تبیان، دستیار زندگی
از نظر اسلام، این مسئله هرگز مطرح نیست كه آیا زن و مرد دو انسان‏ متساوی در انسانیت هستند یا نه و آیا حقوق خانوادگی آنها باید ارزش‏ مساوی با یكدیگر داشته باشند یا نه؟ از نظر اسلام، زن و مرد هر دو انسانند و از حقوق انسانی متساوی بهره‏مندند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زنان با مردان برابرند؟

زن ومرد

از نظر اسلام، این مسئله هرگز مطرح نیست كه آیا زن و مرد دو انسان‏ متساوی در انسانیت هستند یا نه و آیا حقوق خانوادگی آنها باید ارزش‏ مساوی با یكدیگر داشته باشند یا نه؟ از نظر اسلام، زن و مرد هر دو انسانند و از حقوق انسانی متساوی بهره‏مندند.

آن‌چه از نظر اسلام مطرح است ، این است كه زن و مرد به دلیل این‌كه یكی زن‏ است و دیگری مرد، در جهات زیادی مشابه یكدیگر نیستند؛ جهان برای آنها یك‌جور نیست؛ خلقت و طبیعت، آنها را یكنواخت نخواسته است و همین‏ جهت، ایجاب می‏كند كه از لحاظ بسیاری از حقوق و تكالیف و مجازات‏ها، وضع‏ مشابهی نداشته باشند. در دنیای غرب، اكنون سعی می‏شود میان زن و مرد از قوانین و مقررات و حقوق و وظایف، وضع واحد و مشابهی به وجود آورند و تفاوت‏های غریزی و طبیعی زن و مرد را نادیده بگیرند. تفاوتی كه میان نظر اسلام و سیستم‏های غربی وجود دارد، در این جاست.

لازمه ی عدالت و حقوق فطری و انسانی زن و مرد، عدم تشابه آنها در پاره‏ای از حقوق است.

از نظر ما، حقوق طبیعی و فطری از آن جا پیدا شده كه دستگاه خلقت با روشن‌بینی و توجه به هدف، موجودات را به سوی كمالاتی كه استعداد در وجود آنها نهفته است ، سوق می‏دهد. هر استعداد طبیعی، مبنای یك حق طبیعی است و یك سند طبیعی برای آن به شمار می‏آید. استعدادهای طبیعی، مختلف است، دستگاه خلقت، هر نوعی از انواع موجودات را در مداری مخصوص به خود او قرار داده است و سعادت او را هم در این قرار داده كه در مدار طبیعی خودش حركت كند. دستگاه آفرینش در این كار خود ، هدف دارد و این سندها را به صورت تصادف و از روی بی‌خبری و ناآگاهی، به دست مخلوقات نداده است.

ریشه و اساس حقوق خانوادگی را كه مسئلة مورد بحث ماست، مانند سایر حقوق طبیعی، در طبیعت باید جست‌وجو كرد.

از استعدادهای طبیعی زن و مرد و انواع سندهایی كه خلقت به دست آنها سپرده است، می‏توانیم بفهمیم آیا زن و مرد دارای حقوق و تكالیف مشابهی هستند یا نه؟

افراد بشر از لحاظ حقوق اجتماعی غیرخانوادگی، یعنی از لحاظ حقوقی كه در اجتماع بزرگ، خارج از محیط خانواده، نسبت به یكدیگر پیدا می‏كنند ، هم وضع‏ مساوی دارند و هم وضع مشابه؛ یعنی حقوق اولی و طبیعی آنها برابر یكدیگر و مانند یكدیگر است؛ اما در اجتماع خانوادگی چطور؟ آیا افراد بشر در اجتماع خانوادگی نیز از لحاظ حقوق اولیة طبیعی، وضع مشابه و همانندی دارند و تفاوت آنها در حقوق اكتسابی است ؟

جواب روشن است . به استعدادها و احتیاج‏های طبیعی زن و مرد و به عبارت دیگر به سندهای طبیعی كه قانون خلقت به دست هر یك از زن و مرد داده است، مراجعه می‏كنیم؛ تكلیف روشن می‏شود. اكنون ما باید توجه خود را به سوی طبیعت حقوقی خانوادگی زن و مرد معطوف‏ كنیم و در این زمینه، دو چیز را باید در نظر بگیریم یكی این‌كه آیا زن و مرد از لحاظ طبیعت اختلافاتی دارند یا نه؟ به عبارت دیگر ، آیا اختلافات زن‏ و مرد فقط از لحاظ جنسیتی است یا اختلافات آنها عمیق‌تر از اینهاست؟ دیگر این‌كه اگر اختلافات و تفاوت‏های دیگری در كار است، آیا این‏ اختلافات از نوع اختلافات و تفاوت‏هایی است كه در تعیین حقوق و تكالیف‏ آنها مؤثر است یا از نوع اختلاف رنگ و نژاد است كه با طبیعت حقوقی‏ بشر، بستگی ندارد؟

تفاوت‏های زن و مرد، تناسب است؛ نه نقص و كمال. قانون خلقت، خواسته است با این تفاوت‏ها، تناسب بیشتری میان زن و مرد كه قطعا برای زندگی مشترك ساخته شده‏اند و مجرد زیستن انحراف از قانون خلقت است، به وجود آورد.

دو گونگی‏های زن و مرد

الف) از لحاظ جسمی: مرد به طور متوسط، درشت‌اندام‏تر است و زن، كوچك‌اندام‏تر، مرد، بلندقدتر است و زن، كوتاه قدتر. مرد، خشن‏تر است و زن، ظریف‌تر. صدای مرد، كلفت‏تر و خشن‏تر است و صدای زن، نازك‌تر و لطیف‏تر. جنین دختر از جنین پسر، سریع‌تر رشد می‏كند. رشد عضلانی مرد و نیروی بدنی او، از زن بیشتر است. مقاومت زن در مقابل بسیاری از بیماری‏ها، از مقاومت مرد بیشتر است. زن زودتر از مرد، به مرحلة بلوغ می‏رسد و زودتر از مرد هم از نظر تولید مثل، از كار می‏افتد. دختر زودتر از پسر به سخن می‏آید. مغز متوسط مرد، از مغز متوسط زن، بزرگ‌تر است، ولی با در نظر گرفتن نسبت مغز به مجموع بدن، مغز زن از مغز مرد بزرگ‌تر است. ریة مرد، قادر به تنفس هوای بیشتری از ریة زن است. ضربان‏ قلب زن، از ضربان قلب مرد، سریع‌تر است.

زن ومرد

ب) از لحاظ روانی: میل مرد به ورزش و شكار و كارهای پر حركت و جنبش،‏ بیش از زن است. احساسات مرد، مبارزانه و جنگی و احساسات زن، صلح‌جویانه‏ و بزمی است. مرد غوغاگرتر است و زن آرام‌تر و ساكت‏تر. زن از توسل به خشونت دربارة دیگران و دربارة خود پرهیز می‏كند .

احساسات زن از مرد، جوشان‌تر است، زن از مرد سریع الهیجان‏تر است؛ یعنی‏ زن در مورد اموری كه مورد علاقه یا ترسش هست، زودتر و سریع‌تر تحت تأثیر احساسات خویش‏ قرار می‏گیرد و مرد، سرد مزاج‌تر از زن است. مرد از زن بیشتر قدرت كتمان راز دارد و اسرار ناراحت كننده را در درون‏ خود حفظ می‏كند و به همین دلیل ابتلای مردان به بیماری ناشی از كتمان راز، بیش از زنان است.

ج) از نظر احساسات به یكدیگر :  مرد زنی را دوست می‏دارد كه او را پسندیده و انتخاب كرده باشد و زن مردی را دوست‏ می‏دارد كه ارزش او را درك كرده باشد و دوستی خود را قبلا اعلام كرده باشد.  زن از مرد، شجاعت و دلیری می‏خواهد و مرد از زن، زیبایی و فهمیدگی. زن حمایت مرد را گران‌بهاترین چیزها برای خود می‏شمارد.

آن چه در بالا بدان اشاره شد، بیان كوتاهی بود از تفاوت‏های طبیعی و ذاتی میان زن و مرد و آن‌چنان كه قبلاً هم گفتیم، منشأ تفاوت حقوق در نظر گرفته شده برای زن و مرد در اسلام، همین تفاوت‏های موجود میان آنهاست. البته می‏توان به طور جداگانه و مستقل درباره  هر یك از حقوق اسلامی (از جمله حقوق اقتصادی و اجتماعی، مانند حق مهر و نفقه، حق طلاق، حق ارث و...) و فلسفه تفاوت‏های میان آنها برای زن و مرد ، بحث‌های مفصلی را انجام داد كه از حوصله این مطلب خارج است و در مقالات آینده به آن پرداخته خواهد شد.

منبع :پرسمان - باتغییر

تنظیم برای تبیان :داوودی

مقالات مرتبط :

مردها چه می خواهند؟

مردان و ماجرای احساسات

زنان احساس گرا و مردان قدرت مدار

زنان و مردان تفاوت ها ، شباهت ها

تفاوت های زنان و مردان از نظر شیوه های ارتباطی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.