تبیان، دستیار زندگی
ما این‌جا افكار غلط خود را نمی‌توانیم رها كنیم. از افرادی كه صلاحیت قضاوت ندارند، فردی در جایی نوشته بود، كلاس‌های داستان‌نویسی بیهوده است و كسانی كه به این كلاس‌ها می‌روند، وقت تلف می‌كنند. نوشته بود، این‌ها كه كلاس داستان‌نویسی برگزار می‌كنند، می‌خواهند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ذوق و استعداد حرف مفت است!

دیدگاه جمال میر صادقی درباره  کارگاه های داستان نویسی

ذوق و استعداد حرف مفت است

جمال میرصادقی با انتقاد از منتقدان كارگاه‌های داستان‌نویسی، خواست كه واقعیت كاركرد كارگاه‌های داستان‌نویسی انكار نشود.

نمی‌دانم ما چه ملتی هستیم كه واقعیات مسلم را انكار می‌كنیم. داستان‌نویسی الآن در جهان درس است. در آمریكا، دانشگاه‌ها مدرك می‌دهند و دانشگاه شیكاگو از جمله‌ی آن‌هاست. برخی از دانشگاه‌های آمریكا كارگاه‌های دوروزه‌ دارند و كلاس‌های‌شان را آخر هفته برگزار می‌كنند، تا كسانی كه در طول هفته امكان حضور در كارگاه‌ها را ندارند، از آن‌ها استفاده ببرند.

 ما این‌جا افكار غلط خود را نمی‌توانیم رها كنیم. از افرادی كه صلاحیت قضاوت ندارند، فردی در جایی نوشته بود، كلاس‌های داستان‌نویسی بیهوده است و كسانی كه به این كلاس‌ها می‌روند، وقت تلف می‌كنند. نوشته بود، این‌ها كه كلاس داستان‌نویسی برگزار می‌كنند، می‌خواهند خرج خانه‌شان را دربیاورند؛ در حالی‌كه این افراد غافل هستند كه نویسندگانی چنان‌چه اعتبار داشته باشند، داستان‌نویسانی تربیت می‌كنند. ضمن این‌كه معلم داستان‌نویسان بزرگ لزوما خود، داستان‌نویسی بزرگ نبوده‌اند؛ چنان‌چه سلینجر به دانشگاه كلمبیا رفته و دوره‌هایی را گذرانده است و یا تقی مدرسی به همراه همسرش به كلاس‌های هاروارد رفت و هر دو نویسنده شدند و اكنون همسرش یكی از بزرگ‌ترین نویسندگان آمریكاست.

البته هرجا افرادی هستند كه بخواهند سوءاستفاده كنند و سعی دارند از رهگذر این كار، تنها به درآمدی برسند، كه آن‌ هم در درازمدت جواب نمی‌دهد و می‌بینی این كلاس‌ها، راه به جایی نمی‌برد.

منیرو روانی‌پورفریبا وفی و دیگران به عنوان شاگردان كارگاه‌های   داستان‌نویسی‌اش، تصریح كرد: با این كاركردها و تأثیرها، می‌بینی باز مطالبی را در رد كارگاه‌ می‌نویسند. ذوق ملتی كه خاص‌تر از ذوق ملت دیگر نیست. چرا ما در آمریكای شمالی و آمریكای لاتین شاهد گسترش و انتشار شاهكارهای ادبیات جهان هستیم؛ اما در ایران، این امر میسر نیست؟ زیرا آن‌ها در كشورشان به این نتیجه رسیده‌اند كه داستان‌نویسی را باید مانند مهارت‌های دیگر فراگرفت.

بله! در این فرایند ممكن است عده‌ای نویسنده‌ی شش‌دانگ شوند و عده‌ای نیز نویسندگانی متوسط، كه این هم به پشتكار فرد برای نویسنده‌ی تمام‌عیار شدن بستگی دارد، كه برای داستان‌نویسی چقدر از زندگی‌اش را بگذارد.

استعداد و ذوق حرف مفت است. استعداد تنها می‌تواند پنج‌درصد تأثیرگذار باشد. در آمریكای لاتین بیش از ۲۰۰ نویسنده هستند؛ اما كسانی مانند ماركز و فوئنتس جهانی می‌شوند. او همچنین تأكید دارد: كارگاه داستان‌نویسی ما برآمده از جامعه‌ی ماست. هرچقدر در دیگر سطوح توسعه یافته‌ایم، در این زمینه هم رشد داشته‌ایم.

لازمه‌ی رشد داستان‌نویسی رشد كمی نیست ، از سال 1300تا پیش از انقلاب، 31نویسنده هستند كه می‌توان آثار آن‌ها را خواند. خوب این نشان می‌دهد كار داستان‌نویسی دشوار است؛ بنابراین داستان‌نویسی به فداكاری نیاز دارد.

توجه به شهرت استاد برای حضور در كارگاهش  مانعی در توجه به خلاقیت است ، مهم‌تر از شهرت، استاد باید از داستان‌نویسی شناخت دقیق داشته باشد. الآن نزدیك 30سال است در دانشگاه‌ها و خانه‌ام، داستان‌نویسی تدریس می‌كنم و معتقدم، استاد كلاس باید با جریان‌های گوناگون و مؤلفه‌های داستان‌نویسی آشنایی كامل داشته باشد تا بتواند داستان‌نویسان خوبی را پرورش دهد.

جمال میرصادقی در پایان، عامل موفقیت نویسندگان جوان را نخست در داشتن علاقه، سپس پی‌گیری علاقه و سرانجام جهت دادن به علاقه عنوان و تأكید كرد: فرد با شناخت داستان می‌تواند به علاقه‌اش شكل دهد و آن را به شكوفایی برساند.

منبع: aftab.ir

تنظیم : بخش ادبیات تبیان