حوزه علمیه از چه رنج می برد؟
ما نواقصى داريم. اولاً شوراى عالى - كه نمىدانم آقايان «شوراى عالى» تشريف دارند اینجا يا نه؟ - بايد به مسألهی «سياست گذارى» خيلى اهميت بدهد. مهمترين كار در مراحل اول و مراحل اصولى، سياست گذارى است در حوزههاى علميه.
تكميل حلقهی «مديريت»، در كنار فرآيند «برنامه ريزى راهبردى»
حالا در زمينهی تشكيلات هم، نظراتى هست. دوستان البته پيشنهادهايى كرديد؛ اساس نامه نوشته شود، نظام نامه نوشته شود؛ چشم انداز نوشته شود، در بيانات آقايان بود. همهاش هم خوب است، همهاش هم درست است، منتها هيچ كدام از اینها بدون يك مديريت كارآمد امكان پذير نيست. كليد همهی اقدامهاى مثبت سازمان يافتهی قابل انتظارِ نتيجه كه آدم بتواند نتيجه را از آنها انتظار ببرد، مديريت است. ما بايد مديريت را در حوزه تكميل كنيم.
امروز برنامه ريزى، يك كار علمى است؛ مثل بقيهی كارهاى علمى. يك هنر ذاتى و قريحهاى نيست فقط؛ اگر چه حالا آن هم بىتأثير نيست، اما امروز يك كارِ علمى است. از كسانى كه تخصص اين كار را دارند، استفاده بشود، در همان بدنهی كارشناسى حضور پيدا كنند، برنامه ريزى كنند.
خوب، خوش بختانه در اين سالهاى اخير بحث «شوراى عالى مديريت» و بحث «نهاد مديريت» در حوزه مورد قبول قرار گرفت و اقدام شد و فوايد و بركاتش را هم داريد میبینید. من امشب اطلاع پيدا كردم از بيانات آقايان، دوازده تا «انجمن تخصصى» در حوزه هست؛ انجمن علمى تخصصى. خيلى جالب است. بنده نمىدانستم اين را، انجمن علمى اقتصاد، انجمن علمى روان شناسى، انجمن علمى رجال، انجمن علمى تاريخ. البته بعضیهايش را مىدانستيم. اين، كارِ مديريت است. اگر مديريت نبود، چنين چيزى پيش نمىآمد ليكن به آنچه كه تاكنون در زمينهی «تشكيلات دهى و سازماندهى» در حوزه انجام گرفته، مطلقاً نبايد اكتفا كرد.
«سياست گذارى و ترسيم چشم انداز»؛ دو وظيفهی مهم مديريت عالى
ما نواقصى داريم. اولاً شوراى عالى - كه نمىدانم آقايان «شوراى عالى» تشريف دارند اینجا يا نه؟ - بايد به مسألهی «سياست گذارى» خيلى اهميت بدهد. مهمترين كار در مراحل اول و مراحل اصولى، سياست گذارى است در حوزههاى علميه. اين سياست گذارى ابعاد گوناگونى دارد. ما مگر نمىگوييم مىخواهيم علم توليد بشود و پيش رفت كند، خوب كدام علم؟ معناى پيش رفت علم فقه چيست؟ معناى پيش رفت علم اصول مثلاً چيست؟ پيش رفت كند يعنى چه؟ سمت و سوى اين پيش رفت به سوى چيست؟ اینها همه سؤالهايى است كه پاسخ لازم دارد. سياستهايى كه در مركز شوراى عالى نهاده میشود، به اين سؤالها پاسخ مىگويد؛ سياست گذارى.
چشم انداز روشنى براى آيندهی حوزهی علميه بايد ترسيم شود. همان طور كه در مسائل كشور چشم انداز بيست ساله تدوين شد، بياييد يك چشم انداز بيست ساله، ده ساله براى حوزه تشكيل بدهيد. اين كارِ شوراى عالى حوزهی علميه است.
خوب، كى مىتواند «شوراى عالى» اين كار را انجام بدهد؟ وقتى كه افراد محترم «شوراى عالى» براى اين كار فرصت كافى بگذارند؛ متفرغ باشند؛ يعنى عضويت در «شوراى عالى حوزه»، يك شأنى در كنار شؤون اصلى، به عنوان شأن فرعى نباشد. خوب شما ببينيد يك دانشگاه مديريتش، يا فرض كنيد كه دستگاه سياست گذارش، چه جورى عمل میکنند؟ حوزهی علميهی به اين عظمت - حالا چه حوزهی قم، چه حوزهی مشهد، چه حوزهی اصفهان ـ نمیتواند به صورت حاشيهاى اداره بشود. بايد وقت بگذارند، اين يك.
تقويت «كارشناسى خودكفاى حوزوى»؛ بخشى از وظايف مديريت عالى
دوم اين كه بايد يك «بدنهی كارشناسى» بسيار قوى داشته باشند. خوش بختانه در حوزه ما اين بدنهی كارشناسى را - همين شماها؛ آقايانى كه امشب صحبت كردند و بسيارى ديگر از شماها كه صحبت نكرديد و شايد افراد زيادى در حوزهی علميه از اين فضلاى جوان و خوش فكر - داريم، اینها يقيناً يك بدنهی كارشناسى خودكفا را تشكيل مىدهند.
ما از جهت مسائل حوزهاى، هيچ احتياجى به كس ديگرى نداريم و مىتوان از اين فضلا استفاده كرد. البته اين بدنهی كارشناسى بايد كار كنند، تلاش كنند. اینها يكى از كارهايى است كه شوراى عالى مىتواند انجام بدهد.
تأسيس «شوراى برنامه ريزى» آگاه از علم روز، از وظايف «نهاد مديريت حوزه»
همينى كه در بيانات آقايان هم بود كه برنامهها گاهى ناهمخوانند يا آن خواهرمان در زمينهی برنامههاى مربوط به خواهران گفتند كه در سطوح مختلف، برنامهها غيرمنعطف است. اين كاملاً اشكالات واردى است. كى مىتواند اين اشكالات را برطرف كند؟ يك هيأت برنامه ريزِ واقف و آگاه از پيشرفتهاى برنامه ريزى مدرن.
امروز برنامه ريزى، يك كار علمى است؛ مثل بقيهی كارهاى علمى. يك هنر ذاتى و قريحهاى نيست فقط؛ اگر چه حالا آن هم بىتأثير نيست، اما امروز يك كارِ علمى است. از كسانى كه تخصص اين كار را دارند، استفاده بشود، در همان بدنهی كارشناسى حضور پيدا كنند، برنامه ريزى كنند.
بیانات مقام معظم رهبری در آذر 86
تنظیم برا حوزه:مجید نقدی گروه حوز علمیه