تبیان، دستیار زندگی
لقب و كنیه در زبان عربى نمایانگر نحوهء پذیرش جامعه و طرز تلقى آن از فرد مى باشد و هویت شخصى او را در زندگى روشن مى سازد، و تقریبا یك نوع تاریخ و سرگذشت متحركى است كه از شخص، ثابت مى ماند از این رو گاهى یك فرد به تناسب شئون و خدمات و فعالیت‌ها یا خصائص و و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کنیه ها و القاب امام کاظم علیه السلام

 

امام كاظم علیه السلام

لقب و كنیه در زبان عربى نمایانگر نحوهء پذیرش جامعه و طرز تلقى آن از فرد مى باشد و هویت شخصى او را در زندگى روشن مى سازد، و تقریبا یك نوع تاریخ و سرگذشت متحركى است كه از شخص، ثابت مى ماند از این رو گاهى یك فرد به تناسب شئون و خدمات و فعالیت‌ها یا خصائص و و یژگى‌هاى خود داراى عناوین و القاب متعددى مى گردد. از این رو قهرمان گفتار ما نیز داراى چند کنیه و لقب افتخار آمیز و انسانى مى باشد:

1. ابوالحسن اول:

البته این سه كنیهء زیر نیز در موارد نادر بر او اطلاق مى شد:

ابو ابراهیم، ابو على، ابو اسماعیل. این چهار كنیه نام‌هاى دوم او بودند كه گاهى در مكاتبات و اغلب در كتب حدیث اطلاق شده است كه كنیه ى نخستین، معروف ترین و مشهورترین آنها مى باشد و آن كنیه خاطرات و مبارزات امام نخستین را در دلها زنده مى سازد و چند تن از پیشوایان معصوم ما این كنیه را داشتند كه پس از حضرت على (علیه السلام) امام كاظم (علیه السلام)، امام رضا (علیه السلام)، امام جواد (علیه السلام) داشته اند، از این رو محض تشخیص كامل، مقصود از «ابوالحسن» بدون قید، على (علیه السلام) و «ابوالحسن الأول» امام موسى (علیه السلام) و «ابوالحسن الثانى» امام رضا (علیه السلام) و «ابوالحسن الثالث» امام جواد (علیه السلام) است.

2. كاظم (فرو دهنده ى خشم):

امام در مقابل سعه ى صدر و حلم و بردبارى و گذشتى كه داشت اغلب به دشمنان و بدخواهان و متجاوزین حقوق شخصى و خصوصى خود نیز عفو و گذشت داشت. و گاهى نه تنها مرتكب قصاص یا انتقام نمى گشت بلكه طرف را مورد عنایت و بذل توجه خاص خود قرار مى داد.

مقصود از «ابوالحسن» بدون قید، على (علیه السلام) و «ابوالحسن الأول» امام موسى (علیه السلام) و «ابوالحسن الثانى» امام رضا (علیه السلام) و «ابوالحسن الثالث» امام جواد (علیه السلام) است.

3. عالم:

آگاه و دانشمند لقبى بود كه در آن عصر مشعشع اسلامى، در بین جمع علما و دانشمندان متعددى كه حضور داشتند روى و فور علم و احاطه ى كامل او بر علوم و دانش‌هاى عصر، به آن بزرگوار اختصاص یافته بود.

4. صالح (فرد شایسته):

عنوانى بود كه دوستان و علاقه‌مندان بر اساس شایستگى و لیاقت و اطاعت به امام داده بودند و گاهى این لقب، علامت، رمز، و استتارى بود كه مى خواستند بیگانگان از راز شیعه آگاه نگردند.

5. باب الحوائج:

لقبى است كه مردم بغداد، پس از تجربه‌هاى فراوان و امتحان‌هاى مكرر در مواقع نیازمندى و گرفتارى هنگام توسل به درگاه الهى از احترام وجودى آن بزرگوار بهره و ر شده و به درخواست‌هاى خود به بركت توسل به آن محبوب حضور الهى، نایل آمده بودند از اینرو او را «باب الحوائج» نامیده اند و این لقبى است كه پس از رحلت به ایشان تعلق گرفته است كه در تأیید آن از منابع اهل سنت مطالبى در بخش آراء و گفته‌هاى این كتاب آورده شده است كه مطالعه خواهید فرمود.

6. صابر (پایدار):

استقامت كننده در برابر جور و ظلم‌هائى كه از طرف خلفاى غاصب نسبت به آن شخصیت عالیقدر صورت مى گرفت. چون خلفاى جور او را با انواع و اقسام ناروائى ها و مظالم اذیت كردند ولى او با ثبات و استقامت كوچكترین ضعف و فتورى را از خود نشان نداد.

7. امین:

امانت دارى، درستكارى در اداء امانت، به تمام معناى كلمهء آن، در وجود آن بزرگوار فراهم آمده بود. چون او علاوه بر امانتدارى دنیوى، امین صادق و درستكار واقعی در اداء رسالت الهى، و انجام تعهدات انسانى و پیشوائى ملت بود به حدى كه در راه أداى امامت، جان خود را نیز فدا نمود و زندگى را در زندان ها سپرى ساخت تا انسان ها آزاد و سرفراز زندگى كنند.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.