تبیان، دستیار زندگی
ند بیشتر پیشرفت می کند آببند پاشاکی (مادر علی کریمی): دوست داشتم علی دکتر یا مهندس شود چندی پیش فوتبال ایران افتخار بزرگ دیگری در سطح قاره کهن کسب کرده و عنوان مرد سال آسیا به یکی از بازیکنان شایسته ایرانی تعلق گرفت. کسی که ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اگر علی در اروپا بازی کند بیشتر پیشرفت می کند

آببند پاشاکی (مادر علی کریمی): دوست داشتم علی دکتر یا مهندس شود


چندی پیش فوتبال ایران افتخار بزرگ دیگری در سطح قاره کهن کسب کرده و عنوان مرد سال آسیا به یکی از بازیکنان شایسته ایرانی تعلق گرفت. کسی که بازی اش همگان را به یاد اعجوبه ای به نام «دیگو مارادونا» می اندازد و دریبل هایش بازی رونالدو برزیلی را تداعی می کند. بی دلیل نیست ساکنان قاره کهن و فوتبالدوستان آسیایی او را جادوگر و اعجوبه خطاب می کنند و همه از دیدن بازی اش لذت می برند. کسی که به تعبیر زیبای یکی از ورزشی نویسان جوان «اگر بخواهد قادر است خودش را هم دریبل بزند و در بالاترین سطح فوتبال دنیا بازی کند.» او کسی نیست جز علی کریمی مهاجم تکنیکی و ارزشمند تیم ملی و باشگاه الاهلی امارات .. با مادر مرد سال فوتبال آسیا گفتگو کردیم که آن را می خوانید:

خانم کریمی، ابتدا خودتان را معرفی کنید؟

من حوریه آببند پاشاکی هستم، 52 سال از خدا عمر گرفته ام و پنج فرزند دارم و علی فرزند سومم است.

قبل از آغاز گفتگو، کسب عنوان مرد سال فوتبال آسیا توسط علی کریمی را به شما و خانواده تان تبریک می گوییم شما فکر می کردید، علی با وجود دو رقیب پر نفوذ بتواند این افتخار را کسب کند؟

من می دانستم علی به این افتخار دست پیدا می کند چون دلم خیلی روشن بود. آن روز وقتی قرار بود مرد سال آسیا را انتخاب و معرفی کنند من از صبح پای تلویزیون نشسته بودم و در اولین بخش خبرهای ورزشی خبر این موفقیت بزرگ را شنیدم و شکر خدا را به جای آوردم.

بعد از اطلاع از انتخاب علی اولین کاری که کردید چه بود؟

خیلی خوشحال بودم و می خواستم به علی هم تبریک بگویم اما به او دسترسی نداشتم، بنابراین به منزلش در امارات زنگ زدم و با عروسم صحبت کردم. گفتم می خواهم با علی حرف بزنم عروسم گفت مادرجان به محض اینکه علی آمد با شما تماس می گیریم. به عروسم گفتم قبل از هر چیز برای پسرم اسفند دود کند چون خیلی خوش تیپ و خوشگل شده بود(با خنده) ترسیدم او را چشم بزنند.

الان چند وقت است علی و خانواده اش را ندیده اید؟

حدود یک ماه است علی را ندیده ام! عروس و نوه هایم چند ماهی است به ایران نیامده اند! دلم برایشان خیلی تنگ شده است.

معمولاً هر چند وقت یکبار علی را می بینید؟

بستگی به بازی تیم ملی دارد. اگر بازی های تیم ملی زیاد باشد. علی هم زود به زود می آید، امسال هم خدا را شکر علی را بیشتر از سالهای پیش دیدیم.

معلوم است عروس و نوه هایتان را خیلی دوست دارید اینطور نیست؟

خیلی زیاد همسر علی، خانم خوب و مهربانی است و از او خیلی راضی ام. وقتی پنج سال پیش علی خواست به خواستگاری او برویم من و پدرش به دلیل اینکه علی دو تا برادر مجرد بزرگتر از خود داشت، مخالفت کردیم و با انتخاب او موافق نبودیم، اما اصرار علی ما را هم راضی کرد و خوشبختانه این وصلت سرگرفت و خدا را شکر عروس خوب و مهربانی نصیب ما شده است از دو پسر علی هاوش و کیارش هم که هر چی بگویم کم گفتم. به خصوص هاوش که کپی بچگی های علی است و تمام خصلت ها و شیطنت های دوران کودکی پدرش را به ارث برده است!

از دوران کودکی علی بگویید، چطور بچه ای بود؟

پر جنب و جوش و سرشار از انرژی. فکر و ذکرش فوتبال بود. در دوران کودکی و نوجوانی تا دلتان بخواهد شیشه همسایه ها و خانه مان را شکسته است. خلاصه همه اهل محل از دست فوتبال و علی و دوستانش آسایش نداشتن (با خنده)

فکر می کردید همین بچه شلوغ و پر سر و صدا روزی یکی از بهترین فوتبالیستهای دنیا و آسیا شود؟

راستش را بخواهید هرگز فکر نمی کردم علی روزی در فوتبال این اندازه مطرح و معروف شود. اما خودش تلاش کرد و خدا هم کمکش کرد و به چیزی که می خواست رسید.

دوست داشتید علی چه کاره شود؟

من هم مثل خیلی از پدر و مادرها دلم می خواست فرندانم دکتر و مهندس شوند. علی هم تا سوم راهنمایی خیلی خوب درس می خواند و شاگرد زرنگ بود، اما بعد از آن درسش افت کرد و تا دیپلم بیشتر نتوانست تحصیل کند.

خب الان از اینکه علی یک بازیکن بزرگ و مشهور شده راضی هستید؟

چرا که راضی نباشم. بالاخره خواست و حکمت خدا این بوده که علی اینطوری به کشورش خدمت کند. علی با گلها و بازی خویش برای مردم شادی می آورد و ما هم از شادی مردم خوشحال و راضی هستیم.

رفتار علی با شما و خواهر و برادرانش چطور است؟

خیلی خوب. علی بچه خانواده دوست و احساساتی است. تنها عیب او این است که زود عصبانی می شود، اما عصبانیت اش هم لحظه ای است خیلی زود همه چیز را فراموش می کند.

برخورد مردم با شما به عنوان خانواده یک قهرمان ملی چگونه است؟

مردم به خصوص هم محله ای هایمان به ما خیلی لطف دارند. همیشه جویای حال علی هستند. حتی همسایه های استقلالی هم علی را دوست دارند و ما را مورد لطف قرار می دهند.

الان صحبت از رفتن علی به اروپا و بازی کردن در لیگ های اروپایی است، شما در این باره چه نظری دارید؟

با اینکه دوری علی برایم خیلی سخت است اما هیچ وقت نخواستم مانع پیشرفت او شوم. البته خود علی هم به خاطر نزدیکی امارات به ایران تاکنون نخواسته به اروپا برود ولی این بار به نظر من بهتر است برای پیشرفتش در لیگ های اروپایی بازی کند.

اگر قرار باشد به بهترین بازیکنان آسیا یک نصیحت مادرانه بکنید به او چه می گویید؟

از علی و همه فرزندانم می خواهم در زندگی راه درست را در پیش بگیرند و به هر مقامی که رسیدند مردم را فراموش نکنند.