تبیان، دستیار زندگی
براستی اینجا قطعه ای از بهشت است قرار بود زائر شویم زیارت قبوری غریب را. می خواستیم به پابوس فرزندان گمنام روح الله برویم در گوشه ای گمنام.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قطعه ای از بهشت

شهید گمنام

براستی اینجا قطعه ای از بهشت است قرار بود زائر شویم ، زیارت قبوری غریب را.

می خواستیم به پابوس فرزندان گمنام روح الله برویم در گوشه ای گمنام.

برای كارمان بسیار ارزش قائل بودیم كه می خواهیم شهیدانی را از غربت نجات دهیم.

انتظاری جز مسیری ناهموار و پر از گردو خاك نداشتیم، انتظار دیدن چند قبر خاكی وغریب را داشتیم و خود را برای یك عزاداری زیبا آماده می كردیم.

اما هرچه به مقصد نزدیك می شدیم جاده صاف تر و هموار تر می شد خاك و غباری در كار نبود گاهی احساس می كردیم رنگ سیاه جاده از هر جاده ای روشن تر است.

بین ما فقط جواد با آن مزار آشنا بود و شاید هم به همین علت بود در جواب پرسش های ما كه چرا اینجا؟ چرا در غربت؟ تبسم،تنها پاسخش بود.

در طول جاده بر خلاف آنچه می پنداشتیم كوه و تپه و طراوت بود ، نه خشكی و كویر .هر چه نزدیك تر می شدیم نسیمی بی قرارمان می كرد انگار آمده بودند استقبال.

جواد گفت بعد این بلندی مقصد است، آماده باشید .

آن بالا اولین چیزی كه دیدیم گنبد طلایی رنگی بود همه مان دست به سینهامان گذاشتیم تا سلام دهیم ، اما نمی دانستیم به كه. آنجا مزار فرزند كدام امام بود؟

از آن بالا همه چیزی دیده می شد جز خشكی و كویر، اطراف گنبد تلاطم جمعیت بود گفتیم اینجا كه بزرگ است امام زاده دارد ، جمعیت دارد، غربت ندارد حتما مزار شهدا در صحن همان امام زاده است كه گنبدش خود نمایی میكند .

یكی گفت بیچاره شهدای گمنام حتما زیر پای مردم سنگشان است. حال درآغاز روستا بودیم . دگرگون بودیم نمی دانستیم اول خود را به امام زاده برسانیم یا قبور شهدا؟

كسی حرف نمیزد !!!

تنها جواد بود كه پا برهنه كردو جلو راه افتاد.

شهید گمنام

همه در راه بودند پیر و جوان ،در آن بین میدیدی چند پیرمرد و پیرزن را كه در دست شاخه های گل دارند.

به آستانه مزار رسیدیم هرچه گشتیم نام صاحب آن گنبد و بارگاه را پیدا نكردیم.

صبرمان تمام شده بود گفتیم جواد نگفته بودی اینجا مزار امام زاده ای است اما نام این امام زاده چیست؟ قبور شهدا كجاست؟

حال معنای لبخندش را می فهمیدیم.

اینجا روستای درخش مدفن 5 فرزند گمنام روح الله است.

اینجا روستای درخش و آن گنبد طلایی امام زادگانی پاك از نسل خمینی است.

اینجا روستای درخش و آنجا مزار فرزندان بخون خفته خمینی است. اینجا ، آنجاست كه شهدا غربتی ندارند.

اینجا آنجاست كه به تازگی برای آن چند پیر مرد و پیرزن، فرزندانی گمنام آورده اند به جای فرزندان گمنام خودشان تا برایشان مادری كنند.

اینجا آنجاست كه باید بر بلندای اول روستا ایستاد و گفت: (السلام علیك یا قتیل فی سبیل الله)

اینجا ، آنجاست كه باید بر غربت خود بگرییم.


منبع : سایت سبکبالان به قلم حامد شبانی