تبیان، دستیار زندگی
بدترین اتفاقی که بوسیله تبلیغات پرحجم و ممتد و همه جانبه توسط همه رسانه ها اتفاق می افتد تغییر آرام و تدریجی نظام های ارزشی و باورهای فردی و اجتماعی ما درباره شیوه های زیستن است. آنچه امروز در سراسر دنیا تبلیغ می شود این است که انسان باید مصرف کند ، چه چی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مصرف می کنم ،پس هستم

مصرف گرایی

در سال اصلاح الگوی مصرف بهتر است نسبت به مصرف و مصرف گرایی بیشتر بدانیم:

آیا انسان برای مصرف کردن به دنیا آمده است ؟ آیا انسان برای استفاده از این جهان پا به هستی گذاشته است؟ در ابتدای امر سوال ساده ای به نظر می رسد ، اما با کمی تأمل می توان فهمید که این پرسش ما را بسوی حقایق عمیق تری رهنمون می کند پیش از این زیاد درباره آنها به تفکر و تعمق نپرداخته ایم و از تأثیراتشان بر هستیمان زیاد آگاه نبوده ایم.

فرندان ما از ما می آموزند مصرف کننده ای بی چون و چرا باشند یابا استفاده از قدرت انتخابشان، به قدر ضرورت و نیاز مصرف کنند.امسال سال اصلاح الگوی مصرف نامگذاری شده است و شایسته است که الگوی مصرف خود و خانواده مان

را از مصرف زدگی به سمت انتخاب واقع بینانه بر اساس نیازمان سوق دهیم.

تعریف «مصرف » و «مصرف گرایی»

پیش از هر بحثی باید مصرف کردن را تعریف کنیم . مصرف کردن در معنای عادی و هنجار آن یعنی استفاده درست و به اندازه از منابع طبیعی برای زنده ماندن و زندگی کردن. اگر کمی خط سیر تاریخی تمدن بشری را دنبال کنیم در می یابیم که قسمت عمده ستیز و جنگ های بشر نیز از زمانی شروع شد که انسان توانایی ذخیره منابع طبیعی و چیزهای با ارزش را پیدا کرد. تا اینجا کمتر کسی فکر منفی درباره مصرف کردن به ذهن راه می دهد و تقریبا همه موافق این نوع مصرف هستند.

اما زمانی که درباره واژه مصرف گرایی صحبت می کنیم معنای کلمه از ظاهر آن به ما رخ می نماید. این واژه بر رسم و آیین و راه و روشی در زندگی دلالت می کند که وجود انسان را فرا گرفته است و تأثیر عمیقی بر تفکرات و رفتار و در نهایت خوشبختی انسان می گذارد. در اینجا مصرف کردن با آنچه در پاراگراف قبل مطرح کردیم تفاوتی ماهوی دارد و نماینده فرهنگی جدید و قدرتمند در زندگی انسان است که نخستین رگه های آن را می توان از انقلاب صنعتی در جهان غرب پیگیری کرد.

پس تا اینجا باید دریافته باشید که بنده دو نوع مصرف خوب و بد را در نظر دارم و وجه تمایزی بین معانی مختلف این کلمه قایلم. اما ادعای این تفاوت رااز کجا آورده ام ؟ باید بگویم که این تمایز را می توان با یررسی دو عامل مهم به صورت دو سوال اساسی استنباط کرد :

1- چه چیزی مصرف می کنیم ؟

2- در کل به چه علتی مصرف می کنیم ؟

چه چیزی مصرف می کنیم

واقعیت این است که جامعه صنعتی امروز و غول های اقتصادی و شرکت های بزرگ برای رسیدن به مقاصد خود از انسان این عصر یک مصرف کننده تمام عیار می سازند و با قدرت عظیم تبلیغات مسخ کننده خود در انسان نیازهای غیرواقعی و زاید بوجود می آورند و به موازات آن با عرضه محصولات به ظاهر متفاوت و در اصل یکسان که قسمت اعظم آنها واقعا به درد انسان نمی خورد ، مردم را به خرید این محصولات وا می دارند. در جامعه امروز اگر فلان یا بهمان محصول استفاده نکنی و بدتر اینکه آنرا زاید بدانی با انتقادات تندی مواجه می شوی که بی کلاس ! و متحجر و عقب افتاده خطابت می کنند.

بدترین اتفاقی که بوسیله تبلیغات پرحجم و ممتد و همه جانبه توسط همه رسانه ها اتفاق می افتد وخانواده ها را گرفتار می کند،  تغییر آرام و تدریجی نظام های ارزشی و باورهای فردی و اجتماعی ما درباره شیوه های زیستن است.

آنچه امروز در سراسر دنیا تبلیغ می شود این است که انسان باید مصرف کند ، چه چیز را ؟ آنچه ما تولید می کنیم. صرف نظر از اینکه آیا واقعا انسان امروز به آن احتیاج دارد یا خیر. در حقیقت انسان در این کارزار به مصرف کننده بی اراده ای تبدیل شده که به خیال خام خود در انتخاب آزاد است. البته آزاد است که در انتخاب یک محصول بجای فلان کارخانه از بهمان کارخانه خرید کند اما معمولا آگاه نیست که در خرید آن محصول مختار نیست و صرف نظر از مارکی که خرید می کند آن محصول را حتما باید بخرد. اوج این بایدها را در خریدهای جهیزیه می توانید به عینه ببینید.

چرا مصرف می کنیم ؟

انسانی که در یک ماشین قوی اجتماعی -که لازمه زندگی صنعتی امروز است- به یک مهره تبدیل شده باشد هویت و اصالت فردی خود را از دست می دهد.

انسان امروز در درون احساس تنهایی شدیدی می کند و برای فرار از این تنهایی به کل های بزرگ می پیوندد و تکه ای می شود از یک سازمان ، باشگاه و ...و خود را در آن حل می کند تا آسوده شود .

تاکید ما بیشتر بر عکس العملی است که انسان تنهای امروز با پناه بردن به مصرف از خود نشان می دهد. این زیاده خواهی در مصرف که در واقع چراغ سبزی است به زیاده خواهان و طماعان برای سوءاستفاده از انسان ، ناشی از این احساس در انسان است که آن آزادی و هویت از دست رفته را می تواند با مصرف کردن به دست بیاورد و با مصرف کردن اطمینان بیابد که هنوز به معنای روحی و روانی کلمه هست و می زید.

ما خانواده های ایرانی باید برنامه و هدف مشخصی داشته باشیم و فرزندانمان در محیطی رشد کنند که زندگی هدفمند را بیاموزند. شما خانواده ای را تصور کنید که مادر آن خانواده مشتری پرو پا قرص وسایلی است که هر روز تبلیغ می شود از لوازم آشپزخانه ای که بعد از چند بار استفاده به آرشیو لوازم غیر قابل استفاده می پیوندد تا لوازم آرایشی و بهداشتی که بر خلاف بروشور های پر طمطراقشان بی تاثیرند .

فرندان ما از ما می آموزند مصرف کننده ای بی چون و چرا باشند یابا استفاده از قدرت انتخابشان، به قدر ضرورت و نیاز مصرف کنند.امسال سال اصلاح الگوی مصرف نامگذاری شده است و شایسته است که الگوی مصرف خود و خانواده مان

را از مصرف زدگی به سمت انتخاب واقع بینانه بر اساس نیازمان سوق دهیم.

منبع : جهان نیوز- با تغییر و تلخیص

تنظیم برای تبیان :داوودی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.