تبیان، دستیار زندگی
«دل كندن از ورزش سخت است»؛ این را محمد علی‌آبادی در آستانه كوچ اجباری‌اش از سازمان تربیت روی زبان می‌آورد .......
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وداع با شما، برای ما سخت نیست!

علی آبادی

1) «دل كندن از ورزش سخت است»؛ این را محمد علی‌آبادی در آستانه كوچ اجباری‌اش از سازمان تربیت روی زبان می‌آورد و ما بعد از شنیدن چنین جمله‌ای، به این می‌اندیشیم كه مهندس، جدایی از كدام «ورزش» را دشوار دانسته است؟ ورزشی كه ما آن را می‌شناسیم، یا ورزشی كه خودش آن را تعریف می‌كند...!

2) «تعریف» هر پدیده‌ای، پایه‌ای‌ترین مبنای بحث پیرامون آن پدیده محسوب می‌شود. برهمین اساس، احساس می‌كنیم تعریف ما از ورزش با آنچه مدنظر رییس «سابق» سازمان تربیت بدنی است، تفاوت‌های عمده‌ای دارد و بنابراین نمی‌توانیم همدیگر را درك كنیم. برای او دل كندن از ورزش دشوار است، چون دستگاه تربیت‌بدنی را آن چیزی می‌بیند كه خودش و دوستانش زیر هاله‌ای از كار عمرانی می‌بینند (كه البته و صد البته لازم است)؛ مجموعه‌ای موفق و كامروا كه به استناد گزارش سخنگوی محترم به اندازه 70 سال در كشورمان ساخت‌وساز انجام داده است. ما اما، ورزش را در سال‌هایی كه گذشت، حوزه‌ای مملو از شكست در متن دریافتیم كه هر كجایش را می‌گرفتند، جای دیگرش می‌لنگید!

محمد علی آبادی

برای علی‌آبادی، ورزش جذاب است چون آن را تنها در ساخت‌وسازهای پرتعدادی می‌بیند كه در گوشه و كنار كشور انجام داده، بدون آن كه لحظه‌ای به آن شكست فجیح خانگی برابر عربستان بیندیشد یا ماجرای آن باخت تاثرانگیز به آذربایجان در سالن كشتی را در ذهن مرور كند. برای ما اما، دل كندن از ورزش در دورانی كه شكست در المپیك، ناكامی تیم امید و راه نیافتن به جام‌جهانی همه با هم توام شده بود، كار چندان سختی نیست. علی‌آبادی خداحافظی با دفتر فعلی مدیریتی‌اش را دشوار می‌پندارد، چون هر زمان به عملكردش فكر می‌كند، جمله مهربانانه آن مجری تلویزیون را به یاد می‌آورد كه از او به عنوان «پدر ورزش» كشور یاد كرد. ما اما، ترجیح می‌دهیم هر چه سریع‌تر از این دوران كه در آن دوپینگ دسته‌جمعی وزنه‌برداران قبحش را در مقابل زشتی ماجرای سقوط توپولوف حامل صغرسنی‌های جودو از دست داد، بگذریم و خاطراتش را به فراموشی بسپاریم.»

علی آبادی رییس پیشین سازمان تربیت بدنی

3)خداحافظی همیشه كار سختی است، اما اگر بدانیم كه جدایی واقع شده، به خیر و صلاح است، شاید بهتر بتوانیم تلخی وداع را تحمل كنیم. با تمام احترامی كه برای آقای مهندس قائلیم، گمان می‌كنیم جنس این بدرود اخیر، از همین نوع باشد. ما با مهندس خداحافظی می‌كنیم، به این امید كه دیگر هیچ مدیری از جنس داریوش مصطفوی به فوتبال این مملكت برنگردد، یا هیچ مدیر موفقی تنها به جرم «بله قربان» نگفتن كارش را از دست ندهد، یا هیچ مجری تلویزیونی به جرم نقادی مشمول الطاف عالیه سازمان نشود! ما از آقای مهندس جدا می‌شویم، با این رویا كه سرانجام فوتبال ایران دست از سقوط بی‌رویه‌اش در رنكینگ فیفا بردارد، یا بالاخره، نقش جهان اصفهان و یادگار امام تبریز به سروسامانی برسند، یا هیچ رییس سازمانی به میل و اراده خودش ناگهان جای كشتی را در كسوت ورزش اول ایران، به فوتبال ندهد! با مهندس عزیز و پرتلاش وداع می‌كنیم، امیدواریم هیچكس ظرف 10 دقیقه و با دستور مقامات نامعلوم به سرمربیگری تیم‌ملی نرسد.

4) البته دل‌مان برای تماشای شادمانی‌های مهندس در پیروزی‌های بزرگ مثل قهرمانی جوانان والیبال در جهان یا قهرمانی بسكتبال در آسیا تنگ می‌شود. دل‌مان می‌خواست مهندس باشد و وعده‌اش برای بهتر شدن از گوانگ‌جو حتی در مقایسه با پیروزی دوحه 2006 را عمل كند. اما افسوس كه مهندس، بهانه‌های دلتنگی ما در فقدانش را به دست خودش كم كرد.

تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری  منبع: گل