طنز قربانی تغییر رویه

معمولا رسم بر این است كه درباره برنامههای مناسبتی برنامهریزی جداگانهای میشود
و براساس همین برنامهریزی تمام بازتابها و اثرات برنامهها بهصورت مناسبتی درنظر گرفته شده و ارزشیابی میشود اما در سالیان اخیر همگام با افزایش سطح كمی برنامهها اهمیت برنامهسازی مناسبتی نیز بیشتر شد و مناسبتهایی مثل نوروز، ایام محرم، ماه رمضان و بالاخره دهه فجر عملا تلویزیون و برنامهسازی آنرا به قدری تحتتأثیر قرار داد كه دیگر نمیتوان بین برنامههای مناسبتی و غیرمناسبتی فرق چندانی قائل شد.
این موضوع علی الخصوص در سالیان اخیر بیشتر مشاهده میشود، بهعنوان مثال همیشه در برنامهسازیهای ماه رمضان پارادایم اصلاح بهعنوان فصلالخطاب موضوعی مد نظر قرار میگرفت در این پارادایم در كلیه برنامههای نمایشی بنمایه داستان بر این پایه استوار بود كه فرد یا افرادی كه دارای انحرافاتی هستند در طول ماه رمضان بعد از گذشت اتفاقاتی به راه صلاح میآیند و انحرافاتشان بر طرف میشود.
این بن مایه داستانی چه در آثار طنز و چه در آثار جدی رعایت میشود اما با كمی دقت در آثار تلویزیونی و یا حتی بعضی از آثار سینمایی میتوان به این نكته رسید كه این پارادایم اصلاح دیگر یك دستور ناخودآگاه مناسبتی نیست بلكه كل برنامهسازی در سیما را فراگرفته است و تنها جای مناسبتها با هم عوض میشود و در واقع همان حرفها و همان موضوعها كه بعضی از آنها هم بهشدت تكراریهستند، هر سال تكرار میشوند و برنامههای مناسبتی را هرچه بیشتر شبیه هم میكنند.
شاید به همین دلیل ساده است كه در این سالها به سادگی در آخرین دقایق جای سریالها را در نوبت پخش با هم عوض كرده و یا سریالها را زیاد و كم میكنند و یا در یك سال اكثر سریالها و برنامههای نمایشی بار طنز دارد اما در سالی چون امسال دریغ از یك برنامه مفرح و شاد كه مناسب شعار جشن رمضان باشد. در حقیقت نبود یك برنامهریزی مشخص برای مناسبتهای گوناگون باعث بروز نوعی آشفتگی در تولیدات سیما شده است. این آشفتگی باعث میشود كه برنامه ساز، شبكه مربوطه و مخاطب، تكلیف خود را ندانند و اصطلاحا تا دقیقه نود كسی نداند كه بالاخره تلویزیون چه هدفی را دنبال میكند.
در حقیقت نبود یك برنامهریزی مشخص برای مناسبتهای گوناگون باعث بروز نوعی آشفتگی در تولیدات سیما شده است. این آشفتگی باعث میشود كه برنامه ساز، شبكه مربوطه و مخاطب، تكلیف خود را ندانند و اصطلاحا تا دقیقه نود كسی نداند كه بالاخره تلویزیون چه هدفی را دنبال میكند.
در ماهی كه پیش رو داریم این بیبرنامگی و سردرگمیها بسیار بیشتر دیده میشود. از یك طرف یك سریال تاریخی را داریم به نام «نردبامی بر آسمان» كه درباره غیاثالدین جمشید كاشانی است كه كاملا برای مخاطب تلویزیون ناشناس است و اصلا هم سریالی مناسبتی محسوب نمیشود. از طرف دیگر سریال «تهاجم» كه درباره مقاومت مردم فلسطین است و سریال دیگر كه «پنجمین خورشید» افخمی است بیشتر در چارچوبهای قابلقبول مناسبتی تلویزیون بهنظر میرسد.
با این حال نبود یك سریال با رویه طنز باعث شده است كه ابتدای ماه رمضان بسیاری از مخاطبان سیما این رویه را نپسندند و برنامهها را بیرمق ارزیابی كنند. البته از طرف دیگر عدهای نیز برآنند كه فشردگی و پخش پشت سر هم برنامههای نمایشی و غیرنمایشی مناسبتی باعث كمتر شدن فرصت عبادت میشود كه برای اكثر مخاطبان سیما نیز پذیرفتنی است. اما بهنظر میرسد آن چیزی كه در این میان قربانی تغییر رویه سیما شده است، طنز و فضای مفرح بعضی از سریالهاست كه سالهاست مخاطب سیما را بهخود عادت داده بود؛ مخصوصا حالا كه برنامههای مناسبتی امسال 2سریال طنز مسافران و شمسالعماره را متوقف كرده است.
منبع : همشهری
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی