تبیان، دستیار زندگی
جستاری در خصوص هنر اسلامی و ویژگیهای هنر مسلمانان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هنر مسلمانان

هنر مسلمانان

بررسی هنر مسلمانان و بالندگی آن در سرزمینهای مختلف ـ از قرن هفتم میلادی ـ سرنوشت سیاسی و فرهنگی بسیاری از ملتهای جهان را دگرگون كرد.

تأثیر جهان بینی و تعالیم متعالی اسلام، همچون بینش توحیدی و وحدت نوع بشر، میزان و عدالت در هستی، تقدّس علم و قلم،. .. بر روی هنر مسلمانان به خوبی پیداست، دین و هنر از آبشخور واحدی سیراب می شدند، چرا كه هر دو پاسخ به نیازهای متعالی انسان هستند.

در بررسی هنر مسلمانان سه مقوله، مورد نظر قرار می گیرد:

1ـ تأثیر اسلام در هنر مسلمانان

2ـ رشته های مختلف هنری در میان مسلمانان

3ـ نحوه پراكندگی هنر در سرزمینهای اسلامی

پس از بررسی سه موضوع فوق مشخص خواهد شد كه آیا هنر مسلمانان هنر اسلامی است و یا اینكه هنر قومی و منطقه ای مسلمانان است؟ و یا تلفیقی از هر دو؟ موضوع نخست خود به سه زیر مجموعه می پردازد:

1ـ جهانبینی توحید: وحدانیت خالق و یكتائی و بی همتائی او

2ـ عدالت و هماهنگی و توازن در هستی

اهمیت آگاهی، علم، حكمت، دانش و قلم.. . از سوی دیگر با بررسی و دقت در هنر اسلامی، چند اصل را می توان از آن انتزاع كرد:

هنر مسلمانان

1ـ اشكال و تصاویر كروی در معماری و نقش و ابزار

2ـ پرهیز از محاكات یا تقلید از طبیعت بعنوان مخلوق خداوند

3ـ هماهنگی اشكال و تصاویر كـروی با علم نجوم و كروی بودن فضا و زمین از نظر علمی

4ـ رنگهای فیروزه ای، آبی و سبز در هنر اسلامی

مقایسه و تأمل در اصول اسلام و اصول هنر اسلامی نشان دهنده ارتباط تنگاتنگی در میان آنهاست:

1ـ تأثیر بینش توحیدی را در معماری اسلامی می توان در شكل گنبد جستجو كرد. شكل گنبد نمادی از مجموعه ای است كه در اوج خود به وحدت و یگانگی می رسد و می توان از آن به «وحدت در كثرت» تعبیر كرد.

2ـ تقدس قلم و علم در اسلام، مسلمانان را بسوی تحقیق و تفكر علمی هدایت كرد. چنانكه علم نجوم در سده نخستین اسلام در میان مسلمانان بیش از دیگر ملل متمدّن پیشرفت نمود، آنها به كروی بودن زمین و فضا زودتر از ملّتهای دیگر پی بردند. این علم در هنر نیز تأثیر گذاشت، كه تقریبا در تمام رشته های هنری اثـری از این آموزه را می توان یافت: در معماری، بناهای گنبدی شكل و مدور بجای بناهای مثلثی و زاویه دار در هنر مستظرفه، ظرفهای كروی و نقوش گرد و زنجیـره ای متصل به هم، در تسلیمات، شمشیرهای قوس دار و سپرهای گرد در مقابل شمشیرها و سپرهای مستطیلی مسیحیان در آلات موسیقی، تارو سه تار كروی و دایره زنگدار با زنگهای كروی، در سماع صوفیه چرخ زدن و گردش مدور سر و گردن و حركات دایره ای و بدون زاویه. ..

3ـ در رنگها نیز رنگ آبی و فیروزه ای شاید در توجّه به آسمان و بخصوص در نیایشها بعنوان نمادی از غیب، مورد استفاده قرار گرفته باشند.

رشته های مختلف هنری در میان مسلمانان:

به نظر می رسد مهمترین این رشته ها معماری مساجد باشد. چون در میان مسلمانان مساجد جزء مكانهای مقدّس به شمار می روند، بیشترین تلاش صرف ساختن آنها شده است، تا بر اساس الهام از تعالیم دینی مناسب و زیبا طراحی بشوند. مسجد، علاوه بر نقش دینی از كاركرد اجتماعی و سیاسی نیز برخوردار بوده است. و این امر بر اهمیت آن افزوده است. البته از معماری سایر بناهای مذهبی مانند آرامگاههای ائمه و امامزادگان نیز باید یاد شود. تزئینات بناها و نقوش مختلف بر آنها رشته مهم دیگری در هنر اسلامی است. شاید بتوان گفت كه به جهت تحریم مجسمه سازی و نقاشی در میان مسلمانان، استعداد هنرمند به سوی تنوع نقوش معطوف شده است. رشته دیگر، صنایع مستظرفه است، نكته مهم این است كه از ساختن ظروف بدون استعمال و صرفا تجملی و نمایشی اجتناب شده است. یعنی این ظروف، با وجود تزئینات و اشكال و نقوش متعدّد همگی موارد استفاده داشته اند. همچنین به رشته های دیگری مثل موسیقی، تعزیه گردانی، مرثیه، فرش و. .. نیز می توان اشاره نمود.

شكل پراكندگی هنر اسلامی در سرزمینهای مختلف:

هنر مسلمانان

در این بحث به اختصار می توان گفت، در سده های آغازین اسلام، در شرق سلسله های مستقل ایرانی مانند طاهریان، صفّاریان و سامانیان روی كار آمدند. و در هر دوره نیز سبك هنری ویژه ای پدیدار گشت. در دوره سامانیان هنرهای مختلفی چون سفال سازی، فلزكاری و معماری توسعه یافت و شهرهای معروفی چون بخارا، سمرقند و نیشابور از مراكز مهم هنر اسلامی بودند. ظروف سفالین زیبا با لعاب شفّاف و تزئینات و نوشته های كوفی و همچنین با طرح گیاهان و حیوانات متداول شد. صنعت فلزكاری نیز در شهرهای خراسان و نواحی دریای خزر رواج یافت و اوایل دوره سلجوقیان از درخشانترین دوره های صنایع اسلامی محسوب می گردد. در آن دوره معماری نیز به حدّ اعلای شكوفائی خود رسید. در هنر سفالسازی، ظروف لعابدار یكرنگ و رنگارنگ با نقوش قالب زده، طلائی و مینائی با نقوش كنده كاری شده و همچنین ظروف معروف به كلابی با تكنیك خاصی در مراكز سفال سازی مهم چون ری، كاشان، جرجان و نیشابور ساخته می شد.

تقدس علم و قلم در اسلام، مسلمانان را به سوی تحقیق و تفكر علمی هدایت كرد. چنانكه علم نجوم در سده نخستین اسلام در میان مسلمانان بیش از دیگر ملل متمدن پیشرفت نمود. آنها به كروی بودن زمین و فضا زودتر از ملّتهای دیگر پی بردند. این علم در هنر نیز تأثیر گذاشت كه تقریبا در تمام رشته های هنری اثری از این آموزه را می توان یافت. در دوره مغول، معماری، نقّاشی (نقش نگاری) سفال سازی، فلز كاری و تزئینات معماری رواج یافت كه مركز آنها تخت سلیمان و سلطان آباد و ورامین بود. همچنین مساجد، قصرها، كاروانسراها و پل ها، قالی بافی، فلز كاری، نقاشی و سفال سازی در شهرهای مختلف گسترش یافت. در این دوره ساخت ظروف سفالین دیگری بنام آبی و سفید، كو پاچه و طلائی و رنگارنگ در كرمان، اصفهان، تبریز و حوزه فارس متداول گردید. در دوره صفوی، ظروف چینی معروف به آبی و سفید با طرح هائی چون اژدها، گلهای شقایق و ابرهای پراكنده معروف بوده و در بازارها عرضه می شد. در آن روزگار فلزكاری اشیائی مانند شمعدان پایه بلند، سینی، بشقاب و كاسه با تزئینات مختلف آرایش می شد. اما از قرن دوازدهم هجری به بعد به دلیل تحوّلات عصر جدید، آفرینشهای هنری اسلامی گرفتار ركود شد و توسعه آثار هنری به شیوه جدید و مدرن جایگزین هنرهای سنتی گردید.

ویژگیهای هنر اسلامی
هنر مسلمانان

اشتراك در اعتقادات دینی در میان مسلمانان تأثیری قوی تر از آنچه در دنیای مسیحیّت وجود دارد، بر فعّالیتهای فرهنگی آنان داشته است. اشتراك در مذهب باعث شد. تا بر روی اختلافات نژادی و سنن باستانی ملّتهای مسلمان پل بسته شود و از فراز آن نه تنها علایق معنوی بلكه حتی آداب و رسوم كشورهای گوناگون را بطرز حیرت انگیزی در جهت روشن و شخصی هدایت نماید. چیزی كه بیش از همه در این فعل و انفعال جهت ایجاد وحدت و پاسخ به جمیع مسائل زندگی قاطعیّت داشت، قرآن بود. انتشار قرآن به زبان اصلی در فرمانروائی خط عربی، پیوندی بوجود آورد كه تمام دنیای اسلام را به هم مربوط ساخت و عامل مهمی در خلق هر نوع اثر هنری گردید. آنچه در تزئین عمارات و تولید صنایع مستظرفه اهمّیت داشت، دوری از تضاد (Contrast) در كنده كاری بود. از همه مهمتر اینكه در هیچ كجا نمی بایست طرحی به تنهائی نظر بیننده را جلب می كرد، بلكه بدنبال هم قرار گرفتن و تكرار یك نقش بدون تاكید در برتری یك قسمت بخصوص، مورد توجه بود تا به كمك آن بتوان تاثیری كلی از یك اثر گرفت و قانون كلی «پر كردن مطلق سطوح» به بهترین وجهی با این نظریه مطابقت داشت.


منبع:حوزه هنری استان قم

تنظیم:امید واضحی آشتیانی_حوزه علمیه تبیان