمیازه میكشی. حتماً بارها
برایت این صحنهها اتفاقِ افتاده است.
از صبح خود را كسل میبینی و این كسالت تا شب هم ادامه دارد. دچار حس بیهودگی میشوی و خودت را سردرگم
میبینی. این كسالت كوچك مثل بادبادك، لحظه لحظه بزرگتر میشود و دلت را بیقرار میكند. آن وقت وارد فضای
دلگرفتهای میشوی كه تو را از خیلی كارها باز میدارد.
برای رها شدن از این فضای دلگرفته و غمآلود شاید راههای زیادی وجود داشته باشد؛ اما من یك راهحل كمخرج و
كمدردسر سراغ دارم. خب حالا برگردیم از اول شروع كنیم.
از خواب بیدار میشوی. در دلت غمی عجیب... نه! اصلاً به این چیزها توجه نكن! همان لحظه كه چشمانت را باز میكنی،
بلند شو و برو به سمت آیینه! (امروزه آیینه همهجا پیدا میشود. مثل قدیم نیست كه دربهدر باید دنبال چیزی میگشتی
كه تو را در آن نشان دهد.) وقتی كه به آیینه رسیدی، خودت را نگاه كن! میبینی كه یك نفر در آیینه به تو نگاه میكند.
كارت از حالا شروع میشود. لطفاً یك لبخند به آیینه بزن. میبینی كه «تو»ی آیینه هم به تو لبخند میزند. همین یك لبخند
كافی است تا كمی تو را عوض كند. امتحان این كار ضرری ندارد. با این كار دگرگونی بزرگی در خود ایجاد میكنی و روی غم
كم میشود. اضطراب پر میكشد و جایش را شیرینی و لذت از لحظهلحظة عمرت میگیرد.
با این كار ثابت خواهی كرد كه ما آدمها هر كدام حاكم هستیم؛ حاكم خودمان. میتوانیم قبل از اینكه بر چیزی تسلط پیدا كنیم، بر خودمان مسلط شویم و حاكم قلمرو خودمان باشیم. چقدر خوب است كه انسان بر تمام وجودش حكومت كند.
با این كار ثابت خواهی كرد كه ما آدمها هر كدام حاكم هستیم؛ حاكم خودمان. میتوانیم قبل از اینكه بر چیزی تسلط پیدا
كنیم، بر خودمان مسلط شویم و حاكم قلمرو خودمان باشیم. چقدر خوب است كه انسان بر تمام وجودش حكومت كند.
پس بیایید خودمان به خودمان دستور بدهیم، قبل از اینكه كسی به ما دستور بدهد و حاكم ما شود. بیایید خودمان را از
بعضی از كارها منع كنیم. موقع بیخیالی و تنبلی، گوش خودمان را بگیریم و بگوییم: «پاشو تنبل!» وقتی هم كه كار خوبی
انجام میدهیم، به خودمان تبریك بگوییم. بیایید قلمرو خودمان را با دست خود فتح كنیم؛ تا مشكلات در برابر قلعة قلمرو
ما زانو به زمین بزنند.
همینها، با همان یك لبخند در آیینه شروع میشود. پس بلند شو و با یك لبخند به خود بگو: «سلام حاكم به قلمرو خودت خوشآمدی!»
ثبت شده توسط : 4562000
تنظیم برای تبیان :داوودی
مقالات مرتبط :