
خصوصیات اخلاقی آیت الله مرعشی نجفی
آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی در سال 1315 ق. / 1276 ش. در نجف به دنیا آمد. و شهاب الدین نام گرفت پدرش، آیه الله سید شمس الدین محمود مرعشی (1279 ق. ـ1338 ق.) از فقها و مدرّسان علوم اسلامی نجف بود. آیه الله مرعشی نجفی دوران كودكی را در آغوش پر مهر خانواده سپری نمود و با تربیت اسلامی بزرگ شد. مادرش زنی پاك دامن و با ایمان بود كه هیچ گاه بدون وضو به او شیر نمیداد.
نخست نزد پدر بزرگوارش آيتالله سيد شمسالدين محمود حسينى مرعشى نجفى (متوفى١٣٣٨ق)، که خود از علماى بزرگ آن زمان به شمار مىآمد، و نيز شيخ مرتضى طالقانى، شيخ محمدحسين اصفهانى، حاجيه خانم بىبى شمس شرفبيگم طباطبايى، جدّه مادرى خود، مقدمات علوم را بياموخت.علم تجويد و قرائت قرآن کريم و تفسير را از پدر خود و ميرزا ابوالحسن مشکينى، شيخ محمدحسين شيرازى، سيد هبةالدين شهرستانى و سيد ابراهيم شافعى رفاعى بغدادى، علم انساب را نيز از پدر و سيد رضا موسوى غُريفى صائغ بحرانى، و برادر او، سيد مهدى غُريفى؛فقه و اصول را از پدر، شيخ مرتضى طالقانى سيد محمدرضا رفسنجانى، شيخ غلامعلى قمى، ميرزا ابوالحسن مشکينى، سيد آقا شوشترى، ميرزا محمدعلى کاظمينى، شيخ عبدالحسين رشتى، ميرزا آقا اصطهباناتى، شيخ موسى کرمانشاهى، شيخ نعمت الله لاريجانى و سيدعلى طباطبايى يزدى، علوم رياضى و هيئت را از شيخ عبدالکريم بوشهرى، سيد ابوالقاسم موسوى خوانسارى، دکتر عندليب زاده، ميرزا محمود اهرى، آقا محمد محلاتى، شيخ عبدالحميد دشتى، ميرزا احمد منجم و سيد کاظم عصار؛علم طب را از پدر، محمدعلى خان مؤيد الاطباء.علم رجال و درايه و حديث را از پدر، سيد ابوتراب خوانسارى، ميرزا محمد تهرانى، شيخ عبدالله مامقانى و ميرزا ابوالهدى کرباسى؛ فقه و اصول استدلالى را از بزرگترين استاد اصول در نجف اشرف، شيخ ضياءالدين عراقى، سيد احمد بهبهانى، شيخ احمد کاشف الغطاء، شيخ على اصغر ختائى تبريزى، شيخ محمدرضا مسجدشاهى؛مدت سه سال نيز در سامرِّا و کاظمين دوره تکميلى فقه و حديث و رجال را از سيد حسن صدر آموخت؛ و اصول را از شيخ مهدى خالصى فراگرفت و مجدداً به نجف بازگشت و علم کلام را از پدر خود و شيخ محمد جواد بلاغى و شيخ محمد اسماعيل محلاتى و سيد هبةالدين شهرستانى آموخت.
آيتالله مرعشى يکى از معدود علمايى است که از استادان زيادى کسب فيض کرده است. او در بسيارى از علوم سرآمد اقران خود بود.
آيتالله مرعشى چند سال پس از نيل به مقام رفيع اجتهاد، در سال ١٣٤٢ق/١٩٢٤م به ايران سفر کرد و پس از تشرف به مشهد مقدس، به تهران رفت و در آنجا لحظهاى از تحقيق و استفاده از استادان برجسته بازنماند و از بزرگانى چون شيخ عبدالنبى نورى، شيخ حسين نجمآبادى و ميرزا طاهر تنکابنى بهره گرفت.
بيشتر نياکان ايشان عالمانى دين پژوه يا پزشکانى حاذق و يا حاکمانى صالح و با تدبير بودند. بيش از دويست سال حکومت طبرستان آن روز (مازندران و گلستان فعلى) دردست اجداد ايشان بوده است.
سرانجام در سال ١٣٤٣ق/١٩٢٥م به قم رفت و به دعوت و درخواست آيتالله العظمى حاج شيخ عبدالکريم حائرى يزدى، مؤسس حوزه علميه قم، در آنجا سکونت اختيار کرد. تدریس بیش از شصت و هشت سال در حوزه علمیه قم و نیز قبل از آن در نجف اشرف و تربیت هزاران شاگرد که هر یک خود در زمره بزرگان اسلام بوده، می باشند , بخشی از خدمات آن عالم فرزانه به حساب می آید . بنیاد صدها مدرسه علمیه و هزاران مسجد ، حسینیه، کتابخانه و مراکز فرهنگی، رفاهی و درمانی در قم و شهرستانهای داخل و خارج کشور ، و نیز احیاء و اشاعه آثار دانشمندان متقدم اسلامی ، همچنین تالیف و تصنیف بیش از صد اثر در علوم مختلف اسلامی به ویژه فقه ، اصول ، کلام ،تفسیر ، درایه ، انساب و ادبیات از دیگر خدمات ایشان می باشد .
در طول بيش از هفتاد سال تدريس ايشان ، دانشمندان بسياري تربيت شد كه شماري از آنان از ايشان اجازه اجتهاد دريافت كردند. نام برخي از شاگردان وي؛ حضرات آيات:
شهيد حسين غفاري، شهيد حاج آقا مصطفي خميني، شهيد مرتضي مطهري، شهيد دكتر محمد مفتح ، شهيد دكتر سيد محمد بهشتي، شهيد محمد صدوقي، سيد محمد علي قاضي طباطبايي، سيد محمود طالقاني، شيخ شهاب الدين اشراقي، شيخ مرتضي حائري، حاج ميرزا جواد آقا تهراني، شيخ حسن نوري همداني، آقا موسي صدر، قدرت الله وجداني فخر، سيد مرتضي عسكري، مصطفي اعتمادي، محمد امامي كاشاني، ميرزا جواد تبريزي ، شيخ حسين نوري، سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي، شيخ علي پناه اشتهاردي، محمد تقي ستوده، شيخ محمد رضا مهدوي كني.
وي كه شاهد به غارت رفتن منابع اسلامي و نسخ خطي بود، تاب نياورد و با شهريه ناچيز طلبگي به خريد كتب خطي پرداخت تا اين ميراث فرهنگي را از دستبرد بيگانگان حفظ نمايد. گاه شبها در يك كارگاه برنج كوبي كار ميكرد، روزها روزه استيجاري ميگرفت و نماز استيجاري ميخواند، تا هزينه خريد كتب را تهيه نمايد.
این بزرگترين كتابخانه هاي كشور و در رديف كتابخانه مجلس شوراي اسلامي و كتابخانه آستانه قدس رضوي است. اين كتابخانه بسياري از كتب خطي اسلامي جهان را دارا است. بسياري از اين كتب جزو نفيس ترين و با ارزش ترين متون تاريخي است كه قرنها از عمر آنها ميگذرد. آية الله مرعشي در دوران جواني كه در حوزه علميه نجف مشغول تحصيل بود به گردآوري كتب خطي پرداخت.
آية الله مرعشي نجفي پس از مهاجرت به قم، كتب خطي را همراه خود به ايران آورد. در قم نيز به خريد نسخ خطي و كتب ارزنده اقدام كرد. پس از مدتي به دليل كمبود جا، كتابها را از منزل به كتابخانه مدرسه مرعشيه انتقال داد. پس از چندي طبقه سوم اين مدرسه به عنوان كتابخانه ساخته شد كه در نيمه شعبان 1386 ق. / 28/8/1345، با بيش از ده هزار جلد كتاب چاپي و دو هزار جلد كتاب خطي افتتاح گرديد.

اين كتابخانه به خاطر نسخه هاي خطي نفيس و ارزشمند و گاه منحصر به فرد و كتب قديم مهم و كمياب مورد توجه وافر نويسندگان، دانشمندان، مراكز علمي و تحقيقاتي سراسر جهان است. اكنون اين كتابخانه شهرت جهاني دارد و با چهار صد مؤسسه، مركز علمي و كتابخانه در سراسر جهان ارتباط دارد. كهنترين نسخه خطي «زبور»، نيز در اين كتابخانه در قم نگهداري ميشود.
همچنين اين كتابخانه نخستين كتابخانه كشور به لحاظ حجم عظيم نسخههاي خطي كهن ديني و سومين كتابخانه جهان اسلام است كه 65000 عنوان نسخه خطي به زبانهاي فارسي، عربي، تركي، اردو، لاتين و سانسكريت و برخي خطوط قديم ديگر در موضوعات علوم اسلامي و غيره در آن نگهداري ميشود كه بعضاً در نوع خود منحصر به فرد است. كهنترين نسخه خطي اسلامي به خط كوفي بخشي از قرآن كريم است كه مربوط به نيمه نخست سده دوم هجري و بخشي ديگري به خط علي ابن هلال مشهور به ابن بواب مربوط به سال 392 قمري است كه بر روي پوست نگاشته شده است. كهنترين نسخه غير خطي غير اسلامي نيز مجموعهاي از زبور بر روي پوست به خط لاتين از سده دوازدهم ميلادي و بخشهايي از انجيل به خط قديم حبشي مربوط به سده دوازدهم و سيزدهم ميلادي است كه در اين مجموعه عظيم فرهنگي وجود دارد.
نخستين رساله هاي علميه ايشان به نام «نخبة الاحكام» و «سبيل النجاة» بين سالهاي 1366 ق. تا 1373 ق. چاپ شد و از همان سالها مرجعيت تقليد ايشان آغاز شد. آية الله مرعشي پس از رحلت آية الله العظمي بروجردي (1340 ش.) به عنوان يكي از مراجع تقليد طراز اول شيعيان جهان به شمار ميآمد.
موقعيت علمى و اطلاعات گسترده وى در علوم و فنون مختلف، از تأليفات و آثارى که بر جاى گذارده و بيشترين آنها به عربى است آشکار مىشود از جمله کتاب ملحقات الاحقاق، در کلام و عقايد و فضايل ائمه اطهار(ع)، که در تأليف آن به بيش از پنج هزار اثر از منابع اهل سنت مراجعه شده است؛ و طيّ چهل سال به جمعآورى و تدوين اين اثر مهم پرداختهاند؛ و تاکنون ٣٦ جلد آن به اهتمام متولى کتابخانه چاپ و منتشر گرديده است. همچنين حاشيه بر عروه الوثقى، در دو جلد؛ منهاج المؤمنين، در فقه، در دو جلد؛ تقريرات قصاص، در سه جلد، که يکى از شاگردان ايشان جمعآورى نموده است؛ طبقاتالنسّابين، که در نوع خود يکى از بىنظيرترين آثار تأليف شده در اين باره است؛ حاشيه بر کفايةالاصول، در دو جلد؛ حاشيه بر رسائل، در يک جلد؛ المشاهد و المزارات، در يک جلد بزرگ؛ اعيان المرعشيين، در يک جلد بزرگ؛ المعوّل فى امر المطوّل، در يک جلد؛ علماءالسادات، در يک جلد؛ مسارح الافکار يا حاشيه بر تقريرات شيخ مرتضى انصارى، در يک جلد؛ الفوائد الرجاليه، در يک جلد؛ کشف الارتياب، در نسب، يک جلد؛ المُجدى فى حياة صاحب المَجدى، در يک جلد؛ رفع الغاشية عن وجه الحاشية، در منطق، يک جلد؛ الردّ على مدعى التحريف، تعليقه بر عمدةالطالب، در علم نسب.
ايشان يکى از پيشکسوتان وحدت ميان مذاهب اسلامى است. آيت الله مرعشى با ارتباط مکاتبهاى که با علماى بزرگ فرق اسلامى در کشورهاى مختلف برقرار ساخت، موفق به اخذ بيش از ٤٥٠ اجازه روايت حديث گرديد. تصوير بخشى از اين اجازات به ضميمه زندگينامه هر يک از صاحبان اجازه در المسلسلات فى الاجازات، به عربى، در دو جلد بزرگ ـکه به کوشش متولى محترم کتابخانه گردآورى شدهـ چاپ و منتشر گرديده است. همچنين کتاب الاجازةالکبيرة که دربرگيرنده اسامى اجازهدهندگان به معظمله با ذکر طريق روايتى هر يک از آنها مىباشد از سوى اين کتابخانه چاپ و منتشر گرديده. نيز ايشان هزاران اجازه روايت حديث به طلاب و محصلان و استادان حوزه و ديگر واجدان شرايط ـاز سالهاى ١٣٣٩ق تا آخرين روز زندگى خودـ اعطا کردهاند، که توليت محترم کتابخانه بيشتر آنها را جمعآورى کرده است. آيت الله مرعشى را شيخ الاجازه عصر خويش نيز خواندهاند.
نهضت امام خميني در سال 1341 با پشتيباني مراجع تقليد همراه بود. آية الله مرعشي نجفي هماره از نهضت امام خميني حمايت كرد. بارها اعلاميه داد و به افشاگري پرداخت. ايشان در پي دستگيري امام خميني در سال 1342، با ارسال اعلاميه شديد اللحني به رژيم پهلوي، خواستار آزادي امام خميني شدند.
ايشان همراه مراجع تقليد و علماي طراز اول كشور براي آزادي امام خميني به تهران سفر نمود و در اين راه زحمت فراواني متحمل شد. ايشان در سال 1342، در پاسخ نامه جمعي از طلاب ميفرمايد:
چنان چه كراراً اين جانب عقيده خود را اظهار كرده ام، باز هم به موجب اين سؤال عرض ميكنم كه حضرت آية الله خميني ـ دامت بركاته ـ يكي از مراجع تقليد عالم تشيع هستند و از اساطين روحانيت اسلام و از مفاخر عالم تشيع.
آية الله العظمي مرعشي نامه ها و تلگراف هاي فراواني در جهت حمايت از امام خميني براي مراجع تقليد شيعه مقيم ايران و عراق ميفرستاد. ايشان پس از تبعيد امام خميني به تركيه، در سخنراني ها و اعلاميه ها اين عمل رژيم پهلوي را محكوم مينمود و براي شهداي 15 خرداد، مجلس يادبود برپا ميسازد. آية الله مرعشي هماره از انقلاب اسلامي پشتيباني مينمايد و جنايتهاي رژيم پهلوي را افشا مينمايد. ايشان پس از شهادت آية الله حاج آقا مصطفي خميني در سال 1356، براي وي مجلس ترحيمي در حسينيه خويش برپا ميكند، كه پايان اين مجلس به سر دادن شعارهاي كوبنده عليه رژيم پهلوي و دستگيري شماري از مردم پيوند ميخورد.
آية الله مرعشي در طول سالهاي تبعيد امام خميني، با ايشان در ارتباط بودند و با اوج گيري انقلاب اسلامي در سال 1356 همراه مراجع تقليد شيعه با فرستادن اعلاميه ها به هدايت نهضت ميپردازد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز ايشان هماره از نظام جمهوري اسلامي حمايت كرد و در مناسبت هاي مختلف با ارسال پيامها به تقويت نظام پرداختند.
آیت الله مرعشی نجفی و علی ای همای رحمت (شعر شهریار)
آیت الله العظمی مرعشی نجفی بارها می فرمودند شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم . آن شب در عالم خواب , دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین (علیه السلام) با جمعی حضور دارند .
حضرت فرمودند : شاعران اهل بیت را بیاورید . دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند . فرمودند : شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید . آن گاه محتشم و جند تن از شاعران فارسی زبان آمدند . فرمودند : شهریار ما کجاست ؟ شهریار آمد . حضرت خطاب به شهریار فرمودند : شعرت را بخوان ! شهریار این شعر را خواند :
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ما سوا فکندی همه سایه هما را
آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند : وقتی شعر شهریار تمام شد از خواب بیدار شدم چون من شهریار را ندیده بودم , فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست ؟
گفتند : شاعری است که در تبریز زندگی می کند . گفتم از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید . چند روز بعد شهریار آمد . دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر (علیه السلام) دیده ام. از او پرسیدم : این شعر «علی ای همای رحمت» را کی ساخته ای ؟ شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته ام ؟ چون من نه این شعر را به کسی داده ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده ام .
مرحوم آیت الله العضمی مرعشی نجفی به شهریار می فرمایند : چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) تشریف دارند . حضرت , شاعران اهل بیت را احضار فرمودند : ابتدا شاعران عرب آمدند . سپس فرمودند : شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند . آنها نیز آمدند . بعد فرمودند شهریار ما کجاست ؟ شهریار را بیاورید ! و شما هم آمدید . آن گاه حضرت فرمودند : شهریار شعرت را بخوان ! و شما شعری که مطلع آن را به یاد دارم خواندید . شهریار فوق العاده منقلب می شود و می گوید : من فلان شب این شعر را ساخته ام و همان طور که قبلا عرض کردم . تاکنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده ام .
آیت الله مرعشی نجفی فرمودند : وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت , معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده , من آن خواب را دیده ام .
ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند : یقینا در سرودن این غزل , به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی به این مضامین عالی بسراید . البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و
خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است . بلی , این بزرگواران , خاندان کرم هستند و همه ما در ذیل عنایات آنان به سر می بریم .
خصوصیات اخلاقی آیت الله مرعشی نجفی از زبان فرزندش
1- ساده زیستن:
یکی از خصوصیات برجسته ایشان ساده زیستی و عدم توجه به مسائل مادی و زخارف دنیوی بود.ایشان پس از اقامت در قم و ازدواج با والده ما از نظر مالی مدتها در وضعیت بدی به سر میبردند و مدتها اجارهنشین بودند تا اینکه کمکم با تهیه یک زمین کوچک در آن خانهای ساختند و تا آخر عمرشان نیز در آن زندگی کردند.ایشان هیچوقت از وضعیت مالی مطلوبی برخوردار نبودند و هر آنچه به دست میآوردند، در راه رفع حوایج مردم مصرف نموده، یا وقف میکردند و هیچگاه مالی را به خودشان اختصاص ندادهاند. میفرمودند: «من شب که میخوابم هیچ پولی، هیچ اندوختهای در جیب من نباشد ، چون ما عامل هستیم. ما باید از این دست بگیریم و با دست دیگر بدهیم به فقرا، ایتام ، نیازمندان و کمک کنیم به مراکز علمی ، دینی و فرهنگی، اینها مال ما نیست!»
2- عشق به کمال و علم:
یکی دیگر از خصوصیات ایشان علاقه و عشق بیحد و حصر نسبت به کسب علم و دانش بود. یک وقتی ایشان نقل میفرمودند: «زمانی که ما در نجف اشرف به تحصیل اشتغال داشتیم، گاهی میشد که ما تا 40 روز اصلا گوشت گیرمان نمیآمد که بخوریم، خوب آقازاده هم بودیم و رویمان نمیشد برویم پیش اعلام و بزرگان آن وقت و دست دراز کنیم و گاهی آنقدر سرگرم درس بودیم که تا 24 ساعت گرسنه میماندیم ولی اصلا توجه به این مسائل نداشتیم.»
3- استفاده از امکانات داخلی:
و تا آخر عمرشان هم همینطور بودند و میفرمودند: «این یک راه مبارزه با استعمار و استعمارگران است.» حتی یک وقتی من هنوز کوچک بودم، خیاط آمد و به ایشان گفت:
آقا دکمه از خارج میآید و برای قبا ناچاریم از آن استفاده کنیم ، ایشان اجازه ندادند و مدتی در این فکر بودند که چه بکنند ، بعد یکی گفت بعضی از خانمها در خانه از این قیطانهایی که به لب عبا میدوزند، شبیه دگمه درست میکنند و شما میتوانید این را به خیاط بدهید و لذا لباسهای ایشان هیچ وقت دگمه نداشت و از همین قیطانهایی که در داخل تولید میشد استفاده میکردند.
4- مداومت بر نماز جماعت:
خصوصیت دیگر ایشان، پایبندی ایشان به اقامه جماعت در حرم مطهر حضرت معصومه (س) بود.از همان زمان قدیم، نزدیک به 60 سال پیش ایشان مرتب سه وعده مشرف میشدند به حرم مطهر و در آنجا اقامه جماعت میفرمودند. صبحها نخستین زائر حضرت معصومه (س) ایشان بودند، گاهی یک ساعت قبل از اذان تشریف میبردند پشت درب صحن و آنجا مینشستند تا فراش حرم بیاید درب را باز کند و ایشان نخستین زائر حرم باشند.
5- ارادت به اهل بیت (علیهم السلام) :
یکی دیگر از بارزترین خصوصیات اخلاقی ایشان، علاقه و اظهار ارادت و توسل و تضرع شدید نسبتبه ائمه معصومین (ع) بود. ایشان میفرمودند از روزی که خودم روی پای خودم ایستادم، هرگاه لباس نوی میدوختم، نخستین بار میبردم در حرمهای ائمه (ع) و با مالیدن به ضریح ، آن را متبرک نموده، بعد از آن استفاده میکردم،
فرزند ایشان می فرمود : مرحوم ابوی ما به حج مشرف نشدند. علی رغم موقعیتی که ایشان در اجتماع داشتند، مرجع تقلید بودند، پولهای فراوانی در اختیار ایشان بود. افرادی از تجار و مقلدین ایشان می خواستند با پول خودشان که حتی از پول وجوهات نیز نبود ایشان را همراه هر چند نفر که می-خواهند به حج بفرستند ولی ایشان نپذیرفتند.
علت این امر چه بود؟
روزی از ایشان سؤال کردم چرا با پول اینها به حج نمی روید؟ ایشان پاسخ دادند پسرجان من موضوع را به تو می گویم. پولی که اینها به من می دهند نمیدانم چه پولی است؟ این حج به دل من نمی چسبد. هرگاه توانستم از دست رنج خودم پولی تهیه کنم به حج میروم. یکی از آقایان نشسته بود و گفت آقا مردم این همه پول میدهند و اختیار آن با خودتان است ایشان فرمود: «این پول خمس است،سهمی از آن برای سادات و سهمی برای شهریه طلبه ها است لذا این پول برای من نیست، ما مانند صراف هستیم و باید پول را رد کنیم؛ بنابراین من هنوز مستطیع نشده ام. استطاعت بدنی اگر لازم است استطاعت مالی هم لازم است و من هنوز از نظر مالی مستطیع نشده ام.»
جالب است که بدانید پس از رحلت ایشان حدود دویست نفر به نیابت از ایشان به حج مشرف شدند.

و سرانجام در 7 صفر سال 1411(7 شهریور 1369) در شهرستان قم , چهره در نقاب خاک کشید.
به همين مناسبت، دولت جمهورى اسلامى ايران سه روز عزاى عمومى اعلام کرد. نيز در کشورهاى پاکستان و لبنان سه روز عزاى عمومى اعلام گرديد. پيکر مطهر آيتالله مرعشى طى مراسم باشکوهى قبل از ظهر جمعه نهم صفر/ نهم شهريور با حضور ميليون مردم ايران و مقامات بلندپايه لشکرى و کشورى و مراجع عظام، مدرسين و علماى حوزههاى علميه و نيز نمايندگان سياسى کشورهاى اسلامى در ايران تشييع گرديد. سالها قبل از رحلت ايشان، توليت آستانه مقدسه حضرت معصومه (ع) محل دفنى براى ايشان در داخل حرم و در نزديکى ضريح مطهر در نظر گرفته بود، ليکن حسب وصيتشان که مرقوم فرمودهاند: «مرا در راهروى ورودى کتابخانه ـزير پاى محققانى که براى مطالعه و تحقيق به اين کتابخانه مراجعه مىکنندـ دفن نماييد»، در راهروى کتابخانه بزرگى که خود آن را بنياد نهاد است به خاک سپرده شد.
منابع :
پایگاه کتابخانه بزرگ آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)
کانون فرهنگی رهپویان وصال واحد طلاب
پایگاه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
فقهای نامدار شیعه
عقیقی بخشایشی (پایگاه حوزه)
پایگاه حج (مجله زائر)
سایت راسخون
تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه