تبیان، دستیار زندگی
عبادت بدون اینکه انسان را به خدا نزدیک کند عبادت نیست، یعنی باور نکنید که انسان عبادت کند ولی به خدا نزدیک نشود و عبادتش را هم درست انجام داده باشد؛ چنین چیزی محال است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اولین اثر عبادت

عبادت ودعا(11)

این تسلط را من در پنج مرحله – و یا به یک اعتبار در شش مرحله – برای شما توضیح می دهم اگر چه آن مراحل آخرش از حدود این گونه جلسات زیادتر است، اما چون مراحل اول را باید عرض کنم ناچارم به مرحله ی آخر هم اشاره کنم. جلسه ی گذشته هم قسمتی را عرض کردم.

اولین اثر عبادت، تسلط بر خود

دعا

اولین اثر عبادت که انسان را به خدا نزدیک می کند [تسلط بر خود است.] از اینجا شما بفهمید کدام عبادت قبول است و کدام قبول نیست. عبادت بدون اینکه انسان را به خدا نزدیک کند عبادت نیست، یعنی باور نکنید که انسان عبادت کند ولی به خدا نزدیک نشود و عبادتش را هم درست انجام داده باشد؛ چنین چیزی محال است. عبادت، مرکب تقرب و نزدیک شدن به خداوند است. آن وقت عبادت بنده و جنابعالی مقبول است که ما را به خدا نزدیک کند. و باور نکنید که انسان به خدا، این کانون لایتناهای هستی نزدیک بشود ولی بر بصیرت و ایمان و روشنایی اش افزوده نشود، بر قدرت و حیات و اراده و تسلطش افزوده نشود. اولین مرحله که اولین نشانه است برای اینکه ما بفهمیم آیا عبادت ما مورد قبول پروردگار هست یا نیست، ارزش اجتماعی عمل ماست. یعنی چه؟ یعنی اگر ما عبادت کنیم، این عبادت – که مکرر هم هست و مخصوصاً درباره ی نماز بیشتر صدق می کند – برای چیست؟ برای اینکه ما همیشه یادمان باشد ه بنده هستیم و خدایی داریم. گاهی افرادی سؤال می کنند فایده ی نماز خواندن ما برای خدا چیست؟ برای خدا چه فایده ای دارد که من نماز بخوانم؟ دیگری می گوید: شما می گویید من نماز بخوانم، نزد خدا اعلام بندگی کنم؛ مگر خدا نمی داند که من بنده اش هستم که مرتب بروم آنجا بایستم اعلام بندگی کنم، تعظیم کنم، چاپلوسی کنم تا خدا یادش نرود که چنین بنده ای دارد. اگر خدا یادش برود، چنین خدایی که خدا نیست. شما که می گویید خدا هرگز یادش نمی رود. پس عبادت کردن برای چیست؟ خیر، نماز برای این نیست که خدا یادش نرود چنین بنده ای دارد؛ نماز برای این است که بنده یادش نرود خدایی دارد؛ نماز برای این است که ما همیشه یادمان باشد که بنده هستیم، یعنی چشم بینایی در بالای سر ما وجود دارد، در قلب ما وجود دارد، در تمام جهان وجود دارد؛ یادمان نرود به موجب اینکه بنده هستیم خلقت ما عبث نیست؛ بنده هستیم پس تکلیف و وظیفه داریم. پس اینکه من نماز می خوانم، مرتب می گویم: الله اکبر، لا حول و لا قوة الا بالله، سبحان الله، و اعلام عبودیت می کنم که من بنده هستم، برای این است ک همیشه یاد خدا در دل من باشد. فایده ی آن چیست؟ در این مرحله فایده اش این است: یادمان هست که بنده هستیم، یادمان هست که وظیفه داریم، یادمان هست که قانون خدایی عادلانه ای در دنیا وجود دارد؛ به این قانون باید عمل بشود.

اولین مرحله ی خداوندگاری و قدرت و تسلط و اولین نشانه ی نزدیک شدن به کانون قدرت لایتناهی، تسلط بر قوا، غرائز و شهوات و تمایلات نفسانی خود ما و تسلط بر اعضای خود ماست؛ خودمان بر خودمان مسلط بشویم

سخن ابن سینا

بوعلی سینا، این فیلسوف بزرگ اسلامی، در پرتو اسلام یک سلسه مسائلی را طرح کرده است که قبل از او هیچ فیلسوفی، یونانی و غیریونانی، طرح نکرده است. از جمله وارد این مسئله می شود که انسان مدنی بالطبع است، بعد وارد مسئله ی عبادت می شود، می گوید از نظر اجتماعی (هم از نظر اجتماعی بحث می کند و هم از نظر غیراجتماعی) و برای زندگی اجتماعی بشر ضرورت دارد که خدای خودش را بشناسد و پس از شناسایی متوجه بشود که از جانب آن خدا قانون عادلانه ای برای زندگی بشر وجود دارد و باز واجب و لازم است عبادت وجود داشته باشد، عبادت هم تکرار بشود تا همیشه انسان یادش باشد که بنده است و خدایی دارد. وقتی که این تذکر و تلقین در روحش وجود داشت جلو معصیت و گناه او را می گیرد. می خواهد ظلم کند، نماز می آید جلو چشمش مجسم می شود، می گوید تو که اعلام عبودیت کردی، تو که گفتی من رها نیستم، [پس چرا می خواهی ظلم کنی؟!] در اینجات چه قانونی دارد؟ می گوید: «و فُرضت علیهم العبادة المفروضة بالتکریر» به این جهت عبادت واجب شده است تا در روح انسان چنین نیرویی پیدا بشود و در اثر این نیرو تجدید عهد با ایمان است دائماً ایمانش تجدید گردد و این ایمان مانع گناه کردن بشود.

دعا

این اولین درجه ی تسلطی است که انسان از ناحیه عبادت پیدا می کند و آن تسلط بر خود است. این مرحله را من در جلسه ی گذشته تا اندازه ای برایتان عرض کردم که یکی از خاصیتهای قطعی عبادت تسلط انسان است بر خودش، به معنی تسلط انسان بر شهوات خودش: تسلط انسان بر جاه لبی خودش، تسلط انسان بر غرایز خودش، تسلط انسان بر اعضا و جوارح خودش: تسلط انسان بر چشم و زبان و گوش و دست و پای خودش و بر سراسر وجود خودش. اگر [این خاصیت] نباشد [آن عبادت] عبادت نیست به نصّ قرآن که اِنَّ الصَّلاةَ تَنهی عن الفَحشاءِ وَالمِنکرِ. از اینکه العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة [دریافتیم که] اولین مرحله ی خداوندگاری و قدرت و تسلط و اولین نشانه ی نزدیک شدن به کانون قدرت لایتناهی، تسلط بر قوا، غرائز و شهوات و تمایلات نفسانی خود ما و تسلط بر اعضای خود ماست؛ خودمان بر خودمان مسلط بشویم.

این مرحله، مرحله ی عامه است که عامه ی مردم هم اگر عبادت کنند، لازم نیست خیلی تمرین کرده باشند، به آن می رسند. اینکه عرض می کنم «عامه» نه اینکه خیال کنید پس ما و شما تکلیف نداریم؛ نه، تکلیف بسیار مهمی است.

منبع: کتاب آزادی معنوی شهید مطهری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.