مصاحبه با پروفسور کارولوکس
در مقاله ای تحت عنوان پروفسور کارو لوکس پدر رباتیک ایران در مورد این فرد بزرگ سخن گفتیم چندی پیش مطلع شدم که سایت رشد مصاحبه ای با پروفسور داشته، چند تا از سوالات مطرح شده و پاسخ پروفسور به نظرم جالب آمد و خالی از اطف ندیدم بخش هایی از این مصاحبه را در اختیار شما بگذارم
پروفسور «كارو لوكس» (Caro Lucas) در سال 1385 (2006 میلادی) توسط فرهنگستان علوم ایران بهعنوان چهرهی ماندگار شناخته شد.
آقای دكتر! شما تا چه حد با آزمونهای المپیاد كشوری مرحله اول، دوم، سوم و المپیادهای جهانی آشنایی دارید؟
من خیلی كم آشنا هستم و اول كه شما فرمودید خواستم بگویم برای مصاحبه آدم بدی را انتخاب كردید! چون من اعتقاد ندارم تا این اندازه توجه به «المپیاد»، كار مثبتی در كشور است.توجه كنید المپیاد از چند نظر اهمیت دارد:
یكی اینكه اصولاً روند تدریس موجود در مدارس تیزهوشان و مراكز مشابه روند خیلیخوبی نیست. چون در این روش، افراد را تا حد زیادی از یكدیگر جدا میكنند.
در حالی كه لازم است بهروش «باهم زیستن» (Mainstreaming) اینها را با هم آموزش بدهند و هر كسی در هنگام آموزش «با هم زندگی كردن» را یاد بگیرد.
یونسكو الان میگوید:
«آموزش فقط یادگرفتن یك تخصص، یك توانایی، یك مهارت و یك دانش نیست؛ یادگیریِ چگونگی زیستن و چگونگی با هم زیستن هم هست».
بنابراین آموزشی كه چگونگی با هم زیستن را كه در نتیجه با هم بودن بهدست میآید را قطع كند آموزش چندان خوبی نیست.بنابراین مدارس تیزهوشان روندی مخالف روند فعلی آموزش و اهداف فعلی آموزش در دنیا دارد كه بهسمت «باهم زیستن» (Mainstreaming) پیش میرود.
چیزهایی (راههایی) از قبیل: «المپیاد» از نظرهای دیگر هم مضر هستند:
یكی از آن ضررها، این اندازه اهمیت دادن به «آموزش از طریق حل مسأله» (Procedure Learning) است. «آموزش از طریق حل مسأله» (Procedure Learning) یعنی یادگیریِ روشی است كه در آن بهجای یادگیری مطلب و مفهوم، روش حل مسأله یاد گرفته میشود.
دانشاموز یا شركتكننده به یك «ماشین حل مسأله» تبدیل میشود و بهتدریج از او قدرت «ابتكار» و «خلاقیت» سلب شود.
اما ممكن است معایب المپیاد در برابر مزایایش اصلاً بهچشم نیاید؛ لذا لازم است آن فرد مزایا و معایب را محاسبه كند و متوجه شود كه مزایای آن تا حدی زیاد است كه ابراز كند: مزایایش به معایبش ارجحیت دارد.بهنظر من «المپیاد» خوب است و استدلال من هم این نیست كه «المپیاد» بهنفسه «بد» است؛ ایناندازه توجه كردن «بد» است.
این توجه دنیای «آموزش» را بهسمت «پژوهش» و «كارافرینی» و «تداوم و تداومجویی» میبرد.بنابراین هر چیزی كه حالت سنتی آموزش را – كه تست جواب دادن، امتحان دادن، مسأله حلكردن و یادگیری و حفظ كردن است- تشویق كند خوب است!
البته ممكن است شما بگویید در حل مسأله هم «راهحل ابتكاری» موردنظر است این در حالی است كه خیلی محدود است.
جنبه دیگر از ضررهای «المپیاد» آن است كه مسأله كوچكی - كه یك مسابقه بینالمللی در بین بقیه مسابقهها است – را به بعضی از مسابقهها خیلی علمیتر ترجیح می دهند.
مسابقههای علمی معتبر یك موضوع پژوهش علمی را بهعنوان موضوع مسابقه درنظر میگیرند. البته این كار در دنیا خیلی رایج شده است كه انواع موضوعهای پژوهش علمی را تبدیل به مسابقههای مهم بینالمللی كنند.امروزه به این مسابقه - كه همان «المپیاد» است نه یك «مسابقه تخصصی» - از خود «آموزش رسمی» بیشتر اهمیت میدهند بهطوری كه به فعالیت شاگرد اول مدرسه آنقدر امتیاز نمیدهند كه به شركتكننده در المپیاد امتیاز تعلق میگیرد.
این هم یك جنبه منفی دیگر «المپیاد» است كه مقصر المپیاد یا شركتكنندههای المپیاد یا استاد نیست؛ حتی تقصیر كسانی كه المپیادیها را پرورش میدهند و مربیان (Trainer) این دورهها هم نیست.
تقصیر مقامهای سیاستگذار است كه خودشان تا اینحد به آموزش كم اهمیت داده و آموزشها را به «صفر» نزدیك كردهاند و یك المپیاد خارجی را از آن مهمتر دانستهاند!
منظور من از خارجی، خارج از كشور نیست منظورم «خارج از آموزش رسمی» كشورمان است.
ادامه دارد...
تنظیم برای تبیان: سیدخاموشی