تبیان، دستیار زندگی
فیلم 150دقیقه‌ای باریا كه دوازدهمین فیلم تورناتوره در مقام كارگردان است و بیش از 30میلیون دلار هزینه برده (یك ركوردشكنی آشكار) زیرساختی كمدی- اجتماعی دارد. باگریا (كه ایتالیایی‌جماعت باریا تلفظ می‌كنند) روستایی است كه تورناتوره در آنجا زاده شده و سناریوی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عشق بي‌وصال

باریا

آخرين ساخته «جوزپه تورناتوره»  53ساله در جشنواره شصت‌وششم ونيز، آن هم با يك سنت‌شكني كلان به نمايش درمي‌آيد.

چرا كه 20سال آزگار است كه ونيز شب پرشكوه افتتاحيه‌اش را با فيلم‌هاي ايتاليايي آغاز نكرده و «باريا» ساخته خالق «سينما پاراديزو» قرار است در اين دوره بحراني به‌لحاظ اجتماعي- اقتصادي، فيلم افتتاحيه باشد.

فيلم 150دقيقه‌اي باريا كه دوازدهمين فيلم تورناتوره در مقام كارگردان است و بيش از  30ميليون دلار هزينه برده (يك ركوردشكني آشكار) زيرساختي كمدي- اجتماعي دارد. باگريا (كه ايتاليايي‌جماعت باريا تلفظ مي‌كنند) روستايي است كه تورناتوره در آنجا زاده شده و سناريوي فيلم نيز تاحدودي زندگي خود اوست و طي فيلم زندگي 3نسل از يك خانواده به تصوير كشيده مي‌شوند.  اما بامزه اينجاست كه لوكيشن‌ اصلي كار و بيشترين فيلمبرداري صحنه‌هاي فيلم نه در سيسيل كه در منطقه‌اي در حاشيه يكي از شهرهاي تونس انجام گرفته است.

«باريا» اگر چه روايتي تاريخي در بستري كمدي- اجتماعي است اما لحن عاطفي و عاشقانه‌ آن علي‌الظاهر آن‌قدر كلان بوده كه تورناتوره   درباره اين وجه باريا بيشتر صحبت كرده است؛ ضمن اينكه باز هم اعتقاد داشته كه آنچه ساخته اگرچه فيلمي پرهزينه بوده ولي شخصي‌‌ترين اثرش به‌حساب مي‌آيد و در راستاي كارهاي سابقش است؛ كارهايي مثل «تشريفات ساده» و «ستاره‌ساز».

اگرچه هر كدام از دو فيلم فوق زيربناي متفاوتي با باريا دارند اما اگر اين دو فيلم را ديده باشيد (تشريفات ساده از همين تلويزيون خودمان هم پخش شده) به فلكلور‌بودن جاي‌‌جايش اذعان داريد. در تشريفات ساده كه تورناتوره در سال 1994 ساخته، رومن پولانسكي و ژرار دپارديو 2نقش به‌ظاهر متضاد پليس و مظنون را ايفا مي‌كنند. يك بازرس پليس با رفتار عجيب و غريب و متفاوت‌ترين در شغلش تا جايي كه عمده علاقه‌اش جمع‌آوري اقتباس‌هاي ادبي است و ديگري آدمي بركشيده از بطن اجتماع كه احتمالاً واقعي‌‌ترين آدمي است كه روبه‌روي اين بازپرس نشسته. آن صحنه موش و تله‌موش را هم در تشريفات ساده به ياد بياوريد كه تقريباً امضاي تورناتوره است؛ روندي كه در هر فيلمش به‌عنوان صاحب اثر، يك نماي اينچنيني مي‌گذارد بر اين مبنا كه هميشه خواستني‌هاي آدمي به‌نفع او هم نيست.

باريا» اگر چه روايتي تاريخي در بستري كمدي- اجتماعي است اما لحن عاطفي و عاشقانه‌ آن علي‌الظاهر آن‌قدر كلان بوده كه تورناتوره   درباره اين وجه باريا بيشتر صحبت كرده است؛ ضمن اينكه باز هم اعتقاد داشته كه آنچه ساخته اگرچه فيلمي پرهزينه بوده ولي شخصي‌‌ترين اثرش به‌حساب مي‌آيد و در راستاي كارهاي سابقش است؛ كارهايي مثل «تشريفات ساده» و «ستاره‌ساز».

در همين باريا هم صحنه‌اي وجود دارد در لب دريا كه مارگارت من و فرانچسكو شيانا درباره قايقي صحبت مي‌كنند (دو شخصيت اصلي فيلم باريا) كه قرار بوده يك‌روز صبح پر از ماهي به ساحل برسد. اتفاقاً صيادان، ماهي‌هاي فراواني، بيش از هر روز ديگر به تور مي‌اندازند اما داستان، اينجا به‌سرانجامي بد و تاريخي مي‌رسد كه تور سوراخ گنده‌اي هم داشته كه كسي از آن مطلع نبوده است.

باريا را مي‌توانيد در يوتيوب در 4 تريلر شبيه هم ببينيد. گاردين و ديلي تلگراف و به‌ويژه ورايتي ويدئوهاي متفاوت از اين آنونس‌ها دارند و همچنين كل روايت فيلم را در يك پلان مفصل خلاصه كرده‌اند؛ يعني شروع داستان در اواسط دهه30 آنجايي كه پدر مارگارت و خانواده‌ فرانچسكو فسقلي‌هايي بيش نبوده‌اند تا اينكه به دهه70 برسيم. داستان باريا اگرچه متعلق به خودش است و منطقه و اصالت سيسيلي‌اش اما چون  كارگردان تورناتوره است بايد بيش از هر چيز دنبال تشابهات بگرديم؛ چيزي مانند همان داستان قايق و ماهي و موش و تله‌موش و البته در كنارش عشق‌هايش كه كهنه نمي‌شوند.

باريا را مي‌توانيد در يوتيوب در 4 تريلر شبيه هم ببينيد. گاردين و ديلي تلگراف و به‌ويژه ورايتي ويدئوهاي متفاوت از اين آنونس‌ها دارند و همچنين كل روايت فيلم را در يك پلان مفصل خلاصه كرده‌اند؛ يعني شروع داستان در اواسط دهه30 آنجايي كه پدر مارگارت و خانواده‌ فرانچسكو فسقلي‌هايي بيش نبوده‌اند تا اينكه به دهه70 برسيم.

شايد علت اصلي حضور اين همه بازيگر نام‌آشنا و گمنام در باريا مانند مونيكا بلوچي، ميكله پلاچيدو، لوراچياتي و دوناتلا نينوچيارو به همراه 212 نفر بازيگر ديگر كه همگي به عنوان اعضاي فاميلي دو خانواده طي 3 يا 4 نسل نمايش داده مي‌شوند همين بيان عشق كهنه نشده باشد. سينما پاراديزو را در آخرين سكانس به ياد بياوريد كه حرفش به ياد مي‌ماند؛ صحبت از ماندگارشدن اولين عشق كه واقعي و پذيرفتني به نظر مي‌رسد (هرچند اين سؤال وجود دارد كه اگر ماندگار است پس چرا شماره  دارد؟)

در باريا نيز بايد چنين روابط عاطفي طي يك دوره 35تا40ساله جزو عناصر داستان باشد.

باریا

يك مطلب كنايي هم در اينجا هست و آن هم بودجه اين فيلم است. 30ميليون دلار براي ساخت يك فيلم، آن هم درسينماي تازه از بستر مرگ درآمده ايتاليا رقمي نجومي است و حتي بسياري هنوز باور نكرده‌اند اما وقتي ماريا برلوسكني به عنوان تهيه‌كننده ارشد باريا اين مبلغ را اعلام و تاكيد كرد، ديگر همه پذيرفتند. كمپاني مدوسا هم كه از 25‌سپتامبر فيلم را پخش مي‌كند متعلق به خاندان برلوسكني است. نكته طنز اينجاست كه برلوسكني‌ها 30ميليون دلار براي فيلم تورناتوره هزينه مي‌كنند (و احتمالا به‌درستي) اما در هزينه‌هاي جاري دولت، برلوسكني آمده سهم بودجه متعلق به سينما را يك فشار اساسي داده كه هيچ، اين سينمايي‌هاي ايتاليايي را گرفته چلانده است.

همين 2 هفته پيش بود (قبل از اعلام رسمي هزينه فيلم باريا از سوي ماريا برلوسكني) كه خبرگزاري‌ها اعلام كردند دولت سيلويو برلوسكني 130ميليون يورو از بودجه بخش‌هاي توليد فيلم و ديگر امور فرهنگي كاسته است و در واقع در سال جاري به جاي 510ميليون يورو، هزينه فيلمسازي 380 ميليون يورو اعلام شده است كه البته باعث حسادت اهالي سينماي ايتاليا شده است و كار داشت به جاهاي باريك مي‌كشيد و حتي فعالان سينمايي در جلوي پارلمان ايتاليا تجمع كردند.

داستان باريا اگرچه متعلق به خودش است و منطقه و اصالت سيسيلي‌اش اما چون  كارگردان تورناتوره است بايد بيش از هر چيز دنبال تشابهات بگرديم؛ چيزي مانند همان داستان قايق و ماهي و موش و تله‌موش و البته در كنارش عشق‌هايش كه كهنه نمي‌شوند.

اما برلوسكني هيچ واكنشي نشان نداد. همين كه پس از مدت‌ها قرار است يك فيلم ايتاليايي جشنواره دوست‌داشتني و قديمي ونيز را افتتاح كند به‌زعم برلوسكني گويا يك فتح تاريخي است و يك پرش به جلو در عرصه فرهنگ، آن هم فيلمي كه اولا ركورد هزينه توليد فيلم را در سال‌هاي اخير به خود اختصاص داده، دوما فيلمي كه 2 ورسيون ساخت دارد براي اعتلاي مثلا فرهنگي؛ يعني يك نسخه با زبان سيسيلي براي پخش در سراسر جهان و يك نسخه با زبان ايتاليايي براي نمايش در سينماهاي ايتاليا.

سوم اينكه فيلم باريا قرار است زندگي مردمان ناحيه باريا را طي 40 سال نمايش دهد كه اين ديگر واقعا كاري است فرهنگي. در مرتبه چهارم مي‌رسيم به حضور بيش از 220 بازيگر در فيلم كه باز هم در جاي خود يك ركورد است و در آخر اينكه اين فيلم را يك كارگردان اسكاربرده ايتاليايي به نام جوزپه تورناتوره مي‌سازد. شايد همين يك دليل براي هزينه‌كردن آن 30ميليون دلار كفايت كند.

منبع :  همشهری

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی