یکی بود یکی نبود . یک روز کفشدوزک به خانه اش می رفت که صدای خنده ی پروانه و زنبور را شنید ، اما آنها را ندید کفشدوزک فریاد زد شماها کجا هستید که من نمی توانم شما را ببینم ...بازدید : زمان تقریبی مطالعه : تاریخ : دوشنبه 1388/06/30 مشاورهدر رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.