اینجا بهشت،آنجا بهشت، همه جا بهشت!
این فقط یک سفر بزرگ نیست. فقط یک بیدار شدن دوباره نیست. فقط یک خانه تکانی سالانه نیست و فقط یک مراقبت تمام عیار نیست! این یک تولد است. تولدی دوباره و چشم گشودنی، مثل به دنیا آمدن.
ماه رمضان مثل بهار میآید. مثل بهار، پلکهای سبز خود را به روی ما آدمها میگشاید. مثل بهار، شاخ و برگ وجود ما را تر و تازه میکند و مثل بهار، از ما مراقبت میکند، تا آفت دروغ و غیبت و نگاه حرام... ما را مرداب نکند و ما آبی و سبز و سفید باشیم.
تولد بهار رمضان یعنی: به دنیا آمدن دوبارهی دل. یعنی خندهی مفرّح آفتاب معنویت یعنی افتادن عاشقی که اسمش «انسان» است در آغوش معشوقی که «خداست» فقط خدا این تولد را به ما تبریک میگوید. فقط او این بهار را برای ما میفرستد و فقط او در این ماه، هم میزبان ماست، هم میهمان ما.
میزبان است چون، جلوی روزهداران مهربانش، سفرهی افطاری برکت و سلام باز میکند.
میهمان است چون، وقتی از اولین روز ماه رمضان، در دل روزهداران صمیمیاش یک باغ بزرگ و پر نور افتتاح میشود. او میآید و میهمان این باغ بهشتی میشود. روزهار در این باغ، میوههای شیرین زیادی دارد. همه روضه دارد هم گریه هم گرما... هم شربت و شیرینی و شوق ... هم قرآن و دعا و امن یجیب ...هم احسان و یتیمنوازی و صلهی رحم... هم چشم از حرام بستن و دل به دوستی با خدا گره زدن و در معرفت و مهر اهلبیت(علیهالسلام) غرق شدن.
خدا از این میوهها، سبد سبد میچیند و آنگاه در شناسنامهی ما مینویسد: «اینجا بهشت، آنجا بهشت... همه جا بهشت، برای شما!»
ماه رمضان است. خدا مهمان ماست و ما مهمان خدا. او در خانهی ماست و ما همسایهی رحمت او. خدا از لب ما گل دعا میچیند و ما از سینی برکتش باران نور و عطر معنویت، بر میداریم.
در ماه رمضان، خدا بیشتر برای ما میشود و ما باز هم، برای خدا... .
م. اشتهاردی
تنظیم : بخش کودک و نوجوان