مدرسه تابستانی صنعت سینما
تابستان فصل تعطیلی مدارس است و خبری از درس و امتحان نیست اما برای هالیوود این فصل حكم یك فصل درسخوانی و آزمون را دارد.
مدرسه تابستانی صنعت سینمای آمریكا هیچگاه تعطیل نیست و كمپانیهای فیلمسازی و تهیهكنندگان سینما، هرسال درسهای تازهای را در این فصل یاد میگیرند. حالا این نكته كه آنها درسهای یادگرفته را برای تولیدات بعدی خود به كار میبندند یا خیر، موضوعی دیگر است كه بحثی جداگانه میطلبد. این درحالی است كه دیده میشود اهالی سینما در تلاش هستند تا درسهای خوبی را از این فصل یاد بگیرند و همین نكته میتواند سرآغاز تغییرات تازهای در نوع ساخت و نمایش فیلمهای تابستانی باشد.
در نگاه اول، میتوان دید كه تابستان امسال فصل خوبی برای صنعت سینما و محصولات آن بوده است و حتی احتمال یك ركوردشكنی تازه در جدول گیشه نمایش وجود دارد.
تاكنون – كه هنوز چند هفتهای به پایان فصل باقی مانده است- رقم كل فروش فیلمهای فصل به بالای 5/3میلیارددلار رسیده است؛ یعنی رقم فروشی كه تابستان سال قبل نصیب محصولات سینمایی شد. اما تحلیلگران اقتصادی سینما پیشبینی میكنند این رقم به 3/4 میلیارددلار هم برسد و یك ركوردشكنی جدید را ثبت كند. چنین رقم فروشی زمانی كه به صورت مشخص و برای تكتك فیلمها تفكیك شود، حاوی درسهای خیلی زیادی برای صنعت سینماست. اهالی سینما با مرور این درسها میتوانند متوجه شوند كه برای دور آینده رقابتها، چه كارهایی را باید انجام دهند (و انجام ندهند)؛ این در حالی است كه منتقدین و تحلیلگران سینمایی اذعان میكنند هالیوود، تابستان امسال هم تلاش كرد چند تجربه تازه و جسورانه را در رابطه با فرمول همیشگی تابستانی خود اعمال كند.
نتیجه این تجربههای جسورانه هنوز قطعی نیست و نمیتوان با قاطعیت دربارهشان صحبت كرد. صنعت سینما، در كنار یكسری موفقیتهای قابل ذكر با تعدادی شكستهای تجاری خجالتآور هم روبهرو شد. اولین سؤالی كه برای تهیهكنندگان سینمایی مطرح میشود این است كه چه عواملی باعث شد تا برخی فیلمها با موفقیت مالی روبهرو شوند و برخی دیگر خیر؟ در حقیقت، نوع استقبال تماشاگران از محصولات سینمایی، سوالاتی را برای دستاندركاران سینمایی مطرح كرده كه آنها در پی جواب دادن به این سوالات هستند.
1- آیا ماه مه میتواند تضمینی برای طولانیتر شدن فصل تابستان باشد؟
حتما چند سال قبل، تعدادی از كمپانیهای فیلمسازی فیلمهای پرسروصدا و پرخرج خود (كه به بلاك باستر معروف هستند) را در ماه مه اكران عمومی كردند. قسمتهای سوم «شرك»، «اسپایدرمن» و «دزدان دریایی كاراییب» از جمله این فیلمها هستند كه همگی با فروش بسیار بالایی روبهرو شدند. این نكته نشان داد كه میتوان فصل تابستان سینما را كمی زودتر از زمان معمول شروع كرد.
امسال صنعت سینما 5فیلم را در ماه مه روانه پرده سینماها كرد كه به دلیل تعداد زیاد آنها نمایش یكی دو تا از آنها هم به اوایل ماه ژوئن رسید. این فیلمها عبارتند از:«سرچشمههای مردان ایكس:دولورین»، «سفرهای ستارهای پیشتازان فضا»، «فرشتگان و شیاطین»،«شبی در موزه:نبرد اسمیتسونیان» و «رستگاری ترمیناتور». این فیلمها مثل آدمخوارهایی كه به جان یكدیگر میافتند، بر میزان فروش یكدیگر تاثیر گذاشتند و نتیجه كلی این بود كه فروش نهایی آنها كمتر از حد انتظار شد.
تمام این فیلمها افتتاحیههایی قوی داشتند. اما تداوم نمایش عمومی آنها، باعث كاهش فروش تمام آنها شد. در حقیقت، با اكران عمومی هر فیلم تازه، توجه تماشاگران به آن فیلم جدید جلب شده و فیلمهای قبلی شاهد ریزش فروش میشدند. تهیهكنندگان «ترانسفورمرها: انتقام شكست خوردگان» هم میخواستند فیلم خود را در همین ایام اكران عمومی كنند. تعویق زمان نمایش عمومی این فیلم، اقدامی عاقلانه بود.
2- آیا پیروی از «ضدبرنامه» ایده خوبی است؟
در طول چند سال گذشته، كمپانیهای فیلمسازی تاكتیك قدیمی خود مبنی بر اشباع بازار از محصولات كمدی نوجوانانه را دنبال كردهاند. اما فیلمهایی مثل «مامامیا!» و «شیاطین پرادا میپوشند» و موفقیت آنها نشان داد كه منفعت حاصل از موفقیت كلان این فیلمها میتواند شامل حال بقیه محصولات سینمایی هم بشود. اما حالا این نگرانی وجود دارد كه حضور انبوه فیلمهای نوجوانانه در جدول اكران، تاثیری منفی بر وضعیت فروش یكدیگر بگذارند. از اواسط ماه جولای تا اواسط آگوست، چند فیلم بزرگسالانه اكران عمومی شد كه خانمها، كاراكترهای اصلی آن بودند؛ «حقیقت زشت»، «جولی و جولیا» و«همسر مسافر زمان». اما این تنها خانمها نبودند كه در انتخابهای خود تنوع داشتند، وجود فیلمهایی مثل «جی آماجو: ظهور كبرا»، «منطقه9»، «لعنتیهای بیآبرو» هم حكم آلترناتیوهایی را داشتند كه در نقطه مقابل آن سه فیلم دیگر بودند. در این حالت، كمپانیهای فیلمسازی از «جور بودن جنس» خود صحبت میكنند!
3- آیا ستارگان و حضورشان در فیلمها موضوع مهمی است؟
«ترانسفورمرها2» ، انیمیشن «بالا»، «خماری صبحگاهی» و «سفرهای ستارهای» 4فیلم از 5 فیلم بسیار موفق فصل تابستان هستند اما در هیچ یك از آنها یك ستاره یا سوپراستار ایفای نقش نكرده است. این فیلمنامه و ساخت هیجانانگیز آنها ( و نه حضور چهرههای مشهور) بوده كه تماشاگران را به داخل سالنهای نمایش كشانده است.
برعكس این فیلمها، كارهایی مثل «آن را تصور كن»(با بازی ادیمورفی)، «سرزمین گمشده»(ویل فرهل) و «سال یك» (جك بلك) با وجود حضور بازیگران مطرح، شكست سختی در گیشه نمایش خوردند. البته حضور این بازیگران باعث فروش فیلمهای فوق شد، اما چنین فروشهای كمی برای این فیلمها، به هیچوجه قابل قبول نیست. در راس فیلمهای پرستاره ناموفق، باید از «گرفتن پلهام، 123» اسم برد كه جان تراولتا و دنزل واشنگتن در آن نقشهای اصلی را بازی كردهاند. این فیلم در آمریكا 65میلیوندلار و در بقیه كشورهای جهان حدود28میلیوندلار فروش كرد. هزینه این فیلم بالای 100میلیوندلار بوده است.
البته حضور جانی دپ در نقش اصلی«دشمنان مردم» به فروش بیشتر آن كمك كرد. این فیلم در آمریكا و دیگر كشورهای جهان به ترتیب 96 و 64 میلیون دلار فروش كرده است. اما به قول معروف، با یك گل بهار نمیشود. خیلیها از كمپانی پارامونت انتقاد كردند كه چرا «جیآی جو» را برای منتقدین سینمایی اكران عمومی نكرده است. طبق یك سنت قدیمی، كمپانیها محصولات جدید خود را چندروز قبل از نمایش عمومی، در یك برنامه خصوصی برای منتقدین به نمایش میگذارند ولی پارامونت گفت این كار را انجام نداده است، زیرا چیزی از بابت این كار عاید این كمپانی نمیشد. این فیلم با افتتاحیه خوب 55میلیوندلاری ، نمایش خود را آغاز كرد.
4- آیا فرمولهای قدیمی جدول گیشه نمایش و فروش، كارساز است؟
تا چند سال قبل، تهیهكنندگان جمع فروش محصولات خود در آخر هفته را از روی فروش روز جمعه حساب میكردند. اما حالا به واسطه تبلیغات شفاهی تماشاگران- كه از طریق فیس بوك ، تویتر و امثال آنها صورت میگیرد- میتوان روی فروش فیلمها از جمعه تا شنبه حساب باز كرد. همین نكته باعث میشود تا نتوان وضعیت فروش هفتگی فیلمها را به صورت مشخص تخمین زد. برای مثال «برونو» فیلم آخر ساشا بارون كوهن، در فاصله جمعه تا شنبه 40درصد افت كرد.
این معادله میتواند برعكس هم باشد.آیا طبع و ذائقه تماشاگران در مورد فیلمهایی كه درباره جنگ عراق ساخته میشود، تغییر كرده است؟یا اینكه فیلمهای این ژانر هستند كه تغییر كردهاند؟ زمانی كه در سال 2007 چند فیلم با این مضمون در گیشه نمایش شكست تجاری خوردند، تحلیلگران سینمایی اینگونه اظهارنظر كردند كه تماشاگران سینما علاقهای به دیدن مسائل مربوط به جنگ عراق روی پرده سینما ندارند. اما فیلم كم خرج The Hurt Locker ساخته كاترین بیگلو(كه به بررسی حضور گروهی از نظامیان آمریكایی در شهر بغداد میپرداخت) در گیشه نمایش با موفقیت نسبی روبهرو شد.
5- نگاه مثبت جدول گیشه نمایش به فیلمهای سه بعدی
2 انیمیشن «بالا» و «عصریخبندان: ظهور دایناسورها» نسخههای سهبعدی هم داشتند و استقبال بالای تماشاگران از این نسخهها، باعث افزایش چشمگیر فروش این فیلمها شد. این موفقیت در هر دو جبهه فروش داخلی و بینالمللی نصیب این فیلمها شد. كمپانیهای فیلمسازی تخمین میزنند كه حدود 50درصد از فروش محصولاتشان، مربوط به نسخههای سهبعدی فیلمهایشان خواهد بود. «بالا» دومین فیلم پرفروش فصل تابستان سینماست كه در آمریكا به تنهایی 288 میلیون دلار فروش داشته است. موفقیت بینالمللی سومین قسمت «عصریخبندان» بهتر از موفقیت آن در داخل آمریكا بوده است. این فیلم در داخل آمریكا و خارج آن به ترتیب 188 و 576میلیون دلار فروش داشته است.
6- فروش جهانی ارزش ویژهای پیدا كرده است
این فقط «عصریخبندان3» نیست كه در خارج از آمریكا، فروش بیشتر از داخل آمریكا داشته است. «فرشتگان و شیاطین» دومین قسمت درام دلهرهآور و جنجالی «رمزداوینچی» در سطح بینالمللی 350میلیوندلار فروش داشت، در حالی كه در آمریكا فقط 133 میلیون دلار فروش كرد. مشابه چنین اتفاقی هم برای «رستگاری ترمیناتور» رخ داد. مقایسه فروش 237 میلیونی آن در مقایسه با فروش داخلی 124 میلیونی آن، میتواند درسهای زیادی برای كمپانیهای فیلمسازی داشته باشد.
با آنكه 2 قسمت قبلی مجموعه فیلم «عصریخبندان» در ماه مارس اكران عمومی شدند، ولی كمپانی فوكس سومین قسمت آن را ماه جولای روانه پرده سینماها كرد. فیلم در آمریكای شمالی تا به حال 188میلیوندلار فروخته است، ولی نمایش بینالمللی آن در دیگر كشورهای جهان عالی بوده است. این فیلم با فروش بینالمللی بالای 540 میلیوندلار موفق شد ركورد 525میلیون دلاری بینالمللی «درجست و جوی نمو» را بشكند و لقب موفقترین انیمیشن تاریخ سینما در سطح بینالمللی را از آن خود كند.
7 – میتوان چشم انتظار سورپریزها بود
در شرایطی كه بعضی فیلمها به گونهای هستند كه از قبل میتوان دربارهشان پیشبینیهایی داشت، فیلمهایی هم هستند كه كمتر كسی میتواند بگوید جزو كارهای موفق فصل خواهند شد. این فیلمها سورپریزهای فصل تابستان هستند و نكته جالب این است كه هیچ كس نمیتواند حدس بزند، این سورپریزها شامل كدام فیلمها میشود. این فیلمهای شگفتیساز، معمولا محصولاتی هستند كه خیلی ساده تهیه و تولید شدهاند و یك قصه كاملا معمولی را تعریف میكنند. اغلب اوقات هم این فیلمها، فاقد بازیگران بسیار معروف هستند. اما چیزی در درون این فیلمها وجود دارد كه عموم بینندگان را جذب خود میكند. كسی نمیتواند علت این رویكرد عمومی را توضیح بدهد و معمولا این سؤال كه «چه عاملی باعث میشود تا ناگهان این فیلمها با موفقیتی خیرهكننده روبهرو شوند؟» همیشه بیجواب باقی میماند.
به گفته پل دراگابدیان، تحلیلگر سرشناس اقتصادی سینما، این فیلمها و دلیل موفقیت ناگهانی و شگفتآور آنها، همچنان باید ناشناخته باقی بماند.تابستان امسال هم، حداقل 2 نمونه از این فیلمها روی پرده سینماها رفتند. اولین فیلم، «خماری صبحگاهی» (و یا شاید بهتر باشد این فیلم را با نام «بامداد خمار» خطاب كنیم) بود كه با حضور 3بازیگر درجه2، قصه ندانمكاریهای 3دوست صمیمی را تعریف میكرد. اقدامات آنها باعث میشود تا نامزدهای آنان تصمیم بگیرند قید ازدواج با آنها را بزنند. ادامه قصه فیلم، تلاشهای این 3دوست برای جبران گذشته است.
در نگاه اول، این فیلم هیچ چیز ویژهای ندارد كه بخواهد انبوه تماشاگران را جذب كند و برای آن پیشبینی (حداكثر) یك فروش 30تا40 میلیون دلاری میشد. اما «بامداد خمار» در كمال تعجب همگان با فروشی 265میلیون دلاری، تبدیل به یكی از 5فیلم موفق فصل تابستان شد كه توانست به فروشی بالای 200میلیون دلار دست پیدا كند. این رقم فروشی است كه «مردان ایكس4» (188میلیون) و انیمیشن كامپیوتری «هیولاها علیه بیگانههای فضایی» (198میلیون) نتوانستند به آن نزدیك شوند.
8 – مواظب سارقین ویدئویی باشید
تابستان امسال از یك نظر دیگر هم قابل بحث و بررسی است. در شرایطی كه صنعت سینما سالهاست درد و رنج خودناشی از فعالیت سارقین ویدئویی را فریاد میزند، انتشار نسخههای قاچاق و غیرقانوینی «مردان ایكس4» قبل از اكران عمومی آن، همه اهالی سینما را شگفتزده كرد و به وحشت انداخت. با آنكه افبیآی (اداره پلیس آمریكا) تحقیق ویژهای پیرامون این مسئله كرد، ولی هیچوقت معلوم نشد نسخههای قاچاق این فیلم چگونه چند هفته پیش از نمایش عمومی آن، سر از اینترنت درآورده است. كمپانی فوكس از دوستداران فیلم خواست این نسخه را دانلود یا خریداری نكنند و گفته میشود، آنها به این فراخوان و دعوت پاسخ مثبت دادند.
تحلیلگران اقتصادی سینما میگویند پخش اینترنتی فیلم، لطمه زیادی به وضعیت فروش آن در گیشه نمایش نزد و در شرایط عادی هم این فیلم حدود 200میلیون دلار در آمریكا فروش میكرد. با همه اینها، سایه ترس انتشار غیرقانونی محصولات سینمایی قبل از اكران عمومی آنها، هنوز بالای سر كمپانیهای فیلمسازی و مسئولین آنها هست.
منبع : همشهری
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی