چرا اینان جایزه ی نوبل نگرفتند؟!
چرا این 10نویسندهی بزرگ جایزهی نوبل نگرفتند؟!
ایمل زولا ( 1840 – 1902)
ایمل زولا نویسندهی ناتورالیست (طبیعیگرا) فرانسوی درسالِ1902 یعنی یکسال قبل از مرگش کاندید اولین جایزهی ادبی نوبل شد. اما از آنجائیکه به نظرِ کارل داوید آف وایرسن ، دبیرِدائم وقت کمیتهی نوبل، ادبیات باید «سمت و سوی معنوی و مطلوبی» داشته باشد، این جایزه به زولا تعلق نگرفت. ازجمله دلایل کمیتهی نوبل این بود که «ناتورالیسمِ بسیار بیروح و بیملاحظهی زولا باعث میشود که به دشواری بتوان او را مناسب این جایزه دانست.»
و بدین ترتیب جایزه به شاعر فرانسوی سُلی پرودهوم، نویسندهای که آثارِ چندانی از خود به جای نگذاشته است اهدا شد و این شروع جالبی برای جایزهی ادبی نوبل نبود.
لئو تولستوی (1828- 1910)
جایزه نگرفتن تولستوی اغلب به عنوان یکی ازخطاهای بزرگ کمیتهی نوبل تلقی میشود. از همان سال 1902 نام تولستوی در لیست کاندیداها کنار 34 نام پیشنهاد شده، قرار داشت. در گزارش رسمی کمیتهیِ نوبل آمده است که نویسندهی «جنگ و صلح» «استاد شرح حوادث حماسی است» اما انتقاد تولستوی از دولت و کلیسا باعث شد که جایزه به او تعلق نگیرد. عدم صلاحیتِ تولستوی طبق نظرِ کمیتهی نوبل اینطورجمعبندی شده است: آثار تولستوی با معیارِ جایزه یعنی «معنویت والا و وارسته» مطابقت ندارد.
ویرجینیا وولف ( 1882 – 1941)
نام ویرجینیا وولف هرگز در لیستِ کاندیداهایِ جایزهیِ نوبل نبوده است. اغلب گفته میشود که به جای وَله پیرل بوک (1938) میبایستی ویرجینیا وولف برندهی جایزهی نوبل میشد. آیا این به خاطرِ زن بودن او بود؟ ما میدانیم زنان نویسندهای که موفق به دریافت جایزهی نوبل شدهاند انگشتشمارند. تا کنون تنها یازده نویسندهی زن موفق به دریافت جایزهی نوبل شده است. البته دلیل این امر تنها به آکادمی سوئد برنمیگردد، بلکه شمار زنان نویسندهای که به عنوان کاندیدا پیشنهاد میشود، بسیار اندک است. نام شاعرِ روسی آنا آخماتوف (1889-1966) از جمله نامهائی است که در حاشیه مطرح شده است.
جمیز جویس ( 1882-1941)
نویسندهی ایرلندی خالق اولیسیس هم جایزهی نوبل نگرفت. و این یکی دیگر از خطاهای کمیتهی نوبل است. طبقِ نظرِ شل اِسمارک در دههیِ سی، وقتی کمیتهی نوبل ازکسانی مثلِ پیرل باک قدردانی میکرد و به طور جدی مارگریت میشل نویسندهی کتاب پرفروشِ «برباد رفته» را به بحث میگذاشت، جائی برای نوبل گرفتن جیمز جویس وجود نداشت. اما در دههیِ چهل وقتی آکادمی سوئد متوجه نویسندهگان «پیشگام» شد، میتوانست جمیز جویس یکی از برندهگانِ این جایزه باشد.
خورخه لوئیس بورخس (1899 – 1986)
نویسندهی آرژانتینی که همواره آثار اندک او مورد بحث قرار گرفته است. گفته میشود آرتورلوندکویست به بورخس به خاطر تمجید از دیکتاتور شیلایی آگوستو پینوشه رأی منفی داد. لوندکویست همچنین گفته است که بورخس بی دلیل اینگونه بر سرِ زبانها افتاده است. به هرحال، اکنون دیگر دیر است، زیرا که از سال 1974 تصویب شد که جایزهی نوبل فقط به نویسندهگان در قیدِ حیات تعلق بگیرد.
هنریک ایبسن (1828- 1906)
وایرسن «سمبولیسمِ ایبسن را دوست نداشت.» و بدین ترتیب و با همان دلایلی که نامِ زولا و تولستوی از لیست برندهگان جایزهی نوبل حذف شد، نام این درام نویسِ نروژی نیز خط خورد. سال1903 یعنی سالی که نامِ ایبسن در لیست کاندیداها بود، جایزهی نوبل به بیورن شرنه بیورنسونِ نروژی که به نظرِ اعضای آکادمی سوئد شعرش «ناب و در خدمتِ اندیشه است» تعلق گرفت.
گراهام گرین ( 1904 – 1991)
گراهام گرین نویسندهی پرکارِ بریتانیائی از دیرباز به «کاندیدای همیشگیِ نوبل» ملقب شده است. گویا آرتور لیندکویست مانعِ راه او بود. لیندکویست در مصاحبهای در سال 1980 اظهار کرده است که آثارِ خوب گراهام گرین متعلق به گذشتههای خیلی دور است.
فرانس کافکا ( 1883 -1924)
گناه جایزه نگرفتن فرانس کافکا - نویسندهیِ چک - به گردن آکادمی سوئد نیست، زیرا که اغلب آثار کافکا پس از مرگش منتشر شده است.
مارسل پروست (1871 – 1922)
طرفداران پروست نیز نمیتوانند آکادمی سوئد را زیر سؤال ببرند. شاهکار پروست به طورِ کامل، موقعی منتشر شد که این نویسندهی فرانسوی در قید حیات نبود.
آگوست استریند برگ ( 1849 – 1912)
بزرگترین نویسنده سوئدی نیز از آکادمی سوئد جایزهای دریافت نکرد. آگوست استریند برگ به عنوان یک نویسندهای جنجالی شناخته شد. سال 1909 با اهدای جایزهی نوبل به سلما لاگرلُف روشن شد که این جایزه هرگزبه آگوست استریند برگ تعلق نخواهد گرفت. آنگاه بود که به همت جمعی طرفدار جایزهی "آنتی نوبل یا ضد جایزهی نوبل" به راه انداخته شد و در آخرین روزِ تولد استریند برگ این جایزه به این نویسندهی بزرگ اهدا شد.
منبع:سایت اثر
تنظیم : بخش ادبیات تبیان