تبیان، دستیار زندگی
جلسات قرآنی آیت‌الله خامنه‌ای در مشهد از سرچشمه‌های این جریان بود كه به تدریج توانسته بود جمعیت قابل توجهی از جوانان، دانشجویان و حتی استادان دانشگاه و دكترها و مهندسان را به سوی جلسات قرائت و تفسیر قرآن بكشاند. این جلسات، فرهنگ مذهبی قرآنی را آرام‌‌ آرام
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فعالیتهای قرآنی رهبر انقلاب

رهبر
هادی سجادی‌پور

«دورى ما از قرآن را رژیم كافر ملحد معاند پهلوى به‌وجود آورد. لذا وقتى ‌كه من مى‌گویم اگر ما پنجاه میلیون نفر هستیم، غیر از چند میلیون بچه‌هاى كوچكِ زیر پنج سال، بقیه باید بتوانند قرآن را از رو تلاوت كنند، شما تعجب مى‌كنید؛ در حالى كه تعجب ندارد. مگر این ‌طورى نبود؟ قبل از دوران رژیم گذشته، تقریباً این‌گونه بود. بى‌سوادها اكثریت قاطع بودند، اما غالب آن‌ها قرآن را بلد بودند. شما جوانان ندیده‌اید، ولى من و كسانى كه در سنین من هستند، به تكرار و تكرار كسانى را دیده‌ایم كه سواد روخوانى نداشتند و حروف فارسى را نمى‌شناختند، لیكن مى‌توانستند قرآن را از رو بخوانند.»1

در مطالعات مستند تاریخ معاصر ایران در دوره‌ی پهلوی، كم‌رنگ كردن رابطه‌ی مردم با نمادها و باورهای دینی و مذهبی یكی از برنامه‌های آن رژیم برای شكستن سد فرهنگ دینی جامعه‌ی ایران در برابر برنامه‌های غارتگرانه و سوء استفاده‌های سیاسی و اقتصادی به شمار می‌رود.

سیاست‌های آموزشی و فرهنگی پهلوی‌ها به‌گونه‌ای بود كه بچه‌های مدرسه‌ای با نت‌های موسیقی بیشتر آشنا باشند تا آوای قرآن و جوانان بیشتر اوقات خود را در كاخ‌های جوانان بگذرانند تا در مساجد و محفل‌های مذهبی و قرآنی.

«مكتب‌هاى قرآن، بچه‌هاى چهار ساله و پنج ساله را قرآن درس مى‌داد. من خودم در سن پنج سالگى به مكتب رفتم و قرآن یاد گرفتم. امثال من، در همان مكتبى كه ما مى‌رفتیم، زیاد بودند و اصلاً مكتب‌خانه‌ها همین ‌طور بود. این مكتب‌خانه‌هایى كه رژیم منحوس پهلوى، شجاعت و شهامت به خرج داد! و رعد و برق كرد و آنها را برچید، خانه‌هایى براى تعلیم قرآن بودند. یك زن یا مردى مى‌نشست، بچه‌هاى مردم را قرآن یاد مى‌داد، بعد این بچه‌ها در جامعه‌اى مى‌افتادند كه در آن، سواد و علم و فرهنگ، متعلق به عده‌ى خاصى بود، اما قرآن را بلد بودند.»2

سیاست‌های پهلوی‌ها تا اندازه‌ای در سطح جامعه‌ی ایران كه به تدریج بیشتر جمعیت آن سر و شكل فرهنگ شهری به خود می‌گرفت، كارگر افتاد و به‌ویژه در سال‌های پیش از دهه‌ی 40 جوانان مملكت را یا به اعتیاد و بی‌بند و باری و یا به اندیشه‌های شرقی و غربی سوق داد.

«ما باید قبول كنیم كه ملت ما در نیم قرن پیش از پیروزى انقلاب، كه واقعاً مدت كمى نیست، روزبه‌روز از قرآن فاصله گرفته و دور شده است. [...] آن سیاستى كه رژیم وابسته‌ى فاسد خبیث دشمن را در این كشور بر سر كار آورد و بیش از پنجاه سال مسلط نگهداشت، یكى از بزرگ‌ترین ضربه‌هایى كه زد و ضررهایى كه وارد كرد، همین بود كه قرآن را به‌تدریج كنار گذاشت؛ تا آن‌جا كه از میان جامعه‌ى ما قرآن بیرون رفت. [...] من پیش از انقلاب، وقتى به وضع قرآن در جامعه‌ى خودمان نگاه مى‌كردم و جوان‌هایى با این استعداد و شوق و علاقه را مى‌دیدم كه از قرآن دور مى‌ماندند، چه خون دلى مى‌خوردم.»3

بقیه از یادم رفتند
استاد مصطفی اسماعیل

رشد حركت‌های مذهبی و سیاسی در دهه‌ی چهل و فعالیت‌های گسترده‌ و خودجوش فرهنگی اجتماعی مذهبیان، رژیم پهلوی را به سیاست تظاهر كشاند. قرآن‌های نفیس از سوی دستگاه فرهنگی پهلوی منتشر می‌شد و در مساجد بزرگی مانند گوهرشاد مشهد، جلسات قرائت قرآن برگزار می‌شد. البته از آن طرف، رژیم هرگونه فعالیت هماهنگ‌نشده از سوی مذهبیان را كنترل می‌كرد و هر برنامه‌ی مذهبی را كه در چارچوب سیاست‌هایش نمی‌گنجید، سركوب می‌كرد. در این دوران به خاطر سیاست‌های رژیم پهلوی، حتی دست‌رسی به قرائت‌های مشهور قاریان بزرگ كه می‌توانست تأثیر زیادی در جذب و علاقمند شدن مردم به قرآن داشته باشد، میسر نبود.

«من یادم مى‌آید كه در سابق، بعضى از این موج‌هاى رادیویى را با زحمت پیدا مى‌كردم. رادیوهاى مصر را باز مى‌كردم و با زحمت آن را مى‌شنیدم. ما رفیقى داشتیم -خدا رحمتش كند- او به مصر رفته بود، چند ماه در آن‌جا مانده بود و نوارهاى ابوالفتاح، شیخ مصطفى اسماعیل و محمد رفعت و امثال آنان را به این‌جا آورده بود. مخصوصاً من از نوار ابوالفتاح خیلى خوشم مى‌آمد؛ آن را گوش مى‌كردم. بعدها هم با صداى شیخ مصطفى اسماعیل آشنا شدم. بعد كه شیخ مصطفى اسماعیل را شناختم، بقیه یادم رفت.»4

قرآن جیبی

با همه‌ی محدودیت‌ها، حركت قرآنی جدید در كشور آغاز شد. جلسات قرآنی آیت‌الله خامنه‌ای در مشهد از سرچشمه‌های این جریان بود كه به تدریج توانسته بود جمعیت قابل توجهی از جوانان، دانشجویان و حتی استادان دانشگاه و دكترها و مهندسان را به سوی جلسات قرائت و تفسیر قرآن بكشاند. این جلسات، فرهنگ مذهبی قرآنی را آرام‌‌ آرام در رگ‌های جامعه تزریق می‌كرد و جوانان را از تور نامریی فرهنگی رژیم، رها می‌نمود. این كار با ترفندهای گوناگونی انجام می‌شد.

«در دوران طاغوت، من در مشهد جلسات تفسیر و درس قرآن داشتم. به جوانانى كه مى‌آمدند، مى‌گفتم كه هر كدام از شماها یك نسخه‌ى قرآن در جیب بغلتان داشته باشید. اگر در جایى منتظر كارى مى‌ایستید و فراغتى پیدا مى‌كنید، یك دقیقه، دو دقیقه، پنج دقیقه، نیم‌ساعت، قرآن را باز كنید و به تلاوت آن مشغول شوید تا با این كتاب انس پیدا كنید. تعدادى كه این‌طور عمل كرده بودند، هرچند بسیار اندك بودند، لیكن احساس مى‌كردم كه این‌ها با این‌ كه غالباً هم عربى نمى‌دانستند، از لحاظ فهم معارف اسلامى از دیگران برجسته‌تر بودند و به‌طور ممتازى با آن‌ها تفاوت داشتند.»5

این قسمتی از سخنان آیت‌الله خامنه‌ای است كه می‌توان آن را گزارشی از فعالیت‌های قرآنی ایشان در روزهای پیش از پیروزی انقلاب در مشهد مقدس دانست. پیشینه‌ی این فعالیت‌های قرآنی، به دهه 40 و زمانی بر‌می‌گردد كه ایشان با تشكیل جلسات قرائت و تفسیر قرآن، سهم قابل توجهی در ایجاد فضای قرآنی در مشهد داشتند. عمده‌ی فعالیت‌های ایشان در دو مسجد امام حسن(ع) و كرامت بود؛ هرچند پیش از این «آقای خامنه‌ای روزهای پنج‌شنبه و جمعه در مَدرس مدرسه‌ی میرزا جعفر و سپس در مسجدی در پایین خیابان و نزدیك مدرسه‌ی ابدال‌خان و پس از آن در همان خیابان و در مسجد قبله تفسیر می‌گفت؛ تفسیری بسیار پرشورِ حركت‌آفرین و جهت‌دهنده و به تعبیر زیبای ‌خود ایشان، سپیده‌گشا و زندگی‌ساز.»6

جلسات مسجد كرامت جمعه‌ها صبح برگزار می‌شد. برنامه‌ این بود كه ابتدا آقای خامنه‌ای معنی و تفسیر مختصری از آیاتی را كه قرار بود در آن روز خوانده شوند، بیان می‌كردند و بعد از آن، آیات توسط یك قاری قرائت می‌شد.

اهانت به اسرائیل!

در مسجد امام حسن(ع) هم در ظهر‌های ماه رمضان، آیت‌الله خامنه‌ای به بیان مسائل تفسیری و اعتقادی می‌پرداختند. علی‌رغم تبلیغات ساواك و برخی مرتجعین علیه آیت‌الله خامنه‌ای، این جلسات با استقبال شدید مردم و به‌ویژه دانشجویان مواجه می‌شد.7 این حركت قرآنی شامل درس‌ تفسیر، جلسات قرائت و حتی تكثیر و ترویج نوارهای اساتید مشهور مصری در سطحی گسترده در میان جوانان و علاقه‌مندان بود.

«صداى شیخ مصطفى اسماعیل، خیلى فوق‌العاده بود. [...] الان در ایران، میل عمومى به طرف شیخ مصطفى اسماعیل است. یعنى قرّاء ما، حتماً روى سبك قرائت شیخ مصطفى اسماعیل تمرین دارند و روى دیگران كمتر. اعتقادم این است كه این حركت از مشهد و از دستگاه ما شروع شد. در تهران هیچ‌ كس غیر از عبدالباسط را نمى‌شناختند. من یك وقت كه به تهران آمده بودم، فقط عبدالباسط مطرح بود. جاهاى دیگر هم كه مى‌رفتیم، فقط عبدالباسط را مى‌شناختند. […] ما در مشهد، نوار شیخ مصطفى اسماعیل را داشتیم. یكى از دوستانم مى‌خواست به مسافرت برود، من گفتم كه هرچه توانستى، نوار شیخ مصطفى اسماعیل پیدا كن و بیاور. او هم رفت و چند نوار از نوارهاى بسیار خوب شیخ مصطفى اسماعیل را آورد. من آن‌ها را به آقاى مرتضى فاطمى -كه در آن وقت نوارهاى ما را تكثیر مى‌كرد- دادم تا تكثیرشان كند. او هم همین كار را كرد و نوارها را به چند نفرى داد كه از تهران آمده بودند. در نتیجه همه‌ى نوارها به طرف تهران سرازیر گردید و شیخ مصطفى اسماعیل شایع شد.»8

با گرم‌تر شدن جلسات تفسیر آیت‌الله خامنه‌ای، ایشان ابتدا ممنوع‌المنبر شدند. در پی این اقدام ساواك، آیت‌الله خامنه‌ای تدبیر جدیدی برای تبیین نهضت اسلامی اندیشیدند. با این ترفند، ساواك از مقابله با این جریان قرآنی درمانده شد و برای كنترل فضای مشهد و جلوگیری از حركت‌های انقلابی مردم، بالاخره این جلسات را تعطیل كرد.

«بنده سال 50 در مشهد براى دانشجوها درس تفسیر مى‌گفتم و اوایل سوره‌ى بقره -ماجراهاى بنى‌اسرائیل- را تفسیر مى‌كردم. بنده را به ساواك خواستند و گفتند چرا شما راجع به بنى‌اسرائیل حرف مى‌زنید؟ گفتم آیه‌ى قرآن است؛ من دارم آیه‌ى قرآن را معنا و تفسیر مى‌كنم. گفتند نه، این اهانت به اسرائیل است! درس تفسیر بنده را به خاطر تفسیر آیات بنى‌اسرائیل، چون اسم اسرائیل در آن بود، تعطیل كردند. اختناق در آن زمان عجیب بود؛ اما نه از طرف دولت امریكا، نه از سوى دولت فرانسه، و نه از طرف دولت‌هاى دیگر مطلقاً رژیم طاغوت به مخالفت با آزادى و دمكراسى متهم نشد!»9

هرچند با دستگیری و تبعید آیت‌الله خامنه‌ای در سال‌های نزدیك به پیروزی انقلاب، جلسات تفسیر ایشان تقریباً تعطیل شد، اما افراد شركت كننده در این جلسات بعدها «جامعه‌ی قاریان مشهد» را تشكیل دادند كه در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب، فعالیت رسمی خود را آغاز كرد. سال 68 آقای فاطمی در نامه‌ای به رهبر انقلاب، خبر از راه‌اندازی این تشكل داد و رهبر انقلاب در پاسخ او نوشت:

«از این اقدام خوشحالم و آن را به فال نیك مى‌گیرم. درباره‌ى قرآن هرچه تلاش كنید، زیادى نیست. سعى كنید از اساتید استفاده شود؛ همكارى میان قراء با سابقه‌ى مشهد بیشتر از پیش شود؛ به آموزش و تفهیم قرآن و تحفیظ آن نسبت به نوجوانان اهتمام ورزیده شود. خداوند به شما و همكارانتان توفیق عنایت فرماید. سید على خامنه‌اى - /09/2868»

منابع:

1. سخنرانى آیت‌الله خامنه‌ای در پایان مراسم قرائت قاریان قرآن، 19/1/69

2. همان

3. سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با قاریان چهل كشور جهان، 04/12/1368

4. سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با قاریان قرآن؛ استاد شحات محمد انور و استاد محمد بسیونى، 1/12/1369

5. دیدار با قاریان مصرى؛ شحات محمد انور و سید متولى عبدالعال، 03/11/1370

6. رسول جعفریان، www.aftab.ir/articles/politics/plitical_history/c1c1171536422_khamenei_p1.php

7. رسول جعفریان؛ همان

8. سخنان آیت‌الله ‌خامنه‌ای در دیدار با قاریان قرآن، استاد شحات محمد انور و استاد محمد بسیونى، 1/12/1369

9.  دیدار با دانشجویان و استادان دانشگاه‌های كرمان، 19/ 2/  84


تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه_شکوری