تبیان، دستیار زندگی
گوشه هایی از معارف مهدوی در رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهدی باوری در سخنان نایب الحجه (1)
مهدی باوری در سخنان نایب الحجه (1)

گوشه هایی از معارف مهدوی در رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی

- توقف ناپذیری دعوت الهی

یک نکته این است که وجود مقدس حضرت بقیةاللَّه (ارواحنافداه) استمرار حرکت نبوت‌ها و دعوت‌هاى الهى است از اول تاریخ تا امروز؛ یعنى همان‌طور که در دعاى ندبه مى‌خوانید، از «فبعض اسکنته جنّتک» - که حضرت آدم است - تا «الى ان انتهى الامر» - که رسیدن به خاتم‌الانبیاء (صلّى‌اللَّه‌علیه‌واله) هست - و بعد مسأله وصایت و اهل بیت آن بزرگوار، تا مى‌رسد به امام زمان، همه، یک سلسله متصل و مرتبط به هم در تاریخ بشر است. این، بدین معناست که آن حرکت عظیم نبوت‌ها، آن دعوت الهى به‌وسیله پیامبران، در هیچ نقطه‌یى متوقف نشده است.

بشر به پیامبر و به دعوت الهى و به داعیان الهى احتیاج داشته است و این احتیاج تا امروز باقى است و هر چه زمان گذشته، بشر به تعالیم انبیا نزدیک‌تر شده است. امروز جامعه بشرى با پیشرفت فکر و مدنیت و معرفت، بسیارى از تعالیم انبیا را - که ده‌ها قرن پیش از این، براى بشر قابل درک نبود - درک کرده است.

همین مسأله عدالت، مسأله آزادى، مسأله کرامت انسان - این حرفهایى که امروز در دنیا رایج است - حرفهاى انبیاست. آن روز عامه مردم و افکار عمومى مردم این مفاهیم را درک نمى‌کردند. پى‌درپى آمدن پیغمبران و انتشار دعوت پیغمبران، این افکار را در ذهن مردم، در فطرت مردم، در دل مردم، نسل به نسل نهادینه کرده است.

مهدی باوری در سخنان نایب الحجه (1)

- استمرار سلسله دعوت کنندگان الهی

آن داعیان الهى، امروز سلسله‌شان قطع نشده است و وجود مقدس بقیةاللَّه‌الاعظم (ارواحنافداه) ادامه سلسله داعیان الهى است، که در زیارت آل یاسین مى‌خوانید: «السّلام علیک یا داعى‌اللَّه و ربّانى آیاته». یعنى شما امروز همان دعوت ابراهیم، همان دعوت موسى، همان دعوت عیسى، همان دعوت همه پیغمبران و مصلحان الهى و دعوت پیامبر خاتم را در وجود حضرت بقیةاللَّه مجسم مى‌بینید. این بزرگوار، وارث همه آنهاست و دعوت و پرچم همه آنها را در دست دارد و دنیا را به همان معارفى که انبیا در طول زمان آورده‌اند و به بشر عرضه کرده‌اند، فرا مى‌خواند. این، نکته مهمى است. (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به‌مناسبت نیمه‌ شعبان 29/6/1384)

- اتفاق مسلمانان بر ظهور منجی

در حقیقت ولادت این بزرگوار یک عید حقیقى است؛ لذا بزرگداشت خاطره این روز و این ساعت هرگز از یاد معتقدان به مهدویت نخواهد رفت.

فقط مردم شیعه نیستند که منتظر مهدى موعود (سلام‌الله‌علیه) هستند، بلکه انتظار منجى و مهدى، متعلق به همه مسلمانهاست. فرق شیعه با دیگران این است که شیعیان آن منجى را با نام و نشان، با خصوصیات گوناگون مى‌شناسند؛ اما دیگر مسلمانان که به منجى هم معتقدند، منجى را نمى‌شناسند؛ تفاوت، این‌جاست؛ والا اصل مهدویت مورد اتفاق همه مسلمانهاست.

- اتفاق ادیان بر ظهور منجی

ادیان دیگر هم در اعتقادات خودشان، انتظار منجى را در نهایت زمانه دارند؛ آنها هم در یک بخش از قضیه، مطلب را درست فهمیده‌اند؛ اما در بخش اصلى قضیه که معرفت به شخص منجى است، دچار نقص معرفتند. شیعه با خبر مسلم و قطعى خود، منجى را با نام، با نشان، با خصوصیات، با تاریخ تولد، مى‌شناسد. (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به‌مناسبت نیمه شعبان 29/6/1384)

- مفهوم شناسی انتظار فرج

1. تسلیم نشدن در برابر ستمگران

انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گسترده‌یى است. یک انتظار، انتظارِ فرجِ نهایى است؛ یعنى این‌که بشریت اگر مى‌بیند که طواغیت عالم ترک‌تازى مى‌کنند و چپاولگرى مى‌کنند و افسارگسیخته به حق انسانها تعدى مى‌کنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چاره‌یى نیست و بایستى به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست - «للباطل جولة» - و آن چیزى که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانى که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستم‌ها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است.

2. تلاش برای برون رفت از بن بست ها

لیکن انتظار فرج مصداق‌هاى دیگر هم دارد. وقتى به ما مى‌گویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایى باشید، بلکه معنایش این است که هر بن‌بستى قابل گشوده شدن است.

فرج، یعنى این؛ فرج، یعنى گشایش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج مى‌آموزد و تعلیم مى‌گیرد که هیچ بن‌بستى در زندگى بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان ناامید دست روى دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کارى نمى‌شود کرد؛

نه، وقتى در نهایتِ زندگىِ انسان، در مقابله با این‌همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بن‌بست‌هاى جارى زندگى هم همین فرج متوقَّع و مورد انتظار است.

3. آماده سازی برای رویارویی با مشکلات و دشمنی ها

این، درس امید به همه انسانهاست؛ این، درس انتظار واقعى به همه انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانسته‌اند؛ معلوم مى‌شود انتظار، یک عمل است، بى‌عملى نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنى این‌که دست روى دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کارى بشود.

4. جوشش انگیزه تعالی

انتظار یک عمل است، یک آماده‌سازى است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایى است در همه زمینه‌ها. این، در واقع تفسیر این آیات کریمه قرآنى است که: «و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین» یا «ان الارض للَّه یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین». یعنى هیچ‌وقت ملت‌ها و امت‌ها نباید از گشایش مأیوس شوند.

5. دوری از افسردگی

آن روزى که ملت ایران قیام کرد، امید پیدا کرد که قیام کرد. امروز که آن امید برآورده شده است، از آن قیام، آن نتیجه بزرگ را گرفته است و امروز هم به آینده امیدوار است و با امید و با نشاط حرکت مى‌کند. این نور امید است که جوان‌ها را به انگیزه و حرکت و نشاط وادار مى‌کند و از دل‌مردگى و افسردگى آنها جلوگیرى مى‌کند و روح پویایى را در جامعه زنده مى‌کند. این، نتیجه انتظار فرج است. بنابراین، هم باید منتظر فرج نهایى بود، هم باید منتظر فرج در همه مراحل زندگى فردى و اجتماعى بود. اجازه ندهید یأس بر دل شما حاکم بشود، انتظار فرج داشته باشید و بدانید که این فرج، محقَّق خواهد شد؛ مشروط بر این‌که شما انتظارتان، انتظار واقعى باشد، عمل باشد، تلاش باشد، انگیزه باشد، حرکت باشد.

6- مانع تسلط دشمن

نکته دیگر و سخن آخر این است که جامعه‌یى که به مهدویت معتقد است، قوت قلب پیدا مى‌کند. این قوت قلب براى ملت‌ها خیلى مهم است. بدانید تسلط استعمار بر کشورهاى اسلامى بعد از آن بود که توى دل ملت‌ها را خالى کردند؛ آنها احساس ضعف کردند؛ احساس عدم توانایى کردند، بعد اینها آمدند و با قدرت بر آنها مسلط شدند. امروز هم همین‌جور است. ما در روابط سیاسى و دیپلماسى دنیا داریم جلوى چشم‌مان مى‌بینیم که یکى از بزرگ‌ترین شگردهاى استکبار جهانى این است که مى‌خواهد دل مسؤولان کشورهاى گوناگون را - حالا در کشورهاى اسلامى - خالى کند و احساس بى‌پشتوانگى به آنها تزریق کند، تا آنها احساس کنند که چاره‌یى ندارند جز این‌که زیر بار مثلاً امریکا بروند. این احساس ضعف، بلاى بزرگى است. ملت‌ها حرکت نمى‌کنند؛ چون احساس ضعف مى‌کنند. ملت فلسطین ده‌ها سال ساکت و آرام نشسته بود؛ چون احساس مى‌کرد نمى‌تواند. آن روزى که فکرِ توانستن در ملت فلسطین به وجود آمد، قیام کرد و با این قیام، این‌همه موفقیت را به دست آورده است. رنج مى‌برد؛ اما دارد پیش مى‌رود.

فرق است بین ملتى که حرکتى نمى‌کند، سیلى هم نمى‌خورد؛ اما روزبه‌روز عقب مى‌نشیند؛ روزبه‌روز بدبخت‌تر و زیرِدست‌تر مى‌شود، دلش هم خوش است که من سیلى نمى‌خورم، با آن ملتى که سختى راه را تحمل مى‌کند، پایش به سنگ مى‌خورد، خونى هم مى‌شود؛ اما در راهِ به سمت موفقیت، به سمت سرمنزل سعادت، به سمت عزت، پیش مى‌رود.

ملت فلسطین امید پیدا کرد، حالا حرکت مى‌کند و جلو مى‌رود و این حرکتِ به جلو تا هر وقت که وجود داشته باشد، باعث مى‌شود که درهاى فرج به روى آنها باز باشد؛ و راه قطعه قطعه طى خواهد شد تا ان‌شاءاللَّه به هدف نهایى‌شان برسند. احساس ضعف براى یک ملت، خیلى احساس خطرناک و سم مهلکى است. یکى از برکات اعتقاد به مهدویت این است که انسان احساس اطمینان مى‌کند؛ احساس قوت قلب مى‌کند؛ احساس قدرت مى‌کند. و ملت ما بحمداللَّه این‌گونه است.

ما در جبهه‌هاى جنگ هم جوان‌هاى خودمان را مى‌دیدیم که به مدد غیبى و به توجه و نظر لطف ولى‌عصر (ارواحنافداه) اعتقاد داشتند و از همان اعتقاد و از همان قوت قلب هم استفاده مى‌کردند و توانایى مضاعف پیدا مى‌کردند و پیش مى‌رفتند. البته اعتقاد به کمک غیبى اگر معنایش این است که انسان بیکار بماند، درها را ببندد و منتظر باشد که از غیب کمک بشود، بداند که از غیب هم کمکى نخواهد شد؛ «و ما جعله اللَّه الّا بشرى لکم و لتطمئنّ قلوبکم به». کمک غیبى در میدان جنگ، در میدان چالش‌هاى سیاسى و در ایستادگى ملت‌هاست که به سراغ انسان مى‌آید. اگر بایستید، کمک غیبى هم هست.


منبع: "پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای"

تنظیم برای تبیان:مجید نقدی گروه حوزه علمیه