تبیان، دستیار زندگی
یک ضرب‏المثل زمینی می‏گوید: «سالی که نکوست، از بهارش پیداست.» اما یک ضرب‏المثل ماهی می‏گوید: «تمام فصل‏ها یک آب و هوا دارند.» همین دو ضرب‏المثل، تفاوت فرهنگی ما و شما را به اثبات می‏رساند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آموزش قوانین شهروندی برای فضاییها

فردای زمین، فردای ماه

فضایی

یک ضرب‏المثل زمینی می‏گوید: «سالی که نکوست، از بهارش پیداست.» اما یک ضرب‏المثل ماهی می‏گوید: «تمام فصل‏ها یک آب و هوا دارند.» همین دو ضرب‏المثل، تفاوت فرهنگی ما و شما را به اثبات می‏رساند. شما به خاطر اینکه تعدد فصل ندارید، نمی‏فهمید وقتی بهار و زمستان باران نیاید، ما تابستان زیبایی نخواهیم داشت و شما در مجموع سیاره زیبایی ندارید که زیاد لازم باشد در آن تامل کنید.

هر چند برای ما آدم‏ها همیشه در قرون گذشته سوال بوده که «این گوی نورانی و زیبا چه تحفه‏ای است؟» اما بعد از آشنایی با محتوای درونی این گوی نورانی فهمیدیم نباید بر اساس ظاهر چیزها قضاوت کرد. چون ممکن است این زیبایی‏ها متعلق به کسی دیگر باشد و مثلاً نورش را از خورشید گرفته باشد!

من نمی‏دانم شما چه دارید که به آن افتخار کنید مردم کره ماه قیافه ندارند، تاریخ هم که انگار به آنجا نرفته است، مردمش که از امکانات اولیه هم محرومند... ولی خودمانیم، ماه، موجودات با ظرفیتی دارد! من هر چه به ذهنم می‏آید، به شما و کره شما می‏گویم آن وقت شما نشسته‏اید و دارید من را نگاه می‏کنید!

آدم فضایی

در صورتی که اسم این کار ظرفیت نیست بلکه نداشتن حس تعلق خاطر به سرزمین مادری است. من نمی‏دانم چرا شما نسبت به کره خودتات هیچ احساس تعلقی ندارید و می‏گذارید هر کس هر چه دلش خواست درباره سرزمین شما بگوید؟ حتی خودتان هم به لطیفه‏هایی که برای شهر و دیار شما می‏گویند گوش می‏دهید و کرکر می‏خندید تازه با این قیافه‏های تابلو از ماه آمده و فضایی از شما می‏پرسند: «بچه کجایید؟» سریع و با پررویی تمام می‏گویید: «بچه تهرانم.» من متاسفم، شما نباید اینقدر بی‏هویت باشید. می‏گویند از یک فضایی می‏پرسند: بچه کجایی؟ می‏گوید: مگر ماه چه عیبی دارد؟!

خب، ماه هر چه هست سیاره شناخته شده‏ای است توی کهکشان. من نمی‏خواهم بر خلاف گفته‏های خود چیزی بگویم ولی به هر حال ماه هر جایی هست، خانه شماست و باید به آن عشق بورزید و نگذارید به آن توهین شود. سعی کنید زیبایی‏های ماه را به دیگران نشان بدهید و نگذارید مردم روی نقاط  تیره ماه انگشت بگذارند. نقاط روشن ماه خیلی بیشتر از نقاط تیره آن است.

یک نفر چگونه از شهر و دیار خود صحبت می‏کند، چگون به آن عشق می‏ورزد و از آن به نیکی یاد می‏کند؟

1- مردم شهرهای مختلف زمین سعی می‏کنند چنان رفتاری داشته باشند که نماینده شهر و سرزمین‏شان باشند و باعث شوند هر کس رفتارهای آنها را می‏بیند، ایمان بیاورد که از سرزمینی آمده‏اند که انسان‏ها وارسته و ارجمندی دارد.

سرزمین

2- مردم زمینی هرگز سعی نمی‏کنند هویت خود را پنهان کنند. چون هویت چیز بدی نیست که آدم آن را پنهان کند و البته اگر آدم سعی کند چیزی را پنهان کند به طور ضایعی رسوا می‏شود و به عبارتی درست جایی که انتظارش را ندارد، به خاکی می‏زند و تشت رسوایی‏اش از پشت‏بام می‏افتد ولی آدم‏ها تکلیف خودشان را با هم می‏دانند و خیلی راحت با همدیگر برخورد می‏کنند و سعی نمی‏کنند هویت جعلی و متفاوتی از آنچه هستند، برای خود بسازند.

3- آدم‏ها همیشه اگر چه سعی در پنهان کردن عیوب خود دارند ولی تمام سعیشان این است که آن عیب‏ها را رفع کنند وقتی از سرزمین‏ مادری یک زمینی می‏پرسی، او تلاش می‏کند با زیباترین کلمات از سرزمین خود سخن بگوید و زیبایی‏های دلنشین آن حتی کویر زیبایش را برای تو به تصویر بکشد. او سعی می‏کند عیب‏های سرزمین خودش را برای خودش نگاه دارد، چون معتقد است همه باید از سرزمین او ذهنیت مناسبی داشته باشند درست به همین خاطر که سرزمین مادری اوست، می‏خواهد نماینده خوبی برای سرزمین خود باشد.

4- وقتی برای یک زمینی مهمانی می‏آید که با سرزمین او آشنایی ندارد، او را بیگانه قلمداد نمی‏کند. در مقابل او ،با آرامش برخورد می‏کند، سعی می‏کند آدرس‏های درستی به او بدهد و با چنان شوق و ذوقی در مورد فضاهای دیدنی  سرزمینش سخن می‏گوید که مهمان را شیفته سرزمین خویش می‏کند. شما نمی‏دانید از آمدن شما فضایی‏ها به زمین چه سود سرشاری نصیب ما می‏شود! ما نمی‏توانیم ذوق خود را از دیدن شما پنهان کنیم، اگر چه بعد از رفتن شما باید تا مدت‏ها خرابی‏های حضور شما را ترمیم می‏کنیم!

5- کسی که به خوبی توانمندی‏های سرزمین خود را بشناسد، تمام تلاش خود را برای حفظ این توانمندی‏ها متمرکز می‏کند. در هر سرزمینی عده‏ای مشتاق یاد گرفتن آن چیزهایی هستند که برایشان دلپذیر است تا بتوانند آن را به سرزمین مادری خود منتقل کنند. به همین خاطر زمینی‏ها همیشه در حال یاد گرفتن و منتقل کردن هستند.

6- دیر یا زود، باقیمانده منابع زیرزمینی و زیرماهی و زیرنپتونی و زیر... مصرف می‏شود و اگر ما نتوانیم روی منابع دیگری سرمایه گذاری کنیم، نابود می‏شویم. مهمان به غیر از امکانات رفاهی نیازمند امنیت است. همان موضوعی که متاسفانه در کره ما حتی اسمی هم از آن نیست. شما اگر بخواهید لااقل آدم‏ها به کره شما بیایند و با شما رفت و آمد داشته باشند، باید همین موضوع را رعایت کنید، یعنی امنیت آنها را تضمین کنید و این موضوع فراهم نمی‏شود مگر با همت شما.

7- نکته‏ای که اول بحثم به آن اشاره کردم و باید آن را جدی بگیریم، آموختن آنچه خودمان یاد گرفته‏ایم یا تجربه کرده‏ایم، به بچه‏هایمان است. آفرین! حالا فهمیدید معنای «سالی که نکوست از بهارش پیداست»  چیست؟ تمام حرف من این است که باید با رفتارهایمان به بچه‏هایمان بیاموزیم که نسبت  به شهر و دیار خود همین احساس را داشته باشند. دوستان! توجه داشته باشید این موضوع آنقدر جدی بود که من نتوانستم با عقب ماندگی شما شوخی کنم و اینکه همین‏طور جدی هم که حرف زدم، می‏بینم شما فقط دارید مثل مجسمه به من نگاه می‏کنید و ظاهراً یک کلمه از حرف‏های مرا هم نفهمیده‏اید! پس دوباره از اول می‏گویم.

آدم فضایی

درس هشتم: «فردای زمین، فردای ماه» سالی که نکوست از بهارش پیداست...

تنظیم: بخش کودک و نوجوان

**********************************************

مطالب مرتبط

نتیجه بازیگوشی

چراغ دین در سرای دنیا

بیایید با شخصیت شویم

وقتی پنجره باز است اتاقم بوی گل می گیرد.

تونل زندگی

هدف اصلی زندگی

همسایگی

لبخند بزن، زندگی را حس کن

آداب سخن گفتن برای فضایی ها(2)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.