تبیان، دستیار زندگی
انسان‌ها همیشه به نوعی از نشانه‌ها به‌عنوان ابزار رسانه‌ای بهره گرفته‌اند. مثلا برخی‌ها ستاره‌ها را – آن هم در شب‌های خاص- نشانه اتفاق و یا حادثه‌ای تلقی كرده و چه بسا، شكل و روند زندگی خود را با آن ستاره‌ها تغییر داده‌اند. آنتوان چخوف، نویسنده نامدار روس
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

الی، درام اجتماعی یا زیست ‌محیطی؟

درباره الی

نشانه‌ها فقط در دنیای معاصر زبانی دیگر برای درك مفاهیم نیستند.

انسان‌ها همیشه به نوعی از نشانه‌ها به‌عنوان ابزار رسانه‌ای بهره گرفته‌اند. مثلا برخی‌ها ستاره‌ها را – آن هم در شب‌های خاص- نشانه اتفاق و یا حادثه‌ای تلقی كرده و چه بسا، شكل و روند زندگی خود را با آن ستاره‌ها تغییر داده‌اند. آنتوان چخوف، نویسنده نامدار روس می‌گوید حتی میخی كه روی دیوار است، باید معنا و دلیلی داشته باشد. شكی نیست كه در دنیای هنر نیز برخی از المان‌های تصویری بی‌دلیل و بدون مطالعه به‌كار برده نمی‌شوند.

به گزارش همشهری ، شاید بعضی‌ها نخواهند از آن نشانه‌ها به‌عنوان محور موضوع استفاده كنند، اما هر شیء و یا نشانه‌ای در نوع خود می‌تواند حامل پیامی باشد و ذهن بیننده آثار هنری و حتی شنونده یك اثر موسیقایی را به خود مشغول دارد.

شاید بسیاری از شما فیلم «در باره الی» ساخته اصغر فرهادی را دیده باشید و موضوع اصلی فیلم  ذهن شما را درگیر خود كرده باشد و اینكه چرا الی با وجودی كه نامزد داشته- هر چند با هم اختلاف داشتند-  به سفری می‌آید تا با فرد دیگری برای ازدواج صحبت كند؟ و یا اینكه چرا سپیده با توجه به  آگاهی از مسائل زندگی‌ «الی» اصرار می‌كند كه او به این سفر بیاید؟

این سئوال‌ها و یا سئوال‌های از این نوع، ذهن بسیاری از بیننده‌های فیلم الی را به خود مشغول می‌كند، ضمن آنكه اتفاق مهمی هم در این فیلم می‌افتد كه كل ماجرای سفر كاراكترهای فیلم را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و آن هم غرق شدن الی در دریاست.

شاید بسیاری از شما فیلم «در باره الی» ساخته اصغر فرهادی را دیده باشید و موضوع اصلی فیلم  ذهن شما را درگیر خود كرده باشد و اینكه چرا الی با وجودی كه نامزد داشته- هر چند با هم اختلاف داشتند-  به سفری می‌آید تا با فرد دیگری برای ازدواج صحبت كند؟ و یا اینكه چرا سپیده با توجه به  آگاهی از مسائل زندگی‌ «الی» اصرار می‌كند كه او به این سفر بیاید؟

شاید این نكته كانونی خیلی مورد چرایی ذهن‌ها قرار نگیرد، ولی واقعیت این است كه آنچه این فیلم را به تب‌وتاب انداخت و باعث شد كه روند داستانی فیلم ادامه پیدا كند، غرق شدن الی در دریا، آن هم دریای مازندران بود.

هر فیلم‌سازی معمولا نمادهای فیلم و یا داستانی خود را از واقعیت‌های اجتماعی و زندگی مردم انتخاب می‌‌كند، در این فیلم هم فرهادی از یك واقعیتی گرته‌برداری كرد كه گرچه شاید در فیلم عمده نبوده و یا اینكه خیلی‌ها از كنارش به راحتی گذاشتند و آن غرق شدن الی و یا الی‌های دیگر است؛ الی‌هایی كه در همین تابستان در دریا غرق شدند و خانواده یا خانواده‌هایی را داغدار كردند.

این اتفاق ناگوار هر ساله در ساحل دریای مازندران رخ می‌دهد، از خلیج گرگان تا ساحل آستارا: غرق شناگرانی كه شنا بلد نیستند. وقتی كه تابستان می‌شود انگار دریا به شناگران اعلام جنگ می‌دهد و مردم هم بدون توجه به اعلان جنگ دریا به سویش می‌روند و جان عزیزشان را تسلیم او می‌كنند. شاید كارگردان می‌توانست در پلانی، لوكیشنی را انتخاب كند كه «الی» در استخر ویلا غرق شود و داستان از وجهی دیگر به نقطه اوج برسد؛ چون الی شخصیت اصلی فیلم است، در عین حالی كه حضور چندانی در فیلم ندارد، ولی سایه غرق شده الی، در فیلم سنگینی می‌كند.

نمایی از فیلم درباره الی

اینجا قصدم آن نیست كه بخواهم فیلم الی را نقد كنم، بلكه چیزی كه در فیلم الی دیدم، و جالب‌تر آنكه مقاله‌های فراوانی كه در باره الی نوشته شده است، هیچ‌كدام به آن نقطه‌ای كه من نگاه می‌كردم، متأسفانه یا خوشبختانه، نگاه نكردند، همه به رفتار الی، رفتار سپیده و دیگر شخصیت‌های فیلم و درونمایه آن پرداختند، اما هر فیلم علاوه بر پرسوناژها، لوكیش‌هایی دارد كه گاهی اگر خود آن لوكیشن‌ها به‌خوبی دیده شوند، چه بسا بتوان در باره آنها سخن‌های بسیاری گفت و نوشت.

در این فیلم لوكیشن ساحل، ویلا و دریا گرچه محور منظری فیلم بود، اما از نظر من محور موضوعی زیست‌محیطی فیلم محسوب می‌شد. در فیلم، ویلایی كه به‌عنوان لوكیشن اصلی انتخاب شد، شاید به ظاهر نقش آن مهم نباشد، ولی واقعیت این است كه این لوكیش می‌تواند خیلی معنا داشته باشد.

اولا در شمال ایران دریا در اختیار كسانی است كه سرمایه‌ای دارند و می‌توانند در كنار دریا، ویلاهای اختصاصی بسازند و دریا حیاط بی‌انتهای ویلای آنهاست. اگر قرار باشد كه قاعده حفظ حریم دریا را رعایت كرد و حداقل 60متر از ساحل دریا آزاد باشد، در این فیلم نشان داده می‌شود كه حتی یك متر از حریم دریا آزاد نیست و كاملا بخشی از ساحل دریا به صورت شخصی استفاده می‌شود.

دوم، شنا كردن در ساحل دریا، بدون آشنایی با اصول شنا باعث می‌شود كه افراد جان خود را از دست بدهند، مهم این نیست كه چه كس و یا چه كسانی و از چه طبقه اجتماعی‌ هستند، اصل بر حفظ سلامت شهروندان است. وقتی نهاد یا سازمانی كه اجازه ساخت و ساز بنایی را در كنار ساحل می‌دهند، به موازات آن باید تمهیدات لازم برای حفظ سلامتی شهروندان را هم فراهم كنند.

ویلایی كه در حریم ساحل دیده می‌شود، چندان امنیت ندارد، و حتی بچه‌های كوچك، آسیب‌پذیرترین و ضعیف‌ترین قشر جامعه، می‌توانند به راحتی در  كنار ساحل بازی كنند و حتی می‌توانند بدون هیچ مانعی تن  به آب بزنند.

نباید به صرف اینكه فضای جلوی ویلا مربوط به صاحب آن است و به بهانه اینكه نمی‌توان به حریم شخصی افراد وارد شد، از كنار این موضوع گذشت. واقعیت این است كه دریا حریم خصوصی هیچ كس نیست. اینجا مسئولان شهری و یا استانی هستند كه باید تعریف درستی از دریا و حریم آن داشته باشند. علاوه بر تعریف، مهم‌تر شناخت آن است كه این شناخت متاسفانه در مسئولان استان‌های شمالی – حال به هر دلیل – دیده نمی‌شود.

اگر بخواهیم نگاهی فرافردی داشته باشیم و افراد را بخشی از زنجیره حیات زیستی شهری و اجتماعی بدانیم، حذف هر فرد در حقیقت لطمه به كل این زنجیره است. مرگ یك فرد در جامعه شاید در وهله اول تاثیر سویی برای خانواده آن داشته باشد، اما احساس جامعه هم زخمی و جریحه‌دار می‌شود، به همین دلیل همه افراد در مقابل سلامتی و حیات همدیگر مسئول هستند و مهم‌تر از همه این مسئولان شهری، استانی و كشوری‌‌اند كه در مقابل سلامت و حیات شهروندان وظیفه خطیر و مهمی دارند.

گلشیفته فراهانی در نمایی از درباره الی

در حالی‌كه بر اساس قوانین كشوری و جهانی، همه مردم باید بتوانند از ساحل دریا و یا رودخانه‌ها به صورت مساوی استفاده كنند و هیچ‌كس وظیفه حصاركشی ساحل و یا دریا و رودخانه را ندارد،‌ در این فیلم چنان تصویر می‌شود كه گویی كسی برای ساخت بنا در ساحل، ممانعت نكرده و مالك توانسته در چند قدمی ساحل ویلا بسازد.

ویلایی كه در حریم ساحل دیده می‌شود، چندان امنیت ندارد، و حتی بچه‌های كوچك، آسیب‌پذیرترین و ضعیف‌ترین قشر جامعه، می‌توانند به راحتی در  كنار ساحل بازی كنند و حتی می‌توانند بدون هیچ مانعی تن  به آب بزنند. شاید این نگاه خیلی سخت‌گیرانه به‌نظر برسد، ولی این حقیقتی است كه نه در این فیلم، بلكه هم‌اكنون در ساحل دریای مازندران، از استان گلستان تا غربی‌ترین نقطه استان گیلان، یعنی آستارا دیده می‌شود.

مرگ‌های خاموش  برخی از افرادی كه در كنار ساحل ویلا دارند، شاید چندان سروصدایی نكند و احیانا خیلی‌ها هم از آن باخبر نشوند. وجود شهرك‌های متعدد در كنار ساحل، كه در واقع حق طبیعی دیگر شهروندان ایرانی را از آنها سلب می‌كنند، نشان‌دهنده یك معضل و مشكل قانونی در ایران است و كسی یا ارگان و نهادی هم نمی‌تواند با آن مقابله كند و یا شهرك‌نشینان را از حریم دریا دور كند.

آیا فرهادی كه معمولا بخشی از معضلات درونی و روحی با بن‌مایه‌های اجتماعی را تصویر می‌كند، تعمدا این فضا را انتخاب كرد یا اتفاق او را به كنار ساحل مازندران كشاند؟ اگر الی در دریا، آن هم در یك ویلای ساحلی غرق نمی‌شد، راستی موضوع فیلم به كدام سمت می‌رفت و سرنوشت الی به كجا كشیده می‌شد؟

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی