پیشوای صبر و استواری
ولادت
سه سال از هجرت مسلمانان به مدینه گذشته بود و فاطمه علیهاالسلام آخرین روزهای بارداریاش را سپری میکرد؛ تا اینکه اولین فرزند علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام در روز پانزدهم ماه رمضان دیده به جهان گشود.
خبر تولد نوزاد به پیامبر صلیالله علیه و اله وسلم رسید و ایشان به خانه علی علیهالسلام رفتند تا تولد نوه عزیزش را به دخترش فاطمه علیهاالسلام و دامادش علی علیهالسلام تبریک بگویند.
نامگذاری
کودک تازه به دنیا آمده فاطمه علیهاالسلام پسری زیبا و نورانی بود. هنگامی که میخواستند نام او را انتخاب کنند، فاطمه علیهاالسلام از همسرش علی علیهالسلام خواست تا نامی برای فرزندشان بگذارد. علی علیهالسلام فرمود: «من در این مورد از پیامبر صلیالله علیه و اله وسلم پیشی نمیگیرم و از او میخواهم تا نام پسرم را انتخاب کند.» فاطمه علیهاالسلام پذیرفت و هر دو از رسول اکرم صلیالله علیه و اله وسلم خواستند تا نامی بر روی این کودک بگذارد.
پیامبر اکرم صلیالله علیه و اله وسلم فرمود: «من در باره نام او، از خدا پیشی نمیگیرم.» سپس از جانب جبرئیل به رسول خدا صلیالله علیه واله وسلم چنین وحی شد: «نام این فرزند را حسن بگذار.» به این ترتیب پیامبر صلیالله علیه و اله وسلم به امر خدا نام حسن را برای نوزاد علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام برگزید. پس از آن، پیغمبر صلیالله علیه و اله وسلم طفل را در میان پارچه سپید رنگی پیچید؛ در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند.
در خانواده
تولّد این نوزاد، سبب شده بود که پیامبر اکرم صلیالله علیه و اله وسلم اوقات بیشتری را در خانه علی علیهالسلام بگذراند؛ چرا که به فاطمه علیهاالسلام بسیار علاقه داشت. هر گاه صدای گریه حسن را میشنید، کار خود را رها کرده و مشغول آرام کردن کودک میشد. پس از نماز، حسن علیهالسلام را روی پاهای مبارکش میگذاشت و با او بازی میکرد.
یک سال از تولد حسن علیهالسلام گذشت و دومین فرزند فاطمه علیهاالسلام و علیعلیهالسلام به دنیا آمد. نام این کودک را که او هم چون برادرش چهرهای زیبا و نورانی داشت، به فرمان خدا حسین نهادند. با تولد حسین علیهالسلام قلب پیامبر صلیالله علیه و اله وسلم شادتر از گذشته شد و خداوند را به خاطر عطا کردن چنین مولود پاکی به دخترش فاطمه علیهاالسلام و علی علیهالسلام شکر کرد.
مهر و علاقه نبی اکرم صلیالله علیه و اله وسلم به حسن و حسین علیهماالسلام چنان بود که همیشه به دیدار آنها میرفت و با دست مبارکش برای آنها شیر میدوشید و آنها را «فرزندان عزیز من» صدا میکرد. همواره به یارانشان میفرمود: «هر کس حسن و حسین را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر کس نسبت به آنها کینه و دشمنی داشته باشد، با من دشمن است. حسن و حسین دو گل خوشبوی من در دنیا و سرور جوانان اهل بهشتاند».
تنظیم : بخش کودک و نوجوان