تبیان، دستیار زندگی
مقدمه آزادی بیان ، خشونت و ترور خشونت علیه زنان ارزش هنری فیلم انقیاد زانی و احكام آن در اسلام مقدمه هم اكنون ، جمعیت مسلمان در جهان  با  22 % فراوانی  پس از آیین مسیحیت با فراوانی 33% فراوانترین پیروان را در ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آزادی بیان یا آزادی وهن ادیان

مقدمه

آزادی بیان ، خشونت و ترور

خشونت علیه زنان

ارزش هنری فیلم انقیاد

زانی و احكام آن در اسلام

مقدمه

هم اكنون ، جمعیت مسلمان در جهان  با  22 % فراوانی  پس از آیین مسیحیت با فراوانی 33% فراوانترین پیروان را در میان سایر ادیان داراست . كه غالب آنها در آسیا ، آسیای جنوب شرقی و افریقا سكنی دارند؛ ولی در سال های گذشته با افزایش روند مهاجرت شماری از مسلمانان به كشورهای اروپایی و رشد اسلام گرایی در این كشورها، مسلمان  فراوانترین اقلیت دینی را تشكیل می دهند. ولی متاسفانه جهان مسیحیت -  و نه البته انبوه پیروان آن ، كه سیاستگزاران و تئوریسین های این كشورها -  به قصد بد نام كردن ، تیره نمایاندن  و منحط وعقب افتاده معرفی كردن اسلام قد علم كرده اند ولی نامی كه خداوند اعتلای آن را خواسته ، دینی كه خداوند به مدد خویش یاری رسانده و پیروان آن را به كشتزاری انبوه كه بینندگان را به شگفتی وا می دارد ، تشبیه كرده است ( سوره فتح آیه 29 )  به تلاش آنان كه یارای دیدن حقیقت ندارند ، آسیب نخواهد دید. چنانكه می دانید در سال های اخیر به ویژه پس از یازده سپتامبر 2001  میزان حملات قدرت های غربی به ویژه امریكا و رسانه های وابسته به آن كشور ، نسبت به این دین آسمانی به طور فزاینده ای افزایش یافته است و هر روز مسلمانان جهان شاهد توهینی آشكار و یا حملاتی موهن به اعتقادات و باورهای خویش اند . متاسفانه انحصار خبرگزاری ها و رسانه های بزرگ در دستان اسلام ستیزان و برخورداری آنان از ابزارهای نوین صحنه پردازی و آشنایی با روش های تاثیر گذاری بر مخاطبان از یك سو، و عمدتاً ناآگاهی جوامع مسلمان و صاحبان رسانه ها از ظرفیت های رسانه در این كشورها از سوی دیگر سبب شده است كه تبلیغات معاندان اسلام در سطح بسیار گسترده ای پخش شود و مخاطبان بسیاری یابد.

ماه های گذشته ( در سال گذشته میلادی 2004) برای مسلمانان ساكن هلند، ایامی سراسر آشوب و خطر بود ، كه با قتل یك فیلمساز هلندی به نام " تئو ون گوگ"  آغاز شد و با به آتش كشیدن مساجد و مدارس مسلمانان در این كشور ادامه یافت . در این مدت مسلمانان ساكن این كشور كه اكثریت آنان را مهاجران تشكیل می دهند در جوی از خشونت و وحشت به سر بردند كه با احساسات برخاسته از نژاد پرستی و دُگم اندیشی مسیحیان متعصب این  كشور شدت یافته است . این خشونت ها به دنبال اقدام " تئو ون گوگ " در ساخت فیلمی درباره وضعیت زنان در دنیای اسلام ایجاد شد . ون گوگ در حدود شش ماه پیش فیلم كوتاه  مستندی با نامSubmission ( به معنای انقیاد ولی با معنای تلویحی " اسلام" و یا "تسلیم" ) ساخت و تلویزیون هلند نیز این فیلم را در ساعت پربیننده شب پخش كرد و بدین ترتیب احساسات قریب به یك میلیون مسلمان هلندی و یك میلیارد مسلمان جهان را به چالش فرا خواند . این فیلم كه نویسنده آن ( یك زن سابقاً مسلمان سومالیایی به نام " عیان حرثی علی") داعیه واقعی بودن آن را دارد داستان زندگی زنی را حكایت می كند كه به دفعات توسط اعضای خانواده خود مورد تجاوز قرار گرفته است و در حالی با خدا راز و نیاز می كند كه تنها چادری سیاه بدن برهنه وی را پوشانده است. در خلال این فیلم به دفعات زنی نیمه عریان به تصویر كشیده می شود كه آثار شلاق بر تن او نقش بسته ، در حالی كه بر پشت و ران وی آیات مربوط به تحریم زنا نوشته شده است .  ون گوگ با این اقدام بسیار عجیب و توهین آمیز كه اعتقادات بیش از یك ششم جمعیت جهان را به چالش كشید دلیل ساخت چنین فیلمی را دفاع از آزادی های تحریم شده زنان در دنیای اسلام ، اعتراض به خشونت های وارده نسبت به این زنان و همچنین پایبندی به اصل آزادی بیان ، عنوان كرده بود . دوست و همكار وی در شركت فیلم سازی اش در این باره گفته است كه " وی یك چهره جنجالی و قهرمان آزادی بیان بود." آیا به راستی اهانت به اعتقادات مردم را می توان آزادی بیان نامید ؟

آزادی بیان ، خشونت و ترور

آیا توهین و تحقیر ملل به واسطه اعتقاداتشان با اصول آزادی بیان سازگار است ؟ به نظر می رسد كه "تئو ون گوگ" و هواداران وی " آزادی بیان"  را با " انكار احترام و حقوق اقلیت " اشتباه گرفته اند ، آنان چون در كشور هلند در اكثریت اند و مسلمانان در اقلیت ، به خود این اجازه را می دهند كه اعتقادات اقلیت را به سخره بگیرند و مقدساتشان را بی حرمت سازند . آیا این خود نمونه ای از اعمال خشونت نیست ؟ اعمال خشونتی كه اسباب و ابزار آن نه تفنگ ، بمباران هوایی و عملیات انتحاری ، كه اعمال خشونت به طرق نوین و با ابزار رسانه و فیلم است. هلندی ها  و مردم اروپا جوان مسلمانی كه تئو ون گوگ را به قتل رسانده ، نماینده وحشیگری اسلام و یا حمایت اسلام از خشونت می دانند ، ولی این اعمال فشارهای پنهان بر حقوق اقلیت را نادیده می گیرند. اعمال خشونت اكثریت علیه اقلیت همانند خشونت و محدودیتی است كه سفید پوستان امریكا بر سیاه پوستان اعمال می كردند. آنها، نژاد خود را تنها به این دلیل كه در اكثریت بودند نژاد برتر و برگزیده می نامیدند و همین دلیلی بود بر سوء استفاده، دار زدن و به آتش كشیدن سیاه پوستان. آیا اینك در این سال های اخیر با افزایش پدیده مهاجرت و افزایش شمار مسلمانان در اروپا با این پدیده – خشونت اكثریت علیه اقلیت - روبرو نیستیم؟. خشونت پنهانی كه اكثریت علیه اقلیت مسلمان و مهاجر ابراز می دارند و دین آنان را عقب مانده می خوانند ؛ و انكار نمی توان كرد كه توهین به اعتقادات ، مقدسات و باورهای  یك فرد اثری سهمگین تر از توهین به خود فرد بر جای می نهد.

این سال ها به ویژه پس از حادثه مركز تجاری نیویورك كه مسلمانان متهم به دست داشتن در آن شدند ، رسانه های امریكا مسلمین را تروریست های بالقوه معرفی كردند. چگونه است كه دنیا چشم بر انواع تروریست یهودی و مسیحی می بندد ولی اسلام را مترادف ترور و خشونت قلمداد می كند ؟ چگونه است كه اقدامات تروریستی گروه " القاعده" كه خود را مسلمان می خوانند به اسلام نسبت داده می شود ولی اقدامات تروریستی صهیونیست ها را كسی به آیین یهود و اقدامات صرب ها در قتل عام مسلمانان بوسنی و هرزگوین را به مسیحیت  نسبت نمی دهد ؟

امروزه در سراسر دنیا مظاهر خشونت و ترور فراوان است ، و به هیچ دین و آیینی بستگی ندارد" مبارزه جویان مسیحی آمریكا كه علیه پزشكان و مطب های دخیل در سقط جنین دست به ترور می زنند،  تروریست های بودایی كه در متروی ژاپن ، گاز مرگبار منتشر كردند، مائوئیست هایی كه در نپال فعال اند، پیكارجویان سیك در هند كه از جمله در قتل ایندیرا گاندی فعال بودند، شیعه ( شیعیان ) و سنی های تندرویی كه هر از چندی مسجد یكدیگر را در پاكستان به گلوله می بندند، تروریست های یهودی ضدعرب در مناطق اشغالی و الخلیل مثل گروه كخKach، افراطیون یهودی كه اسحاق رابین نخست وزیر اسرائیل را ترور كردند، افراطیون هندو كه مسجد تاریخی بابر را تخریب كردند، ستیزه جویان كاتولیك و پروتستان در ایرلند شمالی، مسیحیان و مسلمانان قداره بند اندونزی، ببرهای بیرحم تامیل در سری لانكا، ملی گراهای متعصب عراقی كه گروگانگیری می كنند، كله سفیدهای ضدترك آلمان و افراطیون ضدمهاجرت فرانسه و هلند، .... این فهرست می تواند همچنان ادامه یابد؛ اما همه اینها یك چیز را تاكید می كند: ترور یك صورت ندارد. ترور به یك قوم و یك مذهب منحصر نیست."(1) آیات مربوط به قتال در قرآن كریم به مراتب از موارد مشابه در تورات كمترست ، در كجای قرآن سراغ دارید كه خداوند به قتل عام تمام موجودات زنده یك شهر پس از فتح آن شهر دستور داده و یا كشتن و به قتل رساندن را مقدس خوانده باشد ؟ ولی در تورات ( كه مورد تایید پیروان ادیان یهود و مسیح است ) خشونت به دفعات تقدیس می شود ، درمزامیر داود كه لطیف ترین و عاشقانه ترین بخش های تورات است به دفعات از زبان داود نبی ، مرگی دهشتبار برای دشمنان آرزو شده است . *

" تئو ون گوگ " دو ماه پس از ساخت و نمایش گسترده این فیلم ، به دست یك جوان مسلمان هلندی – مراكشی به قتل رسید ، ولی باید توجه داشت كه آغازگر اعمال تخریبی نه این جوان مسلمان كه خود " ون گوگ " بوده است و عمل این مسلمان هلندی – مراكشی نه علت ، كه معلول رفتار كسانی است كه در یك برنامه سراسری احساسات دینی این افراد را - كه در تمام موازین حقوقی جهان بر احترام به آن تاكید شده – مورد بی حرمتی قرار داده اند. آیا یك یهودی و مسیحی در برابر توهین به مقدسات خویش  چنین عكس العملی نشان نخواهد داد ؟ آیا این قبیل اعمال تنها و تنها با اصل آزادی بیان قابل توجیه است؟ آیا آزادی بیان و حقوق بشر تنها باید در برابر مسلمانان اعمال گردد و به صورت چماق دائمی بر سر اعتقادات و باورهای آنان فرودآید؟ آیا " دفاع از مدارا، آزادی و حقوق بشر تنها به صورت یك‌ جانبه و( تنها ) برای تأمین منافع ارباب ثروت و قدرت اعمال نمی‌شود" ؟ آیا این میزان تساهلی كه در برابر آزادی بیان و روایی آن برای صاحبان قلم و اندیشه اعمال می شود برای پیروان همه ادیان اعمال می شود و یا تنها به طور خاص ، منافع و مصالح برخی ادیان را در نظر دارد؟ " همگی ماجرای روژه گارودی را.... كه به خاطر انكار هولوكاست محكوم شد( به خاطر دارند ) . هنوز هم در كشورهایی مانند فرانسه و آلمان نفس انكار كشتار یهودیان جرم تلقی می‌شود. مبنای حقوقی قضیه البته این است كه هیچ كس حق ندارد با تبعیض قومی و نژادی باعث گسترش خشونت و نفرت در جهان باشد.بر اساس قوانین همین كشورهای لاییك ، اهانت كردن و به تمسخر گرفتن هر كسی بر مبنای نژاد، دین، جنسیت یا رنگ پوست جرم تلقی می‌شود. اما هیچ وقت از خود پرسیده‌اید چرا در اكثریت قریب به اتفاق موارد، این قانون تنها درباره‌ی مسیحیان و یهودیان اجرا می‌شود؟ چه چیزی باعث می‌شود كه اهانت به عقاید و تاریخ مسلمین امر بی‌اهمیتی باشد و به سادگی همه از كنار آن عبور كنند؟ ... اگر فیلم‌ سازی ، آیات انجیل یا تورات را بر بدن زن برهنه‌ای در حال ادای فرایض دینی مسیحی یا یهودی نقش می‌كرد و سپس از طریق آن فیلم تحت پوشش دفاع از حقوق بشر و آزادی بیان، عقاید دینی مسیحیان یا یهودیان را به سخره می‌گرفت، واكنش‌ دستگاه‌های قضایی غربیان چه بود؟ "(2) گویی در كشورهای غربی مقصود از" بشر" صرفاً ساكنان نیمكره غربی كره زمین است و آزادی بیان تنها به غربیان اختصاص دارد  و  " حقوق بشر خوب است " مادامی كه فرد مسلمان نباشد، و " آزادی بیان وجود دارد" تا وقتی گوینده مسیحی یا یهودی باشد.در این دنیایی كه پایه های آن بر قدرت نظامی بنا شده است سهم غربیان ، آزادی در توهین به اعتقادات سایر ادیان و ملل است  و سهم مسلمانان سركوب و دم بر نیاوردن در برابر هر گونه حقارت و توهین به مقدسات.!!

خشونت علیه زنان

از سوی دیگر این فیلم بر یك محور اساسی تاكید بسیار دارد و آن هم اعمال خشونت علیه زنان در دنیای اسلام است . در نزد مسلمانان و با وجود تمام اختلافات ناشی از مذاهب آنها ، قرآن كریم و نام مبارك حضرت رسول (ص) برای همه مسلمین از ارزش بسیار برخوردار است. مسلمانی كه (اعم از شیعه ، سنی ، وهابی و دیگر فرق) باور دارد بدون وضو نباید آیات قرآن را مسّ كند چگونه ممكن است كه آیات قرآن را بر بدن یك زانی بنویسد ؟ انجام چنین عملی در آیین اسلام و در میان مسلمانان  چه میزان امكان وقوع دارد ؟

از دیگر سو آیا " خشونت علیه زنان " تنها مختص اسلام است ؟ آیا آنچه اینان ادعا می كنند  تنها در آیین اسلام آمده است؟ " اهل تحقیق می‌دانند كه در متن تورات سخنانی كه درباره‌ی زنان آمده است و احكام دین یهود درباره‌ی زنان به مراتب گزنده‌تر از چیزی است كه در قرآن آمده "(3)به عنوان مثال : " بر اساس توصیه های كتاب عهد عتیق(تورات) اگر زنی نتوانست باكره بودنش را به شوهرش اثبات كند زن را به خانه پدر می آورند تا سنگسار شود."(4)  البته انكار ناپذیر است كه خشونت علیه زنان نه تنها مختص به دین خاص ، كه منحصر به جوامع خاص هم نیست ؛ برای نمونه به این خلاصه خبر توجه كنید : "از هر چهار زن در بریتانیا یكی با خشونت خانوادگی روبرو بوده است ... در بریتانیا از هر سه مراجعه كننده زن به بخش اورژانس بیمارستان ها ، یكی در اثر خشونت خانوادگی آسیب دیده است.... در انگلستان و ویلز در هر هفته دو زن به دست شوهران فعلی یا سابق خود كشته می شوند... پلیس لندن می گوید در هر ماه 7650 مورد از خشونت خانوادگی علیه زنان گزارش می شود"(5)

در كشورهای غربی دولت ها برنامه و قانونی تحت عنوان " حمایت از زنان در برابر خشونت " دارند. در مفید بودن این قانون برای زنان تردیدی نیست ، این قانون زنان را در برابر خشونت های جسمی، جنسی و روانی حمایت می كند. ولی وجود این قانون در قوانین این كشورهای توسعه یافته ، پیشرفته و آزاد دال بر یك حقیقت است ، در این كشورها نیز زنان به فراوانی در معرض خشونت قرار دارند و خشونت علیه زنان تنها محدود و منحصر به جوامع توسعه نیافته عقب مانده ، جهان سومی و یا جوامع اسلامی نیست؛  " ... در پیشرفته ترین كشورهای جهان ، زنان و كودكان از تبعات و عوارض ناشی از خشونت به خصوص در زندگی خانوادگی رنج می برند و آزارهای جسمی و جنسی و روانی نه تنها تندرستی، سلامت عقل تعامل عاطفی و روانی آنها را به خطر می اندازد بلكه جامعه را نیز متضرر می سازد"(6)  ما به هیچ رو در صدد توجیه خشونت علیه زنان در دنیا نیستیم ولی باید در نظر داشت كه اگر بناست كه هنرمندان غربی با آزادی بیان به نقد و یا روایت وضعیت زنان در دنیا بپردازند چرا تنها دریچه دوربین خود را به روی كشورهای اسلامی گشوده اند ؟. آیا این افراد دچار دوربینیِ مفرط اند كه از دیدن خشونت علیه زنان در جوامع خود عاجزند ؟ و یا اینكه با یك برنامه از پیش تعیین شده و یا برای كسب شهرت در جوامع سطحی نگر اروپایی منحصراً مشكلات زنان مسلمان را با بزرگ نمایی به دیگران نشان می دهند ؟ به نظر می رسد كه این چنین برنامه هایی تنظیم شده ، نمی تواند از قانون اتفاق و پیشامد تبعیت كند و دست هایی پنهان و افكاری موذی پشت سر این نمایش های به ظاهر انسان دوستانه پنهان شده است.

ارزش هنری فیلم انقیاد

و اما در باره ارزش هنری این فیلم گفتنی ها بسیار است " فیلم تسلیم ... از نظر سینمایی فیلم مهمی نیست، بلكه اهمیتی فرامتنی دارد و آن را از دنیای خارج از جهان فیلم می گیرد"(7) بی شك قتل ون گوگ و آشوب های ایجاد شده پس از آن در اقبال عمومی نسبت به این فیلم بی تاثیر نبوده است " تئو ون گوگ با اینكه فیلمساز پركاری بود، فیلمساز مهمی نبود و شهرتش را در خارج از هلند بیشتر مدیون جد بزرگوارش " ونسان ون گوگ " بود؛ وی در ۱۹۵۷ به دنیا آمد.

ابتدا در رشته حقوق تحصیل كرد و پس از رد شدن در آكادمی فیلم تصمیم گرفت سینما را نزد خود بیاموزد. نخستین فیلمش به نام آبجو Lagerدر ۱۹۸۱ او را به عنوان چهره ای غیر متعارف در سینمای هلند معرفی كرد. به دنبال آن پس از ساختن چند فیلم كم اهمیت به تلویزیون روی آورد و اجرای چند برنامه تلویزیونی بحث و گفتگو را به عهده گرفت.  ون گوگ افكار شدیداً ضد مذهبی داشت و در برنامه های تلویزیونی و مقاله هایش به انتقاد صریح از اسلام و یهودیت می پرداخت و در یكی از این برنامه ها از رهبران یهودی و مسیحی به عنوان " ماهیان گندیده ناصریه " نام برد اما نوك تیز حملاتش بیشتر متوجه روحانیون مسلمان هلندی بود.... ون گوگ، یكی از بیست و پنج فیلمسازی بود كه فیلم پنج دقیقه ای او در مجموعه بیست و پنجگانه منظرهایی از اروپا، اخیرا درجشنواره فیلم لندن به نمایش درآمد (كه)  یكی از ضعیف ترین فیلم های این مجموعه بود "(8) از این مختصر و از سابقه كاری " ون گوگ" بر می آید كه وی نه كارگردانی مطرح و صاحب سبك كه هنروری جویای  نام و شهرت بوده است ، و اقدامات و آثار وی نشان از آن دارد كه در دستیابی به شهرت از هیچ كوششی دریغ نورزیده و در نهایت جان خویش را بر سر آن نهاده است. " تئو ون گوگ در ساخت فیلم " تسلیم" از مشاوره و راهنمایی های "عیان حرثی علی" (مهاجرسومالیایی تبار و نماینده كنونی پارلمان هلند) كه نویسنده فیلمنامه و گفتار فیلم است بهره برده است.

ایده زن مسلمان سركوب شده و تحت ستم كه از سوی پدر، همسر، عمو و دیگر اطرافیانش مورد آزار و سوء استفاده جنسی قرار می گیرد ، از سوی او مطرح شده است.... یقیناً او تمام تجربیات تلخ و دردناك زندگی شخصی خود را به عنوان یك دختر مسلمان در جامعه بسته و مسلمان آفریقایی كه درك خشك و منجمدی از اسلام دارند و در آن سنت های پوسیده قبیله ای مثل ختنه كردن زنان با اعتقادات اسلامی درآمیخته (حرثی علی خود در سن شش سالگی ختنه شده است)، به عنوان یك حقیقت مسلم و قطعی در قالب یك فیلم كوتاه (video art) به جامعه اروپا كه دچار اسلاموفوبیا (ترس از اسلام) است، ارائه كرده است.درك " حرثی علی" از اسلام و سركوب زنان مسلمان به نظر خیلی عامیانه، سطحی و یك بعدی می آید. زنان مسلمان مدرن زیادی در جهان هستند كه بین ایمان خود و زندگی مدرن تعادل و توازنی یافته اند و بسیاری از مردان مسلمان، رفتار شایسته و مناسبی با زنان خود داشته و آنها را عزیز می دارند. " تسلیم"  می خواهد یك نگاه گرافیكی به خشونت (ادعایی ) باشد كه در جهان اسلام در حق زنان اعمال می شود. اما این فیلم كوتاه بیشتر از آنكه متكی به جنبه های تصویری (visual) و دیداری باشد، یك فیلم خطابه ای معمولی است كه از كلیشه های آشنا و مرسوم این گونه فیلم ها استفاده می كند.  فیلم با بهره گیری از كلیشه های فرمی (تكنیك های نخ نما شده ویدئو كلیپی) و روایی (تكنیك فلاش بك) می خواهد واكنش دلخواه سازندگان را در بیننده ایجاد كرده و با پوشاندن ضعف های استدلالی فیلم، بیننده احساساتی را به پذیرش نظرگاه فیلم متقاعد كند. فیلم علیرغم اینكه علیه یك ایدئولوژی به زعم سازندگان آن " زن ستیز" ساخته شده است، اما در عین حال دارای یك تمایل ایدئولوژیك آشكار است: اسلام ستیزی. ابتدا به نظر می رسد كه فیلم دارد روایت های متعددی از زن های گوناگون را كه به شكل های مختلف و در موقعیت های متفاوت مورد آزار و سوء استفاده جنسی مردان مسلمان قرار گرفته اند، از زبان زنی كه با ظاهری غیر معمول (چادر نازك بدن نما كه بدن برهنه زن را نشان می دهد و قرار است تمثیلی باشد از جسم زنانه كه تحت سركوب حجاب قراردارد) به نماز ایستاده و باخدا حرف می زند، بیان می كند. اما در واقع فیلمساز دارد قضیه ای را می پروراند كه متكی بر اجزایی است كه به صورت یك كلیت یكپارچه عمل می كند و درجهت القاء فكر سازندگان آن پیش می رود. لحن اغواگرانه و شهوانی زن ( كه در تعارض با آئین مذهبی ای كه دارد اجرا می كند قرار دارد، ) چهار قصه از دوران گذشته را روایت می كند كه بیش از آنكه بیانگر وضعیت زنان ستمدیده و مظلوم مسلمان باشد، روایت های شهوانی و اروتیكی اند كه به سبك هزار و یكشب ... بیان می شود. اما " حرثی علی" نویسنده فیلم گفته است كه ایده آن را از یك زن نیجریه ای كه سال گذشته بخاطر زنا محكوم به سنگسار شده، گرفته است . اما تكرار این تصویر از زاویه های مختلف این فكر را به بیننده القاء می كند كه سازندگان آن، براساس واقعیت های مستند و متكی بر شواهد عینی و انكارناپذیرعمل كرده اند. اگرچه این نماها نیز جز تقویت و تشدید فضای شهوانی فیلم ، كاركردی ندارند. حتی طراحی نقش ضربه های شلاق بر پیكربرهنه زن كه بسیار ناشیانه انجام گرفته، تنها می تواند احساسات رقیق بینندگان ساده پسند و عامی را برانگیخته و احیاناً آنها را منقلب نماید. در واقع ون گوگ با استفاده از موتیف های اسلامی مثل نماز، سجاده، چادر و آیات قرآن و قراردادن آنها در یك فضای پر از شهوت و خشونت، خواسته است از این نشانه های قدسی، آشنایی زدایی كرده و تاویل ضدمذهبی خود را كه در پوشش دفاع از حقوق زن انجام گرفته، ارائه دهد. اگرچه ون گوگ در القای نظرگاه خود و تحمیل آن به بیننده ... موفق است، اما فیلم او از لحاظ بیانی و سینمایی در حد یك خطابه عمل كرده و ایجاد جنجال و مشاجره پیامد گریزناپذیر این گونه فیلم ها است."(9)

به هر روی این فیلم به قیمت گزافی به نمایش درآمد ؛ نه تنها كارگردان آن جان خود را بر سر آن نهاد بلكه مدارس ویژه مسلمانان و مساجد بسیاری طعمه آتش شد و جو وحشت و ناامنی سراسر هلند را فراگرفت . آیا تئو ون گوگ و یا حرثی علی در ابتدا می دانستند كه چنین قیمتی گزاف برای شهرت طلبی آنان پرداخت خواهد شد ؟

بهتر آن است متفكرین اسلامی راهكاری عملی برای رویارویی با چنین اقداماتی تعریف كنند. آنچه از شرایط روز جهان بر می آید آن است كه دنیای مسیحیت و قدرت مداران آن برای رویارویی با اسلام كه منافع آنها را به خطر می اندازد از هیچ اقدامی فروگذار نخواهند كرد و بهتر آن است كه مسلمانان با مسلح شدن به سلاح اندیشه ، منطق ، گفتگو و ابزار نوین برقراری ارتباط از قبیل فیلم و سینما به این هتاكی ها پاسخ گویند .

زانی و احكام آن در اسلام

موضوع این فیلم چنانكه گفتیم راز و نیاز ! زنی زانی با خداست و اعتراف به آنچه انجام داده و ارائه تصویری از زنی است كه حد زنا بر او جاری شده است . در این بخش از مقاله در نظر داریم با نگاهی بر منابع فقهی راه های اثبات زنا را بررسی كنیم . به عبارت دیگر چه هنگام می توان فردی را به جرم برقراری ارتباط جنسی خارج از چارچوب خانواده متهم كرد و حدود الهی را بر او جاری نمود؟

بنا بر قوانین كشورهای غربی ، تجاوز به عنف تنها در صورتی معنا می یابد كه عمل جنسی بدون رضایت زن و یا با اعمال تهدید انجام گیرد ، در این قوانین انجام این اعمال در چارچوب خانواده و یا غیر آن فاقد اهمیت است . به عبارت دیگر آنچه در این قوانین مهم است رضایت طرفین است و نه اخلاقی بودن آن، و همچنین در تئوری های  اخلاق نوین در غرب آنچه مهم است و یا  فلسفه ازدواج و انتخاب همسر قانونی اعلام می شود ، " اطمینان پدر است به پدری خود، نسبت به فرزندی كه از زن معینی به دنیا می‏آید؛ " چرا كه ازدواج و خانواده را راهی برای یافتن وارث قانونی و برحق می دانند به بیانی دیگر خانواده در غرب درخدمت اقتصاد درآمده است ، در صورتی كه در اسلام و جوامع اسلامی خانواده برای اعتلای اخلاقی – عاطفی انسان و پرورش انسان های توانمند شكل می گیرد. در اینجاست كه میان تعریف این دوجامعه - غربی و اسلامی - از تجاوز به عنف تفاوت ایجاد می شود . در اسلام هر گونه رابطه جنسی خارج از چارچوب خانواده مذموم و مورد نكوهش است و در صورتی كه انجام چنین عملی ثابت شود ، قوانین و حدودی بر آن مترتب است. راه های اثبات ارتباط جنسی خارج از چارچوب خانواده یكی از راه های زیر است :

1- اقرار خود فرد

- زنا به وسیله اقرار و با شروط بلوغ ، عقل ، اختیار و قصد اقرار كننده ثابت می شود ؛

- اقرار حتماً باید چهار مرتبه به صورت صریح تكرار شود ، به طوری كه جای شبهه در آن باقی نماند.

2- شهادت

در این صورت به دلیل (یا دلایل) و شاهدان معتبر كه كمتر از چهار مرد (یا سه مرد و دو زن ) نباشد، قابل اثبات خواهد بود ولی در تعداد و نحوه شهادت شهود باید شرایطی وجود داشته باشد تا شهادت آنان قابل تامل و بررسی باشد :

-        اگر تعداد شهود كمتر از چهار نفر باشد ، زنا  ثابت نمی شود و شهود  به جهت وارد آوردن تهمت ، حدّ زده می شوند،

در قوانین فقهی اسلام برای ادای شهادت در موضوعاتی نظیر قصاص ، وصیت ،ارث و طلاق وجود دو شاهد كفایت می كند ولی تنها در مورد اثبات زناست كه اسلام وجود چهار شاهد را لازم و ضروری دانسته است و این خود جای تامل دارد . چرا كه در اسلام آبروی آدمی از ارزشی برابر با جان او برخوردار است و حفظ آبروی مسلمان در روایات معصومین بسیار تاكید شده و حساسیت اسلام دراین زمینه به خوبی مشهود است. در قوانین اسلامی و فقهی با افزایش تعداد شهود در این زمینه راه را برای معاندان و كسانی كه قصد وارد آوردن اتهام دارند سد می شود و آبروی افراد بی مورد بر باد فنا نمی رود. علاوه بر این در یكی از معتبرترین منابع فقه شیعه ، كتاب  " شرایع الاسلام " محقق حلی ، شروطی برای شهود در نظر گرفته شده است ، یعنی شهادت هر فرد مدعی قابل قبول نیست و شاهد باید دارای امتیازات و ویژگی های  بالغ ، عاقل ، با ایمان وعادل ( عادل كسی است كه گناه كبیره ای را آشكارا انجام نداده باشد) باشد و علاوه بر این فاقد دشمنی و غرض ورزی باشد، و پنج صفت پیشین در وی تا صدور حكم باقی بماند ، به عبارت دیگر از زمان ادای شهادت تا اعلام حكم از وی عملی سر نزند كه ناقض صفات پنجگانه فوق باشد.

-        شهود باید شاهد ارتباط جنسی باشند به عبارت دیگر منحصراً تنها بودن زن و مرد نامحرم دلیل بر وقوع ارتباط جنسی نامشروع نیست بلكه باید شهود بر مشاهده " دخول " شهادت دهند .

چنانكه ملاحظه می كنید قوانین اسلامی برای اثبات ارتباط جنسی نامشروع شرایط بسیار سختی را چه به لحاظ تعداد شهود ، شرایط آنها و نحوه شهادت در نظر گرفته است و حال شما خود قضاوت كنید با وجود چنین موانع و شرایطی آیا می توان وقوع چنین عملی را شهادت داد ؟ كدام آدم عاقلی است كه عمل نامشروع را در حضور چهار شاهد عاقل و بالغ و عادل انجام دهد ، اگر فردی چنین كند به راستی باید در سلامت عقل وی شك كرد كه دراین صورت نیز بر مجنون حرجی نیست . تنها راه عملی و ممكن اثبات چنین عملی اقرار خود فرد است كه آن هم باید چهار بار و با اقرار كامل انجام گیرد ، كه در این مورد هم طبق آموزه های اسلام پوشیده داشتن گناه و توبه كردن در خفا توصیه شده است.

در روایت است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

هر كس به این پلیدی ها( یعنی زنا و گناه) خود را آلوده كند، و آنرا بپوشاند، خدای نیز بر او بپوشاند و هر كس آن گناه كه مرتكب شده است بنماید( و به وسیله اقرار آشكار كند) حد بر او اقامه خواهیم كرد.

و در روایت است كه علی علیه السلام به مردی كه چهار بار به زنا اقرار كرد، فرمود:

برای مرد چه زشت است كه پاره ای از این گناهان زشت را مرتكب می شود، و آنگاه (با اقرار) در میان مردم، خود را رسوا می كند. او چرا در خانه خود توبه نكرد؟! سوگند به خدای تعالی كه توبه او بین خود و خدایش، با فضیلت تر است از اینكه حد بر او جاری گردد.

گذشته بر این در قوانین اسلام راه توبه حتی در این مورد نیز باز است و اگر كسی با وجود تمام این شرایط سخت به زنا متهم شد ، در صورت توبه بخشوده می شود. به بیانی دیگر اسلام همواره با رافت و مدارا با لغزش های انسان برخورد می كند و تنها به فكر انتقام و یا اجرای حدود الهی نیست چرا كه هدف از قوانین اسلام گسترش اخلاق و نزدیكی انسان به خداست و نه منحصراً جاری ساختن احكام و قوانین .

در فروع كافی آمده است كه " زنی باردار نزد حضرت امیرالمؤمنین به زنا اقرار كرد. حضرت به او فرمود: آیا شوهرداری؟ گفت: آری. فرمود: وقتی زنا كردی، شوهرت در سفر بود، و یا حضر؟ گفت: در حضر بود. فرمود برو و پس از وضع حمل بازگرد. زن رفت و پس از وضع حمل ، به حضور حضرت بازگشت و داستان را از سرگرفت و درخواستی كرد كه به وسیله اجرای حد او را پاك گردانند. امام فرمود: از چه چیز تو را پاك بگردانم؟ گفت: من زنا كرده ام. حضرت پرسید: آیا شوهر داشتی(به هنگام زنا كردن)؟ گفت: آری. پرسید: آیا شوهرت به سفر رفته بود، یا پیش تو حاضر بود؟ گفت: حاضر بود و به سفر نرفته بود. حضرت فرمود تا آن زن برود و دو سال بچه خود را شیر دهد. او رفت و پس از دو سال برگشت، و باز شروع به سخن كرد و گفت: ای امیرالمؤمنین، دو سال كودكم را شیر داده ام، مرا از گناه پاك گردانید(و بار دیگر اقرار كرد). فرمود: وقتی این عمل را مرتكب شدی، آیا شوهر داشتی؟ گفت: بلی داشت. پرسید: در آن هنگام، آیا شوهرت در سفر بود؟گفت: نه پیش من بود. آنگاه به او فرمود كه حالا برو، و كودك خود را سرپرستی كن. او گریان از حضور امام برمی گشت كه عمروبن حریق مخزومی را دیدار كرد. عمرو از او پرسید: چرا گریه می كنی؟ زن همه داستان را برای وی نقل كرد. عمرو گفت: سرپرستی كودك تو را من برعهده می گیرم، برگرد تا حضرت ترا پاك گرداند. او برگشته و قضیه را به عرض رسانید. حضرت باز مثل اینكه از آنچه گذشته است آگاهی ندارد، فرمود مگر چه شده كه عمرو سرپرستی بچه ات را می خواهد عهده دار شود. گفت: یا علی من زنا كرده ام، مرا از عقوبت آن پاك بگردان. پرسید: آیا در آن وقت، شوهر داشتی؟ گفت: آری داشتم. پرسید: در آن هنگام كه این جرم را مرتكب شدی، آیا شوهرت در سفر بود، یا حضر؟ گفت: در حضر بود. حضرت سربه سوی آسمان برداشت و عرض كرد، خدایا برای تو چهارگواهی علیه آن زن ثابت شد و تو خود به پیغمبرت خبردادی، هر كس حدی از حدود مرا تعطیل كند، با من دشمنی كرده است. خدایا من فرمانبردار تو و بر سنت پیغمر تو هستم. در این هنگام عمرو دید كه روی مبارك آن حضرت از ناراحتی سرخ شده، عرض كرد یا امیرالمؤمنین! من خیال می كردم اگر كودك آن زن را سرپرستی كنم، كار خوبی كرده ام و حالا می بینم این كار در نزد شما صورت خوبی نداشته است. از اینرو من بچه او را سرپرستی نخواهم كرد.حضرت فرمود: پس از چهاربار گواهی دادن دیگر كار از كار گذشته است. باید كودك او را نگهداری و سرپرستی كنی. آنگاه حضرت بر منبر رفت و مردم را به نماز خواند، و سپس فرمود: ای مردم! امیر شما فردا با این زن به بیرون شهر می رود، تا به خواست خدا حد بر او جاری كند. شما نیز از شهر بیرون شوید، و سنگریزه هایی با خود بیاورید و با یكدیگر تا بازگشت به خانه سخن مگوئید. فردا فرا رسید و بدینگونه كه فرموده بود از شهر خارج شدند. حضرت دستور داد گودالی كندند و آن زن را تا به سینه در آن نهادند، و سپس رو به جماعت كرد و فرمود: هر كس در گردنش حدی باشد، حق اقامه حدی را ندارد. مردم بدنبال این سخن متفرق شدند."

* در مزمور 35 تحت عنوان " طلب كمك از خداوند" در بند یك میخوانیم : ای خداوند با دشمنانم دشمنی كن و با كسانی كه با من می جنگند بجنگ ... و در بند هشت پس از بسیاری بلایا كه داود بر دشمنانش آرزو می كند ، می خوانیم : باشد كه غفلتاً بلایی بر آنها نازل شود و در  دامی كه نهاده اند و چاهی كه كنده اند خود گرفتار شوند. و همچنین در مزمور 53 از بند 4 به بعد می خوانیم : این بدكاران ...قوم خدا را مانند نان می بلعند ولی زمانی كه فكرش را نمی كنند ناگهان وحشت وجود آنها را فراخواهد گرفت زیرا خداوند دشمنان قوم خود را هلاك كرده ، استخوان هایشان را روی زمین پخش خواهد كرد . نمونه دیگر در مزمور 54 و بند 5 است : ای خداوند ... تو امین من هستی و دشمنان مرا ریشه كن خواهی كرد . (از این نمونه ها در تورات بسیار است. )

منابع :

1- مقاله "درون ذهن یك تروریست"  از وبلاگ سیبستان

3 و2-  مقاله " چهره‌ی مخدوش آزادی بیان" از وبلاگ ملكوت

4- مهدی معتمدی مهر ، حمایت از زنان در برابر خشونت ، نشر برگ زیتون1380 ص 24

5- سایت خبریBBC

6- حسن تربتی نژاد، اسلام و خشونت ، انتشارات حرم ، ص 76

7 و8 و9- مقالهنگاهی به فیلم"تسلیم" ساخته تئو ون گوگ ، پرویز جاهد. وبلاگ خشت و آینه

تحریر الوسیله امام خمینی

شرایع الاسلام محقق حلی