می خواهم کنارت بمانم

شما از گلدانهای خانهتان چطور مواظبت میکنید؟ میدانید هر چند وقت یک بار باید به آنها آب بدهید؟ میدانید در طول سال گلهایتان چه مراحلی را برای رشد طی میکنند؟ گیاهان شما چه زمانی گل میدهند و گلهایشان چه زمانی تمام میشود یا چه زمانی برگهایشان کم میشود؟ در باغچه حیاط درخت میوه دارید؟ درخت شما چه زمانی میوه میدهد؟ اگر قرار باشد، شما باغبان خوبی برای باغچه یا گلدانهایتان باشید. باید اطلاعات کاملی درباره مراحل رشد ونمو گیاهانتان داشته باشید و گرنه ممکن است بیاطلاعی شما از روند رشد گیاه باعث شود انتظارات نابجایی در ذهنتان شکل بگیرد و با این تفکر اشتباه کاری کنید که به گیاهتان آسیب برسد یا آن را کاملا نابود کنید. زندگی مشترک شما هم نهالی است که قرار است با کمک شما و همسرتان به رشد و شکوفایی برسد اما زمانی که از مراحل و فرایند زندگی مشترک خود بیاطلاع هستید نه تنها نمیتوانید به رشد و شکوفایی آن کمک کنید بلکه ممکن است این بیاطلاعی شما آسیب جدیای به زندگیتان وارد کند.
نمیشود از درخت گیلاس انتظار داشت که در ماه بهمن سبز باشد یا درخت خرمالو در تیر ماه میوه بدهد. یا وقتی ماه به ماه به درختان با گلهایتان آب ندادهاید، توقع داشته باشید آنها سبز بمانند و میوه بدهند. اما وقتی پای زندگی مشترک وسط میآید، بسیاری از زوجها همه این نکات واضح را از یاد میبرند.
کمتر کسی به این توجه میکند که ازدواج طی سالها چه مراحلی را پشت سر میگذارد یا برای داشتن زندگی خوب باید به چه نکاتی توجه کرد و چه کارهایی انجام داد. همین کماطلاعی و بیتوجهی هم البته باعث میشود که تعدادی از زوجین بعد از مدت کمی که از ازدواجشان میگذرد- وقتی اوضاع بر وفق مراد نباشد- تصمیم به جدایی بگیرند. این تصمیم درست مثل این است که شما چون درخت گیلاستان در بهمن میوه نداده، آن را از خاک بیرون بکشید و گوشهای بیندازید! اما در عوض زمانی که با مراحل رشد درخت آشنا باشید، میدانید که در اواخر بهمن- زمانی که هنوز شاخهها کاملاً خشکند- زمان هرس و رسیدگی به درخت است؛ کود دادن و بیل زدن خاک را فراموش نمیکنید و تصور نمیکنید چون شاخهها خشکند، رسیدگی بیفایده است تابستان سال بعد، گیلانهای آبدار و خوشمزه البته نشان میدهد که کاملا حق با شما بوده است.
دنیا در زیباترین شکل ممکن
معمولاً در این دوره و زمانه دیگر بیشتر افراد قبل از ازدواج تا حدی با همدیگر آشنا میشوند، به هم علاقه پیدا میکنند و بعد تصمیم به ازدواج میگیرند. دوره عشق و عاشقی , نامزدی هم که البته شیرینترین دوره است، همه چیز زیباست و ایدئال. معمولاً واقعیتهای زندگی، ویژگیهای نه چندان خوشایند همسر آینده، خانواده او یا حتی ویژگیهای خاص خود ما که در آینده میتواند مشکل ساز باشد، از چشم مان دور میماند. نکته اینجاست که بالاخره واقعیتها خود را به روابط ما تحمیل میکنند و اجازه نمیدهند این دوران خوش خیلی طول بکشد. البته هر چقدر قبل از تصمیم برای آغاز زندگی مشترک، شناخت بیشتری از خود، نیازها، همسر آینده و شرایطی که با آن روبه رو خواهید شد، داشته باشید، این دوران طلایی میتواند طولانیتر، شادتر و طلاییتر باشد.

شوک
معمولا بعد از ورود به زندگی مشترک و بعد از گذشتن چند ماه از آن، کمکم افراد متوجه می شوند که زندگی آنقدرها هم که تصور میکردند، شیرین نیست. همسرشان آنقدرها هم که تصور میکردند، بدون ایراد نیست و حتی خودشان هم آنقدرها که تصور میکردند، همسر ایدئالی نیستند! خلاصه آنکه مشکلات کمکم خودشان را نشان میدهند. متاسفانه بسیاری از جوانانی که طلاق میگیرند، در همین مرحله و با این تصور که زندگیشان به پایان رسیده، دست به این کار میزنند. درست مثل همان ماجرای بیرون کشیدن درخت از خاک در بهمن ماه. درست است که گاهی وقتها اطلاعات به دست آمده چندان خوشایند نیست و حتی بسیار تلخ، گزنده و حتی عذابآور است اما این زمان اصلا وقت مناسبی برای تصمیمگیری نیست، چرا که احساسات جریحهدار شده ی ما ، فشار زیادی به ما وارد میکند و کمتر میتوانیم به ابعاد دیگر موضوع توجه کنیم. کمی صبر، بیشترین کمک و راهنما برای طی کردن این دوره است. در حال حاضر بسیاری از جوانان نمیتوانند صبر کرده و احساساتشان را کنترل کنند؛ به همین دلیل هم نمیتوانند عملی کردن تصمیمات ناگهانی خود را به تعویق بیندازند.
بر سر دو راهی
حالا شما اطلاعات بسیار بیشتری درباره ازدواج و زندگی مشترک و البته همسرتان به دست آوردهاید؛ متوجه ایرادها و مشکلات شدهاید و در این شرایط احساس میکنید که زندگی مشترکتان بیشتر از آنکه به شما انرژی، امید و شادی بدهد، شما را آزرده و ناراحت میکند. البته به دست آوردن این اطلاعات چندان هم آسان نبوده است. احتمالا چندین بار دلتان شکسته، غرورتان جریحهدار شده، جر و بحثهای تلخی داشتهاید و حتی تجربه قهر یا دعواهای سختی را پشت سر گذاشتهاید. اما به صرف اینکه رنج کشیدهاید، گریه کردهاید و روزهای پر استرس و عذاب آوری داشتهاید، دلیل درستی نیست که بخواهید در یک اقدام ناگهانی صورت مساله را پاک کنید. حالا با داشتن این آگاهی و اطلاعات، زمان خوبی است تا تصمیم بگیرید که میخواهید با زندگی مشترکتان چه کار کنید و چه گامهایی برای بهبود آن بردارید. میخواهید به آن رسیدگی کنید یا نه همین طور و در همین وضعیت ادامه دهید؟
خانمی میگفت تازه بعد از ازدواج متوجه شدم که چقدر غرغرو هستم یا آقایی میگفت که بعد از چندبار دعوا با همسرم متوجه شدم که درباره رعایت نظم و ترتیب خانه دچار وسواس هستم. گاهی اوقات بعضی افراد- (باید گفت این افراد بیشتر از نسل قبلتر هستند)- ترجیح میدهند با همین مشکلات به زندگیشان ادامه بدهند و قدمی برای بهبود بر ندارند. البته نسل جدید با توجه به اینکه صبر و تحمل کمتری دارد، بسیاری مواقع به فکر فرار از این موقعیت ناخوشایند افتاده و جدایی را به عنوان راهحل در نظر میگیرد.
اگر به نظر خودتان شما با دشوارترین و غیرقابل حلترین مشکلات در زندگی روبه رو هستید، لطفا در اولین انتخاب به فکر پایان دادن زندگی مشترکتان نباشید.
زمانی برای عمل
در بیشتر موارد افراد کمی به این مرحله میرسند چرا که کار سختی در انتظار افراد است؛ اینکه شما تصمیم بگیرید با اطلاعاتی که از همسرتان به دست آوردهاید چه کنید؛ مثلاً اگر متوجه شدهاید همسرتان آنقدرها هم به قولهایی که میدهد عمل نمیکند، میخواهید چه کنید؟ یا اگر متوجه شدید که همسرتان به مادرش خیلی وابسته است، چه کار خواهید کرد؟ اگر هنوز امید داشته باشید و البته دلخوری از همسرتان باعث نشده که احساس طلبکاری از زمین و آسمان کنید، احتمالا تصمیم میگیرید به فکر آموختن مهارتهایی جدید باشید، کتاب بخوانید با مشاور مشورت کنید یا عاداتی را که تا قبل از این به عنوان بخشی از شخصیت تان پذیرفته بودید، کنار بگذارید.
در بعضی موارد البته لازم است که نه فقط شما که همسرتان هم قدمهایی برای تغییر و بهبودی بردارد. استفاده از زوج درمانی یکی از گزینههایی است که میتواند کمک خوبی برای افراد باشد.
البته این راهها و تغییر رفتارها چندان آسان نیست. چرا که تغییر کردن نیازمند صرف وقت و انرژی فراوان است. اما اگر در این مرحله به داد زندگیتان برسید، آن وقت میتوانید امیدوار باشید که در فصل بعد ثمره شیرینی نصیبشان خواهد شد؛ درست مثل رسیدگی به باغچه در فصل زمستان و بهرهمندی از نتایج در تابستان بعد.
تولد دوباره
هر چند وقتی مشکلات از همه طرف ما را تحت فشار قرار داده، دلمان شکسته، عصبانی هستیم و احساس میکنیم نادیده گرفته شدهایم، امید به آیندهای خوب از بین میرود و جز سیاهی چیزی نمیبینیم اما کافی است کمی بر این احساساتمان غلبه کنیم، تلاش کنیم و تغییراتی در خودمان به وجود آوریم یا حتی بخشی از مشکلات را بپذیریم و با آنها کنار بیاییم. آن وقت میبینید احساسات خوبی که تصور میکردید دیگر امکان ندارد سراغتان بیایند، دوباره به سراغتان آمدهاند.
متاسفانه چون بسیاری از افراد متوجه این تغییرات و مراحل در زندگی شان نبودهاند، اگر در زندگی دوام آورده باشند و به درسهایی که از زندگی گرفتهاند، توجه کرده باشند، تازه بعد از گذشت 15- 20 سال از زندگی متوجه میشوند که در این سالها چقدر از لحاظ عاطفی به همسرشان وابسته شدهاند و همدیگر را دوست دارند.
اما شما که حالا با این مراحل آشنا شدید، قطعا میتوانید از فرصتهایتان استفاده بیشتری کنید و با اقدام و تصمیمگیری در زمان مناسب، دوباره این احساسات مثبت را در رابطهتان تجربه کنید.
منبع : همشهری خانواده
تنظیم برای تبیان : داوودی
مقالات مرتبط :
