آدم خیر خواه

من آدم خیرخواهی هستم من آدم خیلی خیلی خیرخواهی هستم.

مثلا همین دیروز صبح جلوی ایستگاه مترو به مردی پول دادم که می‏خواست برگردد به شهرش اما پول مول نداشت، یعنی کیف پولش را در قطار زده بودند.

بله، من خیلی آدم خیرخواهی هستم چون ظهر به مردی پول دادم که زنش در بیمارستان بستری بود

و برای خرید چهار تا آمپول پول مول نداشت.

بله، خیرخواه‏تر از من پیدا نمی‏کنی، برای اینکه بعد ازظهر مردی را دیدم که چون برای خرج زن و چهار تا بچه‏اش پول مول نداشت کفش‏هایش را به دست گرفته بود و ارزان می‏فروخت و من بی‏آنکه کفشش را بخرم، آبرویش را خریدم.

بله، خیر خواهی چیز خوبی است شب یک آقایی دیدم که گوشه‏ی پیاده رو فلوت می‏زد و پول مول جمع می‏کرد.

یک وقت فکر نکنید من اهل ریاکاری‏ام فکر هم نکنید آدم‏ پول داری‏ام نه، فقط آدم خیرخواهی هستم

کمک کردن به آدم‏های نیازمند را دوست دارم.

فقط نمی‏دانم چرا این‏هایی که به آنها کمک کردم همه شبیه هم بودند درست عینهو سیبی که از وسط چهار قسمت کرده باشند.

نکند…

شما کلاه مرا ندیدید؟

دوست کودکان

تنظیم : بخش کودک و نوجوان