تبیان، دستیار زندگی
تاریخ ایران بزرگمردان بسیاری را به خاطر دارد كه در كنار شاهان خودكامه و بی برنامه، در راه آبادانی و اعتلای ملك و ملت تلاش می كردند، مردانی چون صاحب ابن عباد(وزیر فخرالدوله آل بویه) خواجه نظام الملك(وزیر طغرل و ملكشاه سلجوقی)...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یادگار ماندگار امیر

تاریخ ایران بزرگمردان بسیاری را به خاطر دارد كه در كنار شاهان خودكامه و بی برنامه، در راه آبادانی و اعتلای ملك و ملت تلاش می كردند، مردانی چون صاحب ابن عباد(وزیر فخرالدوله آل بویه) خواجه نظام الملك(وزیر طغرل و ملكشاه سلجوقی) خواجه نصیرالدین توسی(وزیر ایلخانان مغول) قائم مقام فراهانی و آخرین و نامدارترین اشان" میرزا تقی خان امیركبیر".

آخرین آنها یعنی وزرای نامدار دوره قاجار، در مسیربازداشتن شاهان خودكامه و بی كفایت قاجاری چنان پیش رفتند كه جان خویش را نیز در راه آرمانشان نهادند. قائم مقام فراهانی وزیر محمدشاه قاجار كه به حیله حاسدان به قتل رسید و میرزا تقی خان امیركبیر شاگرد به حق همان مرد بزرگ نیز به دسایس همزمان حاسدان، دربار و حرمسرا و سفارتخانه های خارجی در حمام فین كاشان رگ زده شد. از این زمان است كه هر روز فجایع تازه ای به دست شاهان قاجار و وزرای نالایقی چون میرزا آقا خان نوری و میرزا آقاسی بر ایران و ایرانی وارد آمد.

امیركبیر را می توان آغازگر حركت ایران به سوی تمدن دانست،( برای اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید به این مقاله مراجعه كنید:امیركبیر از نوادر ایام) وی پایه گذار انتشار روزنامه به معنای واقعی آن، مدرسه عالی دارالفنون، اصلاح وضع نظام، برقراری درجات در سپاه، تاسیس كارخانه های تصفیه قند و شكر، بلورسازی، كاغذسازی و حریربافی و دیگر اقدامات اصلاحی است. شاید بتوان ماندگارترین و كارسازترین اقدام امیركبیر را تاسیس مدرسه دارالفنون برشمرد.

مدرسه دارالفنون- اولین مدرسه مدرن ایران- در سال 1267 هجری قمری برابر با 1228 هجری خورشیدی(1851میلادی) توسط میرزاتقی خان امیركبیر بنیان گذاشته شد. دارالفنون نخستین مدرسه و به طور مشخص اولین مدرسه عالی پلی تكنیك به سبك مدارس اروپایی بود كه به منظور واردكردن علوم و فنون روز به ایران دایر شد. طرح این بنا را میرزا رضا مهندس باشی ترسیم كرد و محمدتقی خان معمارباشی، رئیس" اداره بنایی دیوان اعلی" ساخت آن را آغاز كرد. ولی متاسفانه امیركبیر، پایه گذار دارالفنون آنقدر زنده نماند تا حاصل نخستین قدمگاه مدرنیته در ایران را ببیند.

امیركبیر وارث نظامی بود كه از اواسط دوره صفوی راه افول و زوال را طی می كرد و سال ها بود كه از چرخه تولید علم و فكر دور افتاده بود. لذا در این زمان ایران نه تنها به علم بلكه به محصول آن صنعت نیز نیازمند بود. صنایع در كشور ما در آن زمان به همان شیوه سنتی و گاه باستانی خود راه می پیمودند، مدارس فعال به جز مدارس علوم دینی وجود نداشت و در عین حال هیچ برنامه مشخصی نیز در این میان به چشم نمی خورد. عباس میرزا نایب السلطنه در سال 1226ه.ق(1188 ه.ش) و پس از او محمدشاه گروهی را به منظور كسب دانش های جدید مغرب زمین به اروپا اعزام كردند. محصلین اعزامی پس از كسب دانش و مراجعت به كشور یا در خدمت دربار قرار می گرفتند و یا در مجالس شخصی به تربیت شاگردان می پرداختند. این نابسامانی تا زمان سلطنت ناصرالدین شاه و صدارت میرزاتقی خان امیركبیر ادامه داشت. در این زمان میرزاتقی خان امیركبیر صدراعظم بزرگ ایران فرمان داد در گوشه ای از ارك شاهی تهران بنای مدرسه ای را به سبك مدارس عالی اروپا به نام دارالفنون آغاز نمایند. اندیشه امیركبیر در تأسیس دارالفنون نتیجه مجموع آموخته های او بود. وی آكادمی و مدرسه های مختلف روسیه را دیده بود و در كتاب جهان نمای جدید كه به ابتكار و زیرنظر خودش ترجمه و تدوین شده بود، شرح دارالعملهای همه كشورهای غربی را در رشته های گوناگون علم و هنر با آمار شاگردان آنها خوانده بود و از بنیادهای فرهنگی دنیای جدید خبر داشت.

در حالی كه حدود یك ماه از آغاز ساختمان مدرسه می گذشت، امیركبیر ژان داودخان مترجم اول دولت را در شوال 1266 ه.ق برای استخدام 6 معلم به شرح زیر به اتریش فرستاد:

معلم پیاده نظام یك نفر

معلم سواره نظام یك نفر

معلم توپخانه یك نفر

معلم طب وجراحی یك نفر

معلم علم مهندسی یك نفر

معلم علم معادن یك نفر

نظر امیركبیر آن بود كه معلمان خارجی باید از مداخله در امور سیاسی مملكت خودداری نمایند و تنها به كار تدریس بپردازند. به همین ملاحظه با استخدام معلمین روسی، انگلیس و فرانسوی مخالف بود و مایل بود كه معلمین موردنظر خود را از اتریش، كه در امور داخلی ایران دخالت نمی كرد، استخدام نماید. پس از چندی امیركبیر سه نفر دیگر را به گروه شش نفری فوق الذكر افزود یك داروساز جهت تعلیم فیزیك، كیمیای فرنگی(شیمی) و داروسازی و دو نفر معدنچی كه بتوانند در معادن كار كنند و یا به اصطلاح سركارگر خبره باشند.

ترتیب كار استخدام هفت معلم انجام گرفت، مگر دو معدنچی كه برای كار در معادن در نظر گرفته شده بودند. ژان داودخان با هر كدام قرارنامه جداگانه ای در 12 شوال 1267(10/ اوت 1851) امضاء، مدت خدمت هر یك را پنج سال و حقوق سالانه هر كدام را حدود ششصدتومان معین كرد و برای مخارج رفت و آمد هر كدام نیز چهارصدتومان در نظر گرفت.

هفت معلمی كه به این ترتیب از اتریش استخدام شدند از این قرارند:

كاپیتان زاتی         معلم مهندسی

كاپیتان گومنز       معلم پیاده نظام و تاكتیك نظامی

نایب اول كرزیز   معلم توپخانه

نایب اول نمیرو     معلم سواره نظام

جارنوتا    معلم معدن شناسی

دكتر پولاك         معلم طب و جراحی و تشریح

فكتی        معلم علوم طبیعی و داروسازی

این هیادت در 27 محرم 1268 ه.ق(24 نوامبر 1851) یعنی دو روز پس از عزل امیركبیر همراه ژان داودخان از طریق قسطنطنیه، طرابوزان و ارمنستان پس از تحمل مشقات فراوان وارد تهران شدند. دكتر پولاك در وضعیت معلمان اتریشی می نویسد:" ما در 24 نوامبر 1851 وارد تهران شدیم، پذیرائی سردی از ما نمودند. احدی به استقبال ما نیامد. اندكی بعد خبردار شدیم كه در این میانه اوضاع تغییر یافته و میرزاتقی خان مغضوب گردیده است."

امیركبیر مقدمات افتتاح دارالفنون را فراهم ساخت و میرزامحمدعلی خان وزیر امورخارجه را كه با وضع اروپا آشنا بود به سمت ریاست آن برگزید. نخست در نظر بود كه سی شاگرد 14 تا 16 ساله در مدرسه پذیرفته شوند، اما در اولین سال افتتاح بیش از 100 نفر ثبت نام كردند. متأسفانه امیركبیر بینانگذار دارالفنون یك ماه قبل از افتتاح مدرسه معزول شد و فرصت نیافت برنامه وسیع خود را شخصاً دنبال كند. مدرسه دارالفنون روز یكشنبه پنج ربیع الاول 1268(سیزده روز پیش از كشته امیركبیر) رسماً گشایش یافت. بدین ترتیب بیست سال پیش از تأسیس دارالفنون توكیو و سه سال پس از تأسیس دارالفنون استامبول، دارالفنون ایران به دست صدراعظم بزرگ ایران، میرزاتقی خان امیركبیر ایجاد شد. اولین رئیس مدرسه میرزامحمدعلی خان یك ماه و نیم پس از افتتاح مدرسه در تاریخ 18 ربیع الثانی 1268 فوت نمود و عزیزخان آجودان باشی به آن مقام انتخاب گردید. نظامت مدرسه را نیز رضاقلی خان هدایت به عهده داشت. با اینكه دارالفنون برای همیشه به عنوان مدرسه ای كه امیركبیر موسس آن بود در تاریخ ثبت شد،اما امیركبیر هیچگاه این موسسه را به این نام نخواند و در مكاتبات خود آن را دارالتعلیم، مدرسه جدید، مدرسه نظامیه، مكتب خانه پادشاهی و مدرسه نظامیه دارالخلاقه نامید.

مدرسه دارالفنون ابتدا جزء تشكیلات دربار بود و رئیس مدرسه با حمایت و زیرنظر شخص شاه در كلیه امور مدرسه استقلال كامل داشت و معلمین با اجازه شاه عزل و نصب می شدند. این مدرسه تا چهارسال پس از افتتاح زیرنظر یكی از شاهزادگان و یا رجال درباری اداره می شد و از آن پس زیرنظر وزارت علوم كه اولین وزیر آن اعتضادالسلطنه بود قرار گرفت.

هشتاد سال پس از افتتاح دارالفنون در 1308 وزارت فرهنگ وقت" مهندس ماركف" روسی را مامور تعمیر دارالفنون كرد. ماركف دارالفنون را بر اساس تلفیقی از معماری عصر هخامنشی و صفوی بازسازی كرد و به جز چند بخش محدود مانند حیاط و آب نما و ایوان حیاط شمالی، مابقی بخش ها را تغییر داد. این بنا در سال 1378 در فهرست آثار ملی كشور ثبت شد. در طول سالیان گذشته به ویژه پس از انقلاب در این بنا تعمیراتی انجام شده كه بیشتر به تخریب آن كمك كرده است. دیوارهای حیاط  و سالن ها را سنگ كرده و برخی از كتیبه های حیاط را به دلیل برخی مسائل اعتقادی شكسته اند.

هم اكنون این بنا در اختیار آموزش و پرورش قرار دارد و بناست در آن موزه ای به همان عنوان دایر گردد ولی متاسفانه این وزارتخانه بودجه لازم برای حفظ، مرمت و نگهداری این بنای تاریخی را ندارد و به دلیل كمبود اعتبار آموزش و پرورش، بازسازی این مراكز علمی جزو اولویت های آن وزارتخانه نیست، اینك یادگار ماندگار میرزاتقی خان امیركبیر به بنایی فرسوده كه بر دیوارهای آن خاشاك روییده تبدیل شده است و همت ملی و عزم عالی می طلبد تا زیباترین بنای خیابان ناصرخسرو كه نام و یاد از بزرگترین مرد دوره قاجار دارد با دست غارتگر زمان به دیار فراموشی نرود.

منابع:

شمیم- علی اصغر- ایران در دوره قاجار- صص161 الی 164

وب سایتhttp://www.fanni.info