تبیان، دستیار زندگی
مجموعه تلویزیونی مسافران ساخته رامبد جوان که پخش آن از شبکه سوم سیما پس از پایان ماه رمضان باردیگر از سرگرفته می شود، از معدود کارهای طنزی است که درسال جاری روی آنتن رفته و توانسته توجه بخش وسیعی از مخاطبین را به سوی خود جلب کند.البته مخاطبی که با سبک کا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

طنزي نو در برهوت کمدي

سریال مسافران

مسافران ؛طنزي نو در برهوت کمدي تلويزيوني

مجموعه تلويزيوني مسافران ساخته "رامبد جوان" که پخش آن از شبکه سوم سيما پس از پايان ماه رمضان بارديگر از سرگرفته مي شود، از معدود کارهاي طنزي است که درسال جاري روي آنتن رفته و توانسته توجه بخش وسيعي از مخاطبين را به سوي خود جلب کند.البته مخاطبي که با سبک کارهاي اين کارگردان و طنز خاصش ارتباط برقرارکرده و شوخي هاي آن برايش جذاب است.

فريد همراه با پسر کوچکش (فربد) که حاصل ازدواجي ناموفق است در کنارفرخ (برادرش) زندگي نسبتا آرامي دارد که با ورود مستاجرهاي جديد به هم ريخته و اتفاق هاي عجيب و غريبي برايش رخ مي دهد.

داستان هاي فانتزي که متکي بر تخيل است دستمايه خوبي براي نويسندگان است و بررسي تاريخچه هنرهاي نمايشي جهان اين را به اثبات مي رساند.

موجودات فضايي و به اصطلاح بيگانه در اين بين از طرفداران فراواني ميان نويسندگان برخوردار بوده چرا که دستشان را براي هر نوع فانتزي باز مي گذارد. تقابل آنان با انسان و موقعيت هاي متضاد کميک حاصل ازآن برگ برنده آنان درمواجهه با مخاطب است.جنس کمدي در اين کارها با کمدي هاي ديگر کاملا فرق داشته وکلام جاي خود را به کمدي موقعيت داده است.

فريد همراه با پسر کوچکش (فربد) که حاصل ازدواجي ناموفق است در کنارفرخ (برادرش) زندگي نسبتا آرامي دارد که با ورود مستاجرهاي جديد به هم ريخته و اتفاق هاي عجيب و غريبي برايش رخ مي دهد.

در مجموعه مسافران نيز نويسنده از همين فرمول استفاده کرده و کاراکترهايي کاملا فانتزي با رگه هايي از واقعيت خلق کرده است.فرخ به عنوان يکي از شخصيت هاي محوري کار پرداخت فوق العاده اي داشته و به خوبي داستان را به جلو مي برد.

در واقع جنون کمدي که در کارهاي جيم کري به وضوح ديده مي شود،در کاراکترفرخ به نحو مطلوبي گنجانده شده وهواداران اين سبک را مجذوب نموده است.

در کمدي پايه کار را فيلمنامه به ويژه شخصيت پردازي تشکيل مي دهد و جوان نيز با تکيه بر اين اصل قديمي سعي کرده کاراکترهايي فانتزي بدون غلتيدن در ورطه اغراق خلق کند که فرخ نمونه اي از آن است. فردي عصبي و زودرنج همراه با عقده ها و کمبودهايش که در عين حال هواي برادر و فرزند خردسالش راهم دارد.

بسياري ازشوخي هاي جذاب سريال مربوط است به همين شخصيت ؛به عنوان مثال مي توان به بخش هاي مربوط به اجاره طبقه پايين و برخوردهاي طنزآلود فرخ با اجاره کنندگان ، اشاره کرد.

داستان هاي فانتزي که متکي بر تخيل است دستمايه خوبي براي نويسندگان است و بررسي تاريخچه هنرهاي نمايشي جهان اين را به اثبات مي رساند.

فريد در واقع مکمل فرخ است. نويسنده کتاب کودک که هيچگاه موفق نبوده و پس از جدايي از همسرش با تنها پسرش زندگي مي کند.اغراق هاي کاراکتر ياد شده از فرخ کمتر بوده و فانتزي کمتري روي آن اعمال شده است.سکانس رودررويي او با مدير مدرسه پسرش طنز فوق العاده اي داشته و بيننده حس خوبي نسبت به اين شخصيت پيدا مي کند.

با ورود فضايي ها به داستان ،طنز متفاوتي بر داستان حاکم شده و شوخي هاي ظريفش کمتر به دل بيننده سهل پسند مي نشيند.تضاد رفتاري آنها با زميني ها موقعيت هاي کمدي فراواني را خلق کرده که متاسفانه به دليل به ابتذال کشيده شدن طنز در کمدي هاي روتين و شبانه ،قادر به جذب بيننده عام نيست. سکانس هاي مربوط به دعواي يکي از بيگانه ها با مرد متعصب همسايه و مراسم خواستگاري مرد بنگاهدار از دختر فضايي به شدت جذاب ازکاردرآمده و نويد اتفاق هاي بهتري را در ادامه مي دهد.

رامبد جوان

يکي از عناصر مهم و حياتي در کمدي پس از فيلمنامه، انتخاب بازيگر است که مي تواند کاري را به اوج موفقيت رسانده و يا بالعکس نابود سازد. در اين مجموعه نيز رامبد جوان که سابقه اي طولاني در بازيگري داشته و کمدي را به خوبي مي شناسد، تيم خوبي را براي اين کار جمع کرده و اين تيم توانسته شوخي هاي نوشته شده را به خوبي اجرا نمايد.

حميد لولايي که در عرصه طنز کارهاي متفاوتي انجام داده و در کارنامه اش مجموعه هاي ضعيفي مثل زيرآسمان شهر(2) نيز به چشم مي خورد،در اين کار بازي متفاوتي را ارائه کرده و کاراکتر وسواسي و پر از کمبود فرخ را به بهترين شکل به تصوير کشيده است.

لولايي از آن دسته بازيگراني است که ژن کمدي دارد و اين کارگردان است که با کنترل بازي وي مي تواند سطح کيفي اثرش را ارتقا ببخشد. کاري که رامبد جوان موفق به انجام آن شده است.

جوان در نقش فريد مجموعه اي از کارهاي کمدي قبلي اش را اجرا کرده و نوآوري چنداني به خرج نداده است. در واقع مي توان چنين نتيجه گرفت که کارگرداني بخش عمده اي از توان جوان را به خود اختصاص داده و ديگر جايي براي بازيگري نمانده است!

نصرالله رادش و شقايق دهقان در نقش فضايي ها چندان درخششي نداشته و بيشتر به بازي هاي غلو شده و پر از اغراق روي آورده اند. به ويژه رادش که مدتها از اين عرصه به دور بوده است. دهقان که بازي فوق العاده اش در شب هاي برره هنوز فراموش نشده نيز همانند رادش البته کمي خفيف ترعمل کرده و نتوانسته حضوري پررنگ داشته باشد.

مشکل ديگر و البته اساسي مسافران برمي گردد به جلوه هاي ويژه بسيار ضعيفش که از فرط سادگي و سهل انگاري به کارهاي سينمايي چند دهه قبل پهلو مي زند!

رامبد جوان که تاکنون چند مجموعه و تله فيلم را کارگرداني کرده از جمله کساني است که در برهوت کمدي ايران به خصوص تلويزيون مايه اميدواري است و مي توان به آينده اش اميدوار بود ، مشروط برآنکه اندکي بيشتر روي متن متمرکز شده و شخصيت هاي بهتري را خلق کند.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی