تبیان، دستیار زندگی
مرحوم حاج شیخ احمد كافی(ره) در سال 1315هـ. ش در شهر مشهد دیده به جهان گشود. عاشق دلباخته، مرحوم كافى، از سنّ هشت سالگی به خاطر صدای رسا و خوبی كه داشت، دعای كمیل را در حرم امام رضا(علیه السلام) می خواند كه مورد استقبال بسیاری از مردم قرار گرفته بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیخ احمد کافی

-

ولادت

بنای مهدیه تهران

سفرهای تبلیغى

عوامل موفقیت مرحوم كافى(ره)

چند توصیه به جوانان

توجه و ارادت مراجع عظام به آقای كافی(ره)

مبارزات سیاسى

مبارزات سیاسى

ولادت

مرحوم حاج شیخ احمد كافی(ر) در سال 1315هـ. ش در شهر مشهد دیده به جهان گشود. جدّ بزرگوارش مرحوم آیت الله میرزا احمد كافی یزدى، از علما و زهّاد بزرگ یزد بود كه اواخر عمرش به مشهد رفت و در آنجا ساكن شدند مرحوم كافی با تشویق جدّش از سن ده سالگی شروع به تحصیل علوم دینی كرد. وی از همان دوران كودكی به «قرآن» و «اهل بیت» عشق می ورزید و پیوسته در محافل ذكر مصیبت سرور و سالار شهیدان حضوری عاشقانه داشت كه حكایت از ارادت قلبی اش نسبت به آن حضرت می داشت.

مرحوم كافی در سن 18 سالگی رهسپار نجف اشرف شد و تا سال 1338 هـ. ش در آنجا دروس سطح را در محضر اساتید معروف حوزه ی علمیه نجف گذراند و پس از آن به قم آمد و تا سال 1340در قم ساكن بود و از محضر اساتیدی همچون آیت الله سید ابوالفضل موسوی تبریزى، آیت الله راستی كاشانی و مرحوم آیت الله مدنی تبریزی (شهید محراب) فیض برد.

بنای مهدیه تهران

عاشق دلباخته، مرحوم كافى، از سنّ هشت سالگی به خاطر صدای رسا و خوبی كه داشت، دعای كمیل را در حرم امام رضا(علیه السلام) می خواند كه مورد استقبال بسیاری از مردم قرار گرفته بود و نیز در مدتی كه در نجف ساكن بود، به دستور آیت الله مدنی تبریزى، دعای ندبه، مدرسه ی «سید» در نجف و نیز دعای كمیل بارگاه ملكوتی حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) را قرائت می كرد. كه افراد بسیاری از دور و نزدیك در این مجالس دعا حاضر می شدند.

از سال 1340ه.ش كه آقای كافی به تهران رفت و در این شهر ساكن شد. جلسات دعای ندبه را در منزل خویش برپا می كرد. به دلیل استقبال پر شور و كم نظیر مردم و كمبود جا، بر آن شد تا با كمك برخی از بازاریان و خیّرین تهران، «مهدیه» را در خیابان ولی عصر(عج) تهران بنا نهد.

سفرهای تبلیغى

مرحوم حاج شیخ احمد كافی در راستای اهداف بلند خویش كه در رأس آنها تبلیغ دین مبین اسلام و مذهب تشیّع بود، به شهرهای مختلف كشور سفر می كرد و در آن شهرها به تشكیل و بنای مهدیه همّت می گمارد، تا مردم به ویژه جوانان را در آن شرایط و فضای فساد آلودی كه رژیم ستم شاهی پهلوی در به وجود آورده بود، به مجالس و هیأت های مذهبی جذب نماید.

كه از آن جمله می توان به مهدیه های رشت، سیرجان، كرمان و در رأس آنها مهدیه ی تهران اشاره نمود كه تا این زمان هم مورد توجه جوانان هیأتی می باشد.مرحوم كافی می گفت: «من به 108 شهر ایران سفر كرده ام و در آن شهرها به سخنرانی پرداخته ام» كه با در نظر گرفتن وسایل ارتباطی آن روزها، این كار بسیار سخت و طاقت فرسا بوده است.

یكی از ویژگی های مهم مرحوم آقای كافی در سفرهای تبلیغى شان این بود كه در هر شهری كه می رفتند، سعی می نمودند اختلافات بین هیأت ها را برطرف كنند و باعث اتّحاد و یگانگی هیأت ها شوند تا ضمن تشكیل یك هیأت بزرگ، مراسم مذهبی منسجم تر و باشكوه تر برگزار شود و همچنین ایشان این هیأت ها را زیر نظر علما و بزرگان آن شهر قرار می داد تا از انحرافات فكری و عملی آنها جلوگیری شود.

عوامل موفقیت مرحوم كافى(ره)

شاید برخی سؤال كنند چه عاملی سبب شده بود كه سخنرانی ها و منبرهای مرحوم شیخ احمد كافی این چنین در مردم تأثیر بگذارد كه پیر و جوان، زن و مرد، عالم و جاهل، جملگی با اشتیاق تمام پای منبر ایشان حاضر شوند و سخنان ایشان را به گوش جان سپارند و حتی تا امروز هم نوارهای ایشان مورد توجه عموم باشد؟!

در پاسخ به این سؤال اساسی باید بر سه ویژگی بسیار مهم آقای كافی در امر سخنرانی اشاره كنیم كه موجب شده منبرها و سخنرانی های وی از جذابیّت خاصّی برخوردار باشد:

1- از مهم ترین ویژگی های ایشان در امر منبر و سخنرانى، اخلاص بی نهایت آن بزرگوار و نیز ارادت قلبی خاص ایشان به ساحت مقدس حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) موجب شده بود كه سخنان گهربارش از جان و روح بلندش نشأت بگیرد، لذا بر دل ها می نشست و تحوّلی ژرف در جان ها پدید می آورد.

از شهرهای مختلف ایشان را برای سخنرانی دعوت می كردند كه در این مجالس هیچ چشم داشتی به مردم نداشت و حتی پول هایی را كه به وی می دادند و هدیه هایی را كه از مناطق مختلف برایش می آوردند، خرج مهدیه ی تهران می كرد.

یكی از دوستان مرحوم آقای كافی می گفت: «روزی به آقای كافی گفتم ما با هم شروع به تحصیل علوم دینی كردیم، با هم بحث می كردیم و با هم منبری شدیم، چه شد كه شما آقای كافی شدید؟! ایشان با زبان طنز به من گفتند: «هر چه از منبر و سخنرانی به من دادند، من به مهدیه بردم و تو هر چه از منبر درآوردی خرج زن و بچه ات كردى.»

2- یكی دیگر از ویژگی های مهم مرحوم كافى كه سبب جذابیت منبرهای ایشان شده بود، این بود كه همواره سعی می كرد كه منبر از قالب سنّتی خود خارج نشود. ایشان برخلاف عده ای كه در آن روزها سعی می كردند روضه خوان را از سخنرانی ها و منبرها حذف كنند، همواره بر این امر پافشار می كرد و می گفت:«روضه نمك منبر است و حتما باید در آخر منبر خوانده شود.»

3- حسن سلیقه یكی دیگر از ویژگی های ایشان بود كه سبب شده بود همگان مشتاقانه پای منبر ایشان حاضر شود و به سخنان جان بخش وی گوش دهند. یكی از فضلای قم می گوید: «به مرحوم آقای كافی گفتم كه شما از چه كتابی استفاده می كنید كه منبرهای شما این قدر جذاب است؟ ایشان در پاسخ گفت: «از كتاب سلیقه.»

چند توصیه به جوانان

مرحوم شیخ احمد كافی همیشه به جوانان سفارش می كرد كه سعی كنید اولین و آخرین مخاطب شما در هر شبانه روز حضرت بقیة الله (عج) باشد، هر صبح كه چشم هایتان را باز می كنید، اولین سلام را به حضرت مهدی (عج) ابلاغ كنید و هرشب در موقع خواب، آخرین سلام خود را به ایشان عرضه كنید.

مرحوم كافی همواره به جوانان توصیه می كرد كه برای والدین خویش احترام ویژه ای بگذارید و می گفت: «هر توفیقی كه خداوند در زندگی به من داده است، به خاطر احترام به والدین است، شما اگر دنیا و آخرت را می خواهید سعی كنید پدر و مادرتان از شما راضی باشد.»

توجه و ارادت مراجع عظام به آقای كافی(ره)

مرحوم حاج شیخ احمد كافی(ره) همواره كارهایش را با مشورت مراجع عظام تقلید همچون امام خمینی(ره)، آیت الله خوئى، آیت الله گلپایگانی (ره) و آیت الله مرعشی نجفی (ره) انجام می داد، از این رو همواره مورد حمایت و تأیید آن بزرگواران بود.

بنیان گذار كبیر انقلاب، حضرت امام خمینی(ره)، مرحوم كافى را همواره در امر تبلیغ مورد تشویق و حمایت قرار می داد و ارادت قلبی خاصی به ایشان داشت و به ایشان می فرمود:«من از شما می خواهم كه در مهدیه برای من دعا كنید».

مرحوم آیت الله میلانی(ره) نیز در مشهد توجه خاصی به مرحوم كافى داشتند و همواره می فرمود:«كافی برای شیعیان كافی است».

مرحوم آیت الله مرعشی نجفی(ره) نیز بارها فرمود:«كمتر مرجعی را سراغ دارم كه به اسلام چنین خدمتی كرده باشد».

مبارزات سیاسى

حاج شیخ احمد كافی از سال 1338 هـ. ش كه در قم ساكن شد، مبارزات سیاسى خویش را علیه رژیم ستم شاهی پهلوی آغاز كرد و در سخنرانی های خود، مردم را نسبت به چپاول و ظلم همه جانبه ی حكومت سیاه محمد رضا شاه آگاه می كرد؛ به همین خاطر متجاوز از 40 بار به زندان رفت و در سال 1354 و 1355 به ایلام تبعید شد.

لیكن این مبارز نستوه هرگز از مواضع خویش كناره گیری نكرد و همواره مراتب حمایت خویش را از حضرت امام خمینی(ره) ابراز داشت. وی پس از ترور حسنعلی منصور، به جرم همكاری با گروه شهید «بخارایی» به شش ماه زندان محكوم شد، اما هرگز در جنگ جلادان جفاكار از پای نشست. پس از واقعه ی 15خرداد سال 1342 نیز ماه ها در زندان به سر برد. پس از آن نیز هم زمان با ایراد سخنرانی های پر شور و حماسی در مساجد مختلف تهران، به برپایی مراسم عارفانه ی دعای كمیل و ندبه، و نیز برگزاری محافل آموزش قرآن و مجالس اخلاقی در خانه اش برای كودكان و نوجوانان همّت گماشت.

عروج ملكوتى

با فرا رسیدن ماه شعبان سال 1398 هـ. ق و شروع مراسم جشن، بنیان گذار انقلاب اسلامى، حضرت امام خمینی(ره)، در بیانیه ای اعتراض آمیز علیه رژیم شاه چنین ابراز داشتند كه با این كشتار گسترده ی رژیم پهلوی در شهرهای مختلف ایران، عیدی برای ملّت مسلمان ما باقی نمانده است و در چنین شرایطی كه ملّت عزیز ما در عزای عزیزان خود نشسته، چگونه ممكن است كسی به شادمانی بپردازد؟!

مرحوم شیخ احمد كافی(ره) دیگر درنگ ننمود و از برگزاری مراسم جشن و چراغانی كه در تهران كم نظیر بود خودداری كرد و در خانه نشست.

دژخیمان رژیم پهلوی كه تاب ماندن ایشان را در تهران نداشتند، وی را راهی سفری اجباری كردند، از این رو مرحوم آقای كافی در روز پنج شنبه، چهاردهم شعبان سال 1398ه.ق به قصد مشهد از تهران خارج شد؛ شب را در گرگان سپری كرد و صبح روز جمعه، نیمه ی شعبان سال 1398 هـ. ق كه مصادف با سال1357بود، پس از آنكه نماز صبح را در قوچان خواند، در حالی كه به گفته ی یكی از همراهان ایشان، در حالی كه مشغول قرائت دعای ندبه در خودرو بودند، در یك تصادف فوق العاده مشكوك، روح بلندش به ملكوت اعلی پیوست و چشمانی كه یك عمر در فراق مولایش اشك ریزان بود، فرو بسته شد.


منبع: سایت حوزه نت

تهیو تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه