تبیان، دستیار زندگی
یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه در گذشته درباره زن وجود داشته، این‏ است كه زن را از نظر مرد، یك شر و بلای اجتناب‌ناپذیر می‏دانسته‏اند. بسیاری از مردان با همه بهره‏هایی كه از وجود زن می‏برده‏اند، او را تحقیر كرده، مایه بدبختی و گرفتاری خود می‏دانسته‏اند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زنان به بهشت نمی روند!؟

زن

اسلام در مورد حقوق خانوادگی زن و مرد، فلسفه خاصی دارد كه با آن چه در چهارده قرن پیش می‏گذشته و با آن چه در جهان امروز می‏گذرد، مغایرت دارد. اسلام برای زن و مرد در همه موارد، یك نوع حقوق و یك نوع وظیفه و یك نوع‏ مجازات قائل نشده است. پاره‏ای از حقوق و تكالیف و مجازات‌ها را برای‏ مرد مناسب‌تر دانسته و پاره‏ای از آنها را برای زن و در نتیجه، در مواردی‏ برای زن و مرد، وضع مشابه و در موارد دیگر، وضع نامشابهی در نظر گرفته است.‏

اسلام برای زن و مرد در همه موارد، یك نوع حقوق و یك نوع وظیفه و یك نوع‏ مجازات قائل نشده است. پاره‏ای از حقوق و تكالیف و مجازات‌ها را برای‏ مرد مناسب‌تر دانسته و پاره‏ای از آنها را برای زن.

اگر بنا بشود تقلید و تبعیت كوركورانه از فلسفه غرب را كنار بگذاریم‏ و در افكار و آرای فلسفی‌ای كه از ناحیه آنها می‏رسد، به خود اجازه فكر و اندیشه بدهیم، اول باید ببینیم آیا لازمه تساوی حقوق، تشابه حقوق هم هست یا نه؟ تساوی غیر از تشابه است؛ تساوی، برابری است‏ و تشابه، یك‌نواختی.

كمیت ،غیر از كیفیت است. برابری، غیر از یكنواختی است. آن چه مسلم‏ است، این است كه اسلام حقوق یك جور و یك نواختی برای زن و مرد قائل‏ نشده است؛ ولی اسلام، هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان‏ قائل نیست. اسلام، اصل مساوات انسان‌ها را درباره زن و مرد نیز رعایت‏ كرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد ، مخالف نیست؛ با تشابه حقوق‏ آنها مخالف است.

كلمه تساوی و مساوات، چون مفهوم برابری و عدم امتیاز در آنها گنجانیده‏ شده است، جنبه تقدس پیدا كرده‏اند؛ جاذبه دارند و احترام شنونده‏ را جلب می‏كنند؛ به ویژه اگر با كلمه حقوق، توأم گردند؛ تساوی حقوق! نمی‏دانم چرا كار ما كه روزی پرچمدار علم و فلسفه و منطق در جهان‏ بوده‏ایم، باید به آن جا بكشد كه دیگران بخواهند نظریات خود را در باب تشابه حقوق زن و مرد، با نام مقدس تساوی حقوق، به ما تحمیل كنند؟

قبل از پرداختن به موضوع حقوق در مقالات بعد در این مقاله به بحث نگاه اسلام به زن می پردازیم .

مقام زن در جهان‌بینی قرآن

در قرآن از آن چه در بعضی از كتب مذهبی هست كه زن از مایه‏ای پست‏تر از مایه مرد آفریده شده و یا این كه به زن جنبه طفیلی و چپی داده‏اند و گفته‏اند كه همسر آدم اول از عضوی از اعضای طرف چپ او آفریده شد، اثر و خبری نیست. علی‌هذا در اسلام نظریه تحقیرآمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.

اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست ، لازم است به‏ مسئله سرشت زن و مرد كه در سایر كتب مذهبی نیز مطرح است، توجه كنیم.قرآن نیز در این موضوع سكوت نكرده است. باید ببینیم قرآن زن و مرد را یك سرشتی می‏داند یا دو سرشتی؛ یعنی آیا زن و مرد دارای یك طینت و سرشت می‏باشند و یا دارای دو طینت و سرشت؟ قرآن با كمال صراحت، در آیات متعددی می‏فرماید كه زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت‏ مردان آفریده‏ایم. قرآن درباره آدم اول می‏گوید: «همه شما را از یك پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم» و درباره همه آدمیان می‏گوید: «خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید».

زن

یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه در گذشته وجود داشته است و در ادبیات جهان، آثار نامطلوبی به جا گذاشته است، این است كه زن، عنصر گناه است. از وجود زن، شر و وسوسه برمی‏خیزد. زن،‏ شیطان كوچك است. می‏گویند: در هر گناه و جنایتی كه مردان مرتكب شده‏اند، زنی در آن دخالت داشته است. می‏گویند: مرد در ذات خود از گناه مبراست و این زن است كه مرد را به گناه می‏كشاند. می‏گویند: شیطان مستقیما در وجود مرد راه نمی‏یابد و فقط از طریق زن است كه مردان را می‏فریبد. شیطان‏ زن را وسوسه می‏كند و زن مرد را. می‏گویند: آدم اول كه فریب شیطان را خورد و از بهشت سعادت بیرون رانده شد، از طریق زن بود؛ شیطان حوا را فریفت‏ و حوا آدم را. قرآن، داستان بهشت آدم را مطرح كرده، ولی هرگز نگفته كه شیطان یا مار، حوا را فریفت و حوا آدم را. قرآن نه حوا را به عنوان مسئول اصلی معرفی‏ می‏كند و نه او را از حساب خارج می‏كند. قرآن می‏گوید: به آدم گفتیم خودت‏ و همسرت در بهشت سكنا گزینید و از میوه‏های آن بخورید. قرآن آن جا كه‏ پای وسوسه شیطانی را به میان می‏كشد، ضمیرها را به شكل تثنیه می‏آورد و می‏گوید: «فوسوس لهما الشیطان؛ شیطان آن دو را وسوسه كرد»؛ «فدلاهما بغرور؛ شیطان آن دو را به فریب، راهنمایی كرد»؛ «و قاسمهما انی لكما من‏ الناصحین؛ شیطان در برابر هر دو سوگند یاد كرد كه جز خیر آنها را نمی‏خواهد».

قرآن در آیات‏ فراوانی تصریح كرده است كه پاداش اخروی و قرب الهی، به جنسیت مربوط نیست؛ به ایمان و عمل مربوط است؛ خواه از طرف زن باشد یا از طرف‏ مرد.

یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه نسبت به زن وجود داشته است، در ناحیه استعدادهای روحانی و معنوی زن است؛ می‏گفتند: زن به‏ بهشت نمی‏رود؛ زن، مقامات معنوی و الهی را نمی‏تواند طی كند؛ زن‏ نمی‏تواند به مقام قرب الهی، آن طور كه مردان می‏رسند، برسد. قرآن در آیات‏ فراوانی تصریح كرده است كه پاداش اخروی و قرب الهی، به جنسیت مربوط نیست؛ به ایمان و عمل مربوط است؛ خواه از طرف زن باشد یا از طرف‏ مرد. قرآن در كنار هر مرد بزرگ و قدیسی، از یك زن بزرگ و قدیسه، یاد می‏كند، از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسی و عیسی، در نهایت‏ تجلیل یاد كرده است. اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته‏ برای شوهرانشان ذكر می‏كند، از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگی كه گرفتار مرد پلیدی بوده است، غفلت نكرده است.

یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه درباره زن وجود داشته، این است كه‏ می‏گفتند: زن، مقدمه وجود مرد است و برای مرد آفریده شده است. اسلام هرگز چنین سخنی ندارد. اسلام اصل علت غایی را در كمال صراحت‏ بیان می‏كند. اسلام با صراحت كامل می‏گوید: زمین و آسمان، ابر و باد، گیاه و حیوان، همه برای انسان آفریده شده‏اند؛ اما هرگز نمی‏گوید زن برای‏ مرد آفریده شده است. اسلام می‏گوید: هر یك از زن و مرد برای یكدیگر آفریده شده‏اند، «هن لباس لكم و انتم لباس لهن؛ زنان زینت و پوشش‏ شما هستند و شما زینت و پوشش آنها». اگر قرآن، زن را مقدمه مرد و آفریده‏ برای مرد می‏دانست، قهراً در قوانین خود این جهت را در نظر می‏گرفت؛ ولی‏ چون اسلام از نظر تفسیر خلقت، چنین نظری ندارد و زن را طفیلی وجود مرد نمی‏داند، در مقررات خاص خود درباره زن و مرد، به این مطلب نظر نداشته‏ است.

یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه در گذشته درباره زن وجود داشته، این‏ است كه زن را از نظر مرد، یك شر و بلای اجتناب‌ناپذیر می‏دانسته‏اند. بسیاری از مردان با همه بهره‏هایی كه از وجود زن می‏برده‏اند، او را تحقیر كرده، مایه بدبختی و گرفتاری خود می‏دانسته‏اند. قرآن كریم، مخصوصا این مطلب را تذكر می‏دهد كه وجود زن‏ برای مرد، خیر است؛ مایه سكونت و آرامش دل اوست.

یكی دیگر از آن نظریات تحقیرآمیز، این است كه سهم زن را در تولید فرزند، بسیار ناچیز می‏دانسته‏اند. اعراب جاهلیت و بعضی از ملل دیگر، مادر را فقط به منزله ظرفی می‏دانسته‏اند كه نطفه مرد را كه بذر اصلی فرزند است، در داخل خود نگه می‏دارد و رشد می‏دهد. در قرآن، ضمن آیاتی كه می‏گوید: شما را از مرد و زنی آفریدیم و برخی آیات دیگر كه در تفاسیر توضیح داده شده است،‏ به این طرز تفكر خاتمه داده شده است.

از آن چه گفته شد، معلوم شد كه اسلام از نظر فكر فلسفی و از نظر تفسیر خلقت،‏ نظر تحقیرآمیزی نسبت به زن نداشته است؛ بلكه آن نظریات را مردود شناخته‏ است. و نگاه آن به زن کاملا انسانی بوده و از آنجا که این نگاه زیر بنای ساخت حقوق و وظایف بوده است . حقوق و قوانینی وضع کرده است که در آن تساوی حقوق مطرح است البته نه تشابه.

منبع:

نظام حقوق زن در اسلام- استاد مطهری

تنظیم برای تبیان :داوودی

مقالات مرتبط :

دلارام در خانه،با کرامت در جامعه

حجاب در ملل و اقوام گذشته

آیا زن انسان است؟

ریحانه آفرینش

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.