تبیان، دستیار زندگی
قدرت در گذشته در دست شاهزادگان، اشراف و نخبگان حاکم قرار داشته است؛ و به عنوان توان تحمیل اراده بر دیگران و تعدیل رفتار آنان تعریف می شده است....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رسانه ها و سیاست:

زنجیره ای متصل به شهروندان
زمین

قدرت در گذشته در دست شاهزادگان، اشراف و نخبگان حاکم قرار داشته است؛ و به عنوان توان تحمیل اراده بر دیگران و تعدیل رفتار آنان تعریف می شده است. چنین تصویری از قدرت دیگر با واقعیت دوران ما تطابق ندارد. قدرت همه جا هست و هیچ جا نیست: در تولید انبوه، جریانهای پولی، سبک های زندگی، در بیمارستانها، در مدارس، در تلویزیون، در تصاویر، در پیامها، در تکنولوژی ها...ار آنجا که جهان اشیاء خود را بر اراده ما تحمیل می کند، هویت ما دیگر نه بر اساس آنچه می کنیم بلکه براساس آنچه هستیم، تعریف می شود، و از این روی جوامع ما به تجربه جوامع موسوم به سنتی، نزدیکتر می شوند، که بیشتر در پی توازن هستند تا پیشرفت. بنابراین پرسشی که اندیشه و عمل سیاسی باید به آن پاسخ دهد، این است:چگونه می توان پیوندی میان فضای به غایت بسته و پاره پاره فرهنگها، ایجاد کرد؟...اصل مطلب، کسب قدرت نیست بلکه بازآفرینی جامعه، ابداع سیاستی نوین، پرهیز از تضاد کور بازارهای باز و اجتماعات بسته، و یافتن راه حلی است برای جلوگیری از فروپاشی جوامعی که در آنها فاصله میان خودیها و غیر خودیها، درونیها و بیرونیها، افزایش یابد.

کمرنگ شدن مرزهای دولتهای ملی، باعث می شود که به طور کلی تعریف شهروند و شهروندی نیز، دچار تغییر شود. آنچه در دوران حاکمیت ایدئولوژی جهانی شدن رخ می دهد، عدم حضور مواضع روشن و مشخص برای تعریف قدرت است. این مساله تدریجا موجب سست شدن کنترل اجتماعی و توسعه چالش های مختلف در زمینه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می شود.

در جامعه امروز، بدون مدد و یاری رسانه های الکترونیک، تقریبا راهی برای کسب قدرت و اعمال نفوذ بر افکار عمومی، وجود ندارد.

ناتوانی نهاد دولت در تحت کنترل داشتن جریانهای سرمایه و ایجاد امنیت شغلی و اقتصادی، تا حد زیادی می تواند موضوعیت دولت را برای افراد جامعه از بین ببرد. به این ترتیب مدیریت مسائل جهانی هر روز پررنگ تر می شود. قراردادهای اجتماعی میان دولت، کار و سرمایه، لغو می شود و این رخداد موجب آن است که هر فردی تنها برای دستیابی به منافع فردی خود بجنگد.

دگرگونی سیاست و فرایندهای دموکراتیک در جامعه شبکه ای، ژرف تر از آن است که بتوان در این مقاله به آن پرداخت. چرا که عوامل متعددی در این میان وجود دارند که همگی به ایجاد این دگرگونی ها کمک کرده اند. از جمله این عوامل می توان به تکنولوژی های نوین اطلاعاتی اشاره کرد که در منازعات سیاسی و در راه کسب قدرت، و برای انتقال ایدئولوژی های گوناگون، به کار می روند. مسلما این عامل نقش بسیار مهمی را در رابطه با جریانات مختلف سیاسی که ناشی از ساختار خاص حکومتی و سیاسی در جوامع مختلف است، ایفا می کند.

زمین

مثلا در جریان انتخابات سیاسی در یک جامعه، چنانچه چپ و راست و میانه روها، خیال دستیابی به حداکثر آراء شهروندان را داشته باشند، این یک اصل قطعی و ضروری است که باید برنامه ای مدون و دقیق را از طریق رسانه های تکنولوژیک، پیش برند. به این ترتیب به نظر می رسد که خصوصا در مقاطع زمانی خاصی، رسانه های الکترونیک همچون رادیو، تلویزیون، روزنامه ها و اینترنت، به حوزه های ممتاز در عرصه سیاست بدل می شوند. هرچند این بدان معنا نیست که می توان تئوریهای سیاسی و یا اصلا کل سیاست را به صوت و تصویر، تقلیل داد، اما مقصود، بیشتر اشاره به این نکته است که در جامعه امروز، بدون مدد و یاری رسانه های الکترونیک، تقریبا راهی برای کسب قدرت و اعمال نفوذ بر افکار عمومی، وجود ندارد.

البته لازم به ذکر است که بیان این مطلب از این جهت نیست که بخواهیم از تسلط رسانه بر سیاست سخن گوییم و یا اینکه رسانه ها، جهت گیری خاص خود را به مخاطبان تحمیل می کنند. مقصود چنین چیزی نیست. چرا که به نظر می رسد غایت و هدف مندی در رسانه ها بسیار گوناگون، متنوع و تغییر پذیر است. به همین خاطر نمی توان در رابطه با رسانه چنین قضاوتی را ارائه کرد. اما آنچه در این میان اتفاق می افتد، رمز گذاری هایی است که تهیه کنندگان برنامه ای رسانه ای با دقت و ظرافت خاصی انجام میدهند. یعنی به کار بردن معانی مستتر و پنهانی در متن یک برنامه رسانه ای که نوع رمز گشایی از آن به مخاطب واگذار می شود و گاهی ممکن است برداشت های متفاوتی در این میان به وجود بیاید که ارتباط چندانی با نیت و غایت تولید کنندگان برنامه ها وجود نداشته باشد.

رسانه ها به غایت گوناگونند. روابط آنها با سیاست و ایدئولوژی بسیار پیچیده و غیر مستقیم است

آری! رسانه ها به غایت گوناگونند. روابط آنها با سیاست و ایدئولوژی بسیار پیچیده و غیر مستقیم است. به نظر می رسد رابطه ای دوسویه بین مخاطبان و رسانه ها برقرار است تا تاثیری واقعی از پیامها بر مخاطبان ایجاد شود. هرچند در برخی از موارد ممکن است این رابطه از تعادل تا حدی فاصله گیرد و تبادلی نامتقارن میان رسانه و مخاطب صورت گیرد، اما در اصل باید تعادل در این بین رعایت شود و این به عدالت نزدیکتر است. هرچند که در بسیاری از موارد پیامها توسط مخاطبان مورد دستکاری قرار می گیرند و از شکل اصلی خود خارج می شوند و این یکی از آفت های موجود در این رابطه دوسویه میان رسانه و مخاطب است که ممکن است به امر خطیری تبدیل شود. که البته وقوع چنین مسائلی در این عرصه عظیم و پر پیچ و خم، چندان بعید و دور از ذهن به نظر نمی رسد و بایستی در همه حال تمهیداتی برای این امور اندیشیده شود که سردمداران رسانه به آن توجه ویژه ای دارند.

جنگ

به طور کلی می توان اینطور بیان کرد که رسانه ها ریشه در جامعه دارند تعامل آنها با فرایند سیاسی، بسیار نامعین و نامعلوم است و در وابستگی دائمی با پس زمینه ها، استراتژیهای کنشکران سیاسی و تعامل میان خصوصیات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی دارد.

در اینجا بیشتر به دنبال بیان این موضوع هستیم که رسانه های الکترونیک نقش حیاتی و بسیار مهمی را در سیاست دوران معاصر، ایفا می کنند.

گسترش به شدت فزاینده رسانه های نوین، موجب شده اند که اطلاعات و مسائل سیاسی، اساسا در نهاد و حوزه رسانه ها نمایان شوند. به گونه ای که گاهی احساس می شود که بیرون از دنیای رسانه ها تنها حاشیه هایی از سیاست را می توان یافت. اما نکته مهم این است که در چنین شرایطی به نظر می رسد که آنچه رسانه ها تولید می کنند، توسط آنها مشخص نمی شود، بلکه یک فرایند اجتماعی-سیاسی باز و بدون عدم قطعیت در جریان است که منطق سیاست را در چهارچوب رسانه های الکترونیک، بازنمایی می کند. هرچند که رسانه ها نیز در بسیاری از موارد به دلیل وجود پیچیدگیهای سیاسی، می بایست به شکل و رویه سیاست، تغییر چهره دهند تا هماهنگی لازم میان این دو نهاد برقرار شود.

بنابراین آنچه مشخص است اینکه رسانه ها اصولا بر ماهیت نهادهای اجتماعی و سیاسی تاثیر گذار هستند و مرز رابطه ای که میان سیاست، رسانه ها و مردم وجود دارند، نکته ای است که تشخیص آن دشوار به نظر می رسد.

فاطمه ناظم زاده/گروه جامعه و سیاست

منابع":

جهانی شدن و فرهنگ، نوشته جان تاملینسون،ترجمه محسن حکیمی

عصر اطلاعات،قدرت و هویت، نوشته مانوئل کاستلز، ترجمه حسن چاووشیان

نظریه های جامعه شناسی، نوشته آنتونی گیدنز، ترجمه محسن ثلاثی

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور