خانهنشینی بزرگترین مرد
پس از درگذشت رسول خدا صلیالله علیه واله وسلم بر سر جانشینی پیامبر میان مسلمانان اختلاف در گرفت. آنها بدون توجه به سخنان و وصایای رسول اکرم صلیالله علیه واله وسلم و انتخاب علی علیهالسلام به عنوان ولیّ و جانشین آن حضرت، با ابوبکر بیعت کرده و در حقّ خاندان مظلوم و داغدیده پیامبر خدا صلیالله علیه واله وسلم چه بسیار آزارها و بیحرمتیها روا داشتند؛ خانه علی علیهالسلام را به آتش کشیدند و او را دست بسته به سوی مسجد بردند و در مقابل چشمان غیرتمند شیر خدا دختر رسول اکرم خدا صلیالله علیه واله وسلم و همسر گرامی علی علیهالسلام را تازیانه زدند.
این مصیبهای ناروا در حق شیر خدا و رسول خدا قابل تحمّل نبود؛ اما گروهی از مرد جاهطلب و دنیاپرست نه تنها خانواده علی علیهالسلام را با بزرگترین رنجها مورد اذیت قرار دادند، بلکه علی علیهالسلام را از حق خود یعنی خلافت پس از پیامبر خدا صلیالله علیه واله وسلم محروم کردند. تداوم این رنجها به از دست رفتن یگانه بانوی اسلام و همسر باوفای امیرالمومنین منجر شد و علی علیهالسلام تنهاتر از گذشته شد.
علی علیهالسلام با آنکه پس از پیامبر خدا صلیالله علیه واله وسلم بیست و پنج سال از مقام خلافت دور بود، اما تسلّط امیرالمومنین بر علوم مختلف و نیز اوضاع و مشکلات مردم چنان بود که حتی در دورانی که خلافت را به عهده نداشت به عنوان پشتوانهای محکم برای مسلمانان در امور مختلف به شمار میرفت.
علی علیهالسلام تنها کسی بود که با تعالیم اسلام آشنایی کامل داشت. هیچ کس از نظر علمی و سیاست در امور با علی علیهالسلام برابری نمیکرد. علوم اسلامی و قرآنی با جوهرجان علی علیهالسلام آمیخته بود؛ ولی افسوس که مردم جاهل آن عصر، قدر این نعمت بزرگ را نمیدانستند و از او بهره نمیگرفتند.
خلافت
پس از گذشت بیست وپنج سال از درگذشت پیامبر خدا صلیالله علیه واله وسلم با مرگ عثمان، علی علیهالسلام زمام حکومت را در دست گرفت. مردم پس از قتل عثمان، به در خانه علی علیه السلام رفته و با اصرار از او میخواستند تا خلافت را بپذیرد. در ابتدا علی علیهالسلام از پذیرفتن امر خلافت سر باز میزد؛ ولی سرانجام بر اثر پافشاری بیش از حدّ مردم، علی بنابیطالب که باید از همان ابتدا جانشین رسول اکرم خدا صلیالله علیه واله وسلم میشد، حکومت و خلافت را تنها به خاطر رضای خدا و پایداری دین اسلام پذیرفت. مردم، اطراف خانه را فرا گرفته بودند و میخواستند با امام بیعت کنند؛ امّا علی علیهالسلام آنها را به سوی مسجد راهنمایی کرد و در آنجا از مردم بیعت گرفت. به این ترتیب، هجدهم ذیحّجه سال سی و ششم هجرت، علی علیهالسلام به حکومت رسید و در منبر مسجد خطبهای خواند.
عدالت
از آن هنگام تقوا و عدالت که در برنامه علی علیهالسلام بود، پس از مرگ پیامبر خدا صلیالله علیه واله وسلم در جامعه آن روز به اجرا گذاشته شد. فرمانداران و استانداران هر شهر تعیین و دستورات امام به آنها داده شد.
علی علیهالسلام پس از رسیدن به خلافت، همچون گذشته زندگی سادهای داشت. غذایش اندک بود و به خرما و نان جو قناعت میکرد. هرگز بر سر سفره رنگین ننشست. عدالت را از خود آغاز کرد و در بین تمام مردم گسترش داد. برای او برادرش عقیل و مرد سیاهپوست و فقیری که در مدینه زندگی میکرد، زنان اشراف با زنان بیوه تهیدست، مردان ثروتمند با افراد درمانده و بینوا هیچ فرقی نداشتند. تنها وجه امتیاز آنها از دیدگاه علی علیهالسلام تقوا بود.
تحمّل چنین عدالت و برابری که علی علیهالسلام در حکومت خود پیش گرفته بود، برای گروههایی که به مال و ثروت چشم دوخته و حسرتها داشتند، آسان نبود؛ به همین دلیل تصمیم گرفتند که با او به مخالفت برخیزند و در همه جا فتنه و آشوب به پا کنند، چرا که به فرموده حضرت علی علیهالسلام برنامه حکومت آن حضرت ترازوی عدل را برای آن عده گران میکرد.
از نظر علی علیهالسلام بیتالمال به همه مردم تعلّق داشت؛ و به عدالت میان مردم تقسیم میشد. عدهای از افراداز علی علیهالسلام میخواستند که به مخالفانش سهم بیشتری از بیتالمال بدهد تا به این ترتیب حکومت قدرتمندی داشته باشد؛ امّا آن حضرت در پاسخ میفرمود: «افسوس! شما از من میخواهید که پایههای حکومت خود را بر ظلم و ستم و بیعدالتی قرار دهم. اگر بیتالمال از اموال من بود، آن را بین همه مردم به تساوی قسمت میکردم، چه رسد به اینکه این خزانه به همه مردم متعلّق است».
مهدی مرادحاصل
تنظیم:کودک و نوجوان
**************************
مطالب مرتبط