تبیان، دستیار زندگی
نردبام آسمان، روایتی تاریخی بر مبنای زندگی غیاث‌الدین جمشید كاشانی، منجم، ریاضی‌دان و كاشف عدد پی است كه در كاشان متولد شد و به دعوت حاكم سمرقند برای ساخت رصدخانه‌ای بزرگ به سمرقند رفت. این مجموعه 3مرحله از زندگی او را در بر می‌گیرد. معمولا روایت‌های ت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چیدمان مناسب در روایت و اجرا

پخش «نردبام آسمان»  در ماه رمضان

محمدحسین لطیفی كه تا به حال همه نوع ژانر نمایشی را در تلویزیون و سینما تجربه كرده، این بار با ساخت مجموعه‌ای تاریخی خود را محك زده است .

مجموعه‌ای كه در تقسیم‌بندی‌های تلویزیون به‌عنوان مجموعه درجه الف محسوب شده و هزینه ساخت بالایی دارد.

نردبام  آسمان، روایتی تاریخی بر مبنای زندگی غیاث‌الدین جمشید كاشانی، منجم، ریاضی‌دان و كاشف عدد پی است كه در كاشان متولد شد و  به دعوت حاكم سمرقند برای ساخت رصدخانه‌ای بزرگ به سمرقند رفت.  این مجموعه 3مرحله از زندگی او را در بر می‌گیرد. معمولا روایت‌های تاریخی از این دست از نظر ساختار و محتوا چندان در قالب آنچه آنها را سریال‌های مناسبتی می‌نامیم، قرار نمی‌گیرند.

نردبام  آسمان، روایتی تاریخی بر مبنای زندگی غیاث‌الدین جمشید كاشانی، منجم، ریاضی‌دان و كاشف عدد پی است كه در كاشان متولد شد و  به دعوت حاكم سمرقند برای ساخت رصدخانه‌ای بزرگ به سمرقند رفت.

به گزارش همشهری ، چیزی كه تا به حال در تلویزیون و در مناسبت‌های مختلف به‌عنوان سریال‌های مناسبتی مرسوم بوده، اغلب در قالبی با محوریت مستقیم موضوع یا در تلفیقی از موضوعات روز با مناسبت مورد نظر ساخته شده و معمولا هم صرف‌نظر از موضوع انتخابی‌شان چنان شتاب‌زده و با تعدادی از چهره‌های تكراری كار می‌شوند كه مجالی برای بحث كیفی و ساختاری در موردشان باقی نمی‌ماند؛ در نتیجه سریال‌های مناسبتی اغلب كارهایی تاریخ‌مصرف‌دار هستند كه در ایامی خاص پخش شده و سازندگان و ناظرین كیفی چندان تاكیدی بر چگونگی فیلمنامه یا ساخت آن ندارند.

مولفه اغلب این سریال‌ها، پخش آنها در حالی است كه یكی دو قسمت بعدی هنوز در حال فیلمبرداری و تدوین است و با این تعریف، سریال نردبامی بر آسمان در این فرم دسته‌بندی جای نمی‌گیرد. این سریال با محوری تاریخی و زندگینامه‌ای و استفاده گسترده و متنوع از بازیگران و لوكیشن‌های متعدد، با قرارگرفتن در باكس پخش سریال‌های مناسبتی هرشبه، آنچنان كه باید دیده نمی‌شود. از سویی پخش سریال، هر شب و به‌خصوص در ایام ماه رمضان و... به تناسب نوع ایام ویژگی‌های خاصی در مضمون و ساختار می‌خواهد كه بدون آنها كاركرد مناسبی نخواهد داشت.

نردبام آسمان

با در نظر گرفتن گروه مورد نظر در كاركرد پیام‌رسانی رسانه و مخاطبینی كه قرار است به تماشای سریال بنشینند، هرچند این كار نسبت به مجموعه‌های مناسبتی از ساختاری حرفه‌ای‌تر برخوردار است اما با ریتمی كند و قصه‌ای طولانی، نمی‌تواند مناسب مخاطب این ایام باشد. البته همین ریتم كند جدا از شیوه پخش این سریال می‌تواند به‌عنوان مشكل عمده این كار هم مطرح شود. نشان‌دادن جزئیاتی كه نه چندان در بستر تاریخی ماجرا و نه در تعریف كاراكتر اصلی تاثیر‌گذار است از همان قسمت‌های اول این مجموعه، نوعی وقت‌گذرانی است و بعد یك‌مرتبه با ورود به قسمت بعدی 20 سال می‌گذرد و بازیگرانی كه در قسمت قبل بودند، از صحنه خارج و عده دیگری وارد می‌شوند و این در ساختار روایت، نوعی عدم‌تعادل ایجاد می‌كند.

از سویی صرف‌نظر از ریتم، میزانسن‌دهی و هدایت این تعداد بازیگر كار مشكلی است كه لطیفی با تجربه‌های موفقی كه تا به حال داشته از پس آن خوب برآمده اما انتخاب اول او، وحید جلیلوند در نقش اصلی كمی كار را مشكل كرده است. هرچند فرم چهره و صدای او در نقشی تاریخی به‌عنوان جمشید كاشانی به هویت‌بخشیدن به نقش تا حدی كمك كرده اما در بسیاری از صحنه‌ها او هنوز در كسوت یك گوینده است آن هم بیشتر گوینده رادیو؛ به این معنی كه به‌رغم اینكه فن بیان جلیلوند، در ادای این دیالوگ‌های تاریخی مناسب چنین نقشی است، میمیك مناسب برای نشان‌دادن حالت‌های عاطفی و بیان‌كردن عواطف مختلف در چهره، در فرم بازی او دیده نمی‌شود.

در سریال‌های شخصیت‌محور و زندگینامه‌ای مثل نردبامی بر آسمان چیدمان دقیق بازیگران اهمیت زیادی دارد و بازیگران باید از نظر لحن، قدرت بازیگری و جنس بازی تقریبا هم‌سطح باشند و اگر نیستند در بازی‌گیری تصحیح شوند اما در این كار چه در لحن و ادای كلمات و چه در قدرت بازیگری این تناسبات دیده نمی‌شود؛  به‌خصوص بازی بازیگران مقابل، اغلب هم‌سطح نیست و همخوانی ندارد.

فرم صورت، نگاه‌های تخت، لحن یكنواخت و اغلب مونو‌تن این بازیگر باعث شده كه مخاطب خیلی با این كاراكتر همراه نشود چون فرم چهره بازیگر مثلاً در مواردی كه باید حاكی از عشق و ایمان و عرفان و... باشد همه یك شكل است. او هرچند به‌عنوان نخستین بازی (‌به جز نقش كوتاه او در یك سریال در سال‌های گذشته) خوب توانسته در جاهایی خود را نشان دهد،  اما انتخاب خوبی برای نقش اول یك سریال پر طمطراق تاریخی نیست.

حضور ویشكا آسایش هم در نقش «آی بانو» هرچند به تنوع بازیگران كمك می‌كند اما به‌رغم قابلیت‌های زیادی كه این بازیگر دارد، یادآور تثبیت او در نقش قطام در سریال امام علی است؛ همان قطامی كه دلبری می‌كند و به هوای كینه شدید و انتقام‌گرفتن، شمشیر می‌كشد.

نردبام آسمان

در سریال‌های شخصیت‌محور و زندگینامه‌ای مثل نردبامی بر آسمان چیدمان دقیق بازیگران اهمیت زیادی دارد و بازیگران باید از نظر لحن، قدرت بازیگری و جنس بازی تقریبا هم‌سطح باشند و اگر نیستند در بازی‌گیری تصحیح شوند اما در این كار چه در لحن و ادای كلمات و چه در قدرت بازیگری این تناسبات دیده نمی‌شود؛  به‌خصوص بازی بازیگران مقابل، اغلب هم‌سطح نیست و همخوانی ندارد. لحن دو بازیگر اصلی (جمشید و معین) در حرف‌زدن به‌خصوص وقتی دیالوگ بین این دو نفر رد‌و‌بدل می‌شود، آن‌قدر متفاوت است كه هر لحظه انتظار داری معین ( با بازی برزو ارجمند) از چارچوب سریالی تاریخی خارج شود و خودمانی حرف بزند؛ از طرفی جلیلوند هم همان صلابت گویندگی را به فرم اغراق‌آمیزی حفظ كرده است. این عدم‌هماهنگی بین بازیگران دیگری هم دیده می‌شود.

بازی شبنم قلی‌خانی، كلیشه كمرنگی از فداكاری بی‌مزد‌ومنت با چهره‌ای معصومانه (‌یادآور نقش او در مریم مقدس) است  و كاراكتر جمشید در مقابل تا حدی سطحی طراحی شده و بازی او و شبنم قلی‌خانی در نقش «ویس» و كنش و واكنش‌های احساسی آنها كاملا مصنوعی است. از طرفی ویشكا آسایش با نگاهی عمیق و حركاتی معنی‌دار و استفاده مناسب از ژست‌های نمایشی، بازی پررنگ تری مقابل جلیلوند دارد و غلبه شخصیت جمشید بر‌ آی‌بانو در متن فیلمنامه با این فرم بازی خیلی قابل باور نیست.

این مجموعه 3مرحله از زندگی او را در بر می‌گیرد. معمولا روایت‌های تاریخی از این دست از نظر ساختار و محتوا چندان در قالب آنچه آنها را سریال‌های مناسبتی می‌نامیم، قرار نمی‌گیرند.

البته بخشی از این عدم‌هماهنگی علاوه بر بازی‌ها به فیلمنامه برمی‌گردد. در متن روایت به شخصیت جمشید و زندگی و افكار او خیلی نزدیك نمی‌شویم و فاصله زیادی بین او و مخاطب حفظ می‌شود به‌خصوص لحن بی‌احساس و دكلمه‌وار بازیگر این نقش به این فاصله دامن می‌زند. جلیلوند به‌نظر می‌آید بالقوه برای چنین نقش‌هایی مناسب باشد اما این قوه در سریال تبدیل به فعل نشده و در لحن و نوع بازی او حضور دوربین منعكس است و در بیشتر قسمت‌ها واكنش‌هایش خالی از حضور دوربین نیست و این باعث شده بین این كاراكتر و مخاطب، فاصله‌گذاری عمیقی ایجاد شود.

پشت صحنه‌ی سریال «نردبام آسمان

روایت سریال از بسیاری مسائل كه شاید بهتر بود در فیلمنامه عمیق‌تر به آن پرداخته می‌شد، سریع می‌گذرد و فرصتی برای همدلی با نقش محوری و سرنوشت او باقی نمی‌ماند و از آنجا كه در نمایش زندگی یك شخصیت تاریخی در زمانی محدود و باز‌نمایی فراز‌و‌فرود‌های زندگی او، كثرت و تنوع زیادی در اتفاقات وجود دارد، شاید بهتر بود با دست‌چین مناسبی از اتفاقات، موضوعات مهم‌تر به شكلی عمیق‌تر نمایش داده می‌شد تا اینكه صرفاً به بازگویی زندگی جمشید با خط كمرنگی از درام و كنش‌های دراماتیك اكتفا شود. وفاداری به متن تاریخ در روایت یك اثر تاریخی هرچند حرف اول را می‌زند اما لازمه هر اثر نمایشی،  پررنگ‌بودن وجوه دراماتیك و تاثیرگذار داستان است كه سبب شكل‌گیری كشمكش‌های لازم در یك درام می‌شود.

اما تصویرهای سریال تا حد زیادی آن را از سریال‌های معمول سیما جدا می‌كند و برخلاف سایر كارها به‌علت تصویربرداری با دوربین اچ‌دی، تصویرها از نظر كیفیت بصری، به‌خصوص در رنگ و نور‌پردازی در لوكیشن‌های متعدد به كمك طراحی صحنه، چشم‌نواز از كار در آمده و به‌خوبی حال‌و‌هوا و فضای یك روایت تاریخی را شكل داده‌اند.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی