تبیان، دستیار زندگی
زندگی در عصر حاضر با گذشته فرق دارد؛ در زندگی ماشینی نیروهای زیادی از انسان‏ها به مصرف می‏رسد، و می‏توان چنین برآورد کرد که به موازات پیشرفت صنعتی، ناتوانی انسان‏ها از جهتی بیشتر شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شما اعصاب آهنین دارید؟

اعصاب

زندگی در عصر حاضر با گذشته فرق دارد؛ در زندگی ماشینی نیروهای زیادی از انسان‏ها به مصرف می‏رسد، و می‏توان چنین برآورد کرد که به موازات پیشرفت صنعتی، ناتوانی انسان‏ها از جهتی بیشتر شده است. زندگی در گذشته ساده‏تر بوده، تشکیلا ت عریض و طویل کنونی در آن وجود نداشت، در عوض سلامت و نیرومندی جسمی و روحی بیشتر به چشم می‏خورد.

ولی امروزه دشواری‏های زندگی، از هر زمان بیشتر گشته؛ اعتماد و اطمینان کمتر شده؛ در عوض، دلهره و تشویق افزایش یافته است؛ در نتیجه عوامل سکون و آرامش، تقریباً از میان رفته است و به طور مسلّم انسان‏ها در عصر موشک و تسخیر فضا، از اعصاب کوفته خود رنج می‏برند. آمارگیری‏های دقیق این واقعیت تلخ را آشکار می‏سازد که هر لحظه بر تعداد افراد که سرمایه‏های عصبی خود را از دست داده، به رفتارهای جنون‏آمیز دست می‏زنند، افزوده می‏شود.

آرامش

جویندگان آب حیات

سربازی که به میدان جنگ می‏رود، باید قوی و نیرومند باشد ، تا بتوانند به خوبی از کشور خود دفاع کرده، وظیفه وجدانی خویش را به نیکی انجام دهد. مردی که صبح‏گاهان از منزل بیرون آمده برای مبارزه با زندگی آماده می‏گردد ، همانند سربازی است که به جنگ مشکلات می‏رود و پیروزی او وابسته به سلامت جسمی و روحی او است، هر قدر قوی‏تر باشد، موفقیت‏ او قطعی‏تر خواهد بود.

زندگی همیشه یکسان نیست، در راه زندگی تلخی و شیرینی، پستی و بلندی وجود دارد؛ انسان زنده از گره‏گشائی ناگزیر است؛ حتماً باید مبارزه کند ، و بدون تردید جنگ و گریز با دشواری‏های زندگی نیازمند اعصابی قوی است.

انسان نه تنها برای به‏دست آوردن موفقیت‏های اجتماعی احتیاج به اعصاب سالم دارد ، بلکه بهره‏برداری از سرچشمه زندگی، و برخورداری از رفاه و آسایش نیز وابسته به قدرت‏های روحی است. در محیط خانه مشکلات فراوانی از نظر طرز رفتار و معاشرت با همسر و تربیت و پرورش فرزندان وجود دارد، و اگر کسی فاقد آرامش روحی باشد، به زودی کنترل اعصاب خود را از دست داده، زندگی خانوادگی‏اش، دچار شکست خواهد شد. فقط عده‏ای که از نظر روحی و فکری قوی هستند می‏توانند به تدریج موانع سعادت را بر طرف سازند.

زندگی همیشه یکسان نیست، در راه زندگی تلخی و شیرینی، پستی و بلندی وجود دارد؛ انسان زنده از گره‏گشائی ناگزیر است؛ حتماً باید مبارزه کند ، و بدون تردید جنگ و گریز با دشواری‏های زندگی نیازمند اعصابی قوی است.

از همه اینها گذشته پیشرفت‏هائی که در اثر پشتکار، در صحنه زندگی برای ما پیش می‏آید بدون شک دشمنان و مخالفان ما را تحریک کرده، سبب می‏گردد که به عناوین گوناگونی به زندگی و سعادت ما رشک برده، سیل انتقادهای ناروای آنان به سوی ما سرازیر گردد. در چنین مواردی فقط اعصاب آهنین می‏تواند از بروز هر گونه ناراحتی جلوگیری نماید؛ و به جای داد و بیداد، سعی کرد که کدورت‏ها را با آرامش روحی، برطرف ساخته، نگذاشت که آب زندگی ما تیره و تار گردد.

آرامش ، در بدترین شرایط

خویشتن‏داری

اما بسیاری از افراد ، در چنین موارد حساس در اثر نادانی و ناتوانی اعصاب، دچار تشویش و اضطراب فوق‏العاده شده، به جای خویشتن‏داری خود را باخته، از حق‏نشناسی و ناسپاسی مردم شکوه و شکایت می‏نمایند؛ و در اثر هیجان‏های روحی گاهی دچار افراط و زیاده‏روی شده، راه آسان را آنچنان دشوار و مشکل می‏نمایند که به این زودی‏ها سازش و الفت امکان‏پذیر نخواهد بود، تازه در کانون دلشان آتشی زبانه می‏کشد، که استراحت و آسایش شان را تهدید می‏نماید. از همه اینها گذشته، این خودخوری‏ها ناتوانی را تشدید کرده، ضعف آنان را افزایش خواهد داد.

شکسپیر نویسنده معروف می‏گوید: این‏گونه افراد خود را در آتشی که برای دیگران روشن کرده‏اند می‏سوزانند.

یکی از روانشناسان پس از مطالعه در احوال صدها نفر از مبتلایان به فشارخون و بیماری‏ قلبی به این نتیجه رسید که بسیاری از این بیماران بر اثر پرورش حس کینه و انتقام در دل، نسبت به خویشتن خیانت روا داشته، و خود را گرفتار زخم‏های سخت و ناراحت کننده نموده‏اند که به‏طور مسلّم عده‏ای از آنها، پس از چندی رنج و ناراحتی دچار حمله وبا سکته قلبی شده، جان خود را از دست خواهند داد.

افراد خودساخته اجتماع جزء کسانی بوده‏اند که همیشه با مشکلات در مبارزه بوده‏اند، چه هر قدر نبوغ و پیشرفت آدمی عالی‏تر باشد، تعداد مخالفین و نقشه‏های تخریبی شدید‏تر خواهد بود. انبیاء و مردان شایسته همیشه یک دنیا مشکلات در برابر‏شان قرار داشته است.

مطالعه تاریخی این حقیقت را آشکار می‏سازد که بسیاری از مخترعین، پس از اکتشاف و پیروزی مورد حسادت دیگران واقع شده، سیل اعتراضات بسوی آنها سرازیر می‏شده است. رسول‏اکرم (صلی‏الله علیه واله وسلم) را ساحر و فتنه‏جو و آشوب‏طلب لقب دادند.

گره‏گشایی و حل مشکلات زندگانی کار آسانی نیست، چه بسیارند مردمی که در اثر خامی و نپختگی کاری می‏کنند که اصولاً راه حل مشکل مسدود می‏گردد، و این نیست مگر در اثر ناراحتی و تشویش خاطر؛ و حال آنکه حل مشکل باید براساس فهم و درک ماهیت واقعی آن باشد.

پس از آنکه شخص مشکل خود را از لحاظ اصل و ریشه و علل و اسباب درست فهمید و شناخت باید در موقع چاره‏جویی آن را تجزیه و تحلیل نموده با قدم‏های آرام و ثابت در برطرف ساختن موانع حرکت کند و هیچ نوع تزلزلی به خود راه ندهد.

مشکل‏ترین مسائل ریاضی را با صبر و حوصله و قدم به قدم می‏توان حل کرد. اشتباهی که نوعاً روی می‏دهد این است که ما می‏خواهیم بدون گذشت زمان و تجربه، مشکلات را حل کنیم؛ و حال آنکه گره‏گشائی نیازمند اعصاب قوی، و صبر و حوصله می‏باشد؛ تا یکایک گره‏ها از یکدیگر گشوده گردد.

امام صادق علیه‏السلام در فرازی فرمود: «فی الهزاهر و قور و فی المکاره صبور.» مرد با ایمان در فتنه و سختی‏ها بردبار است.

منبع : کتاب چگونه باید بود

تهیه و تنظیم برای تبیان : داوودی

مقالات مرتبط :

آرامشی در دل توفان

تو می تونی ، باورکن!

دل های بزرگ ، کارهای بزرگ

دیوار تسلیمت را عقب بکش!