تبیان، دستیار زندگی
اعتکاف وادی نوری است که هر کس را یارای گام نهادن در آن وادی نیست، دلی صاف می‎خواهد و سینه‎ای صیقلی، آتشی در نهان باید گداخته شود تا رندی به آن بحر مواج نور ره یابد .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اعتکاف  میعادگاه ره‎یافتگان

اعتکاف

اعتکاف وادی نوری است که هر کس را یارای گام نهادن در آن وادی نیست، دلی صاف می‎خواهد و سینه‎ای صیقلی، آتشی در نهان باید گداخته شود تا رندی به آن بحر مواج نور ره یابد .

غافل مشو که مرکب مردان مرد را                                           در تنگنای بادیه‎ها پی بریده‎اند

نومید هم مباش که رندان خرقه پوش                                       با یک خروش به منزل رسیده‎اند

اعتکاف میعادگاه عاشقان، قدمگاه دلسوختگان و مسلخ هواهای نفسانی است .

باید که احرام بندی و لبیک گویی، باید به قربانگاه روی، خود را قربانی کنی، باید که در منای یار در آیی و در مشعری روحانی درک وقوف ربانی نمایی، باید که عرفان را در وادی عرفات دل به وقوف نشینی و درک محضر یار نمایی .

در افق چشم‎ها، کوره راهی است کئیب، که عبور از آن با پای دل ممکن است و نه با دیدگان پا .

در رنگین‎کمان اعتکاف نظرگاهمان، بزرگ آیتی خدایی یافتم که می‎گفت "ربنا امنا بما انزلت و اتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدین" .

اعتکاف واژه‎ای است نه از واژگان لغت، بل تفسیری است از دریای دل .

دل‎های دریایی در آنجا سر می‎سپرند و دیده براه‎ند تا که شاید جمعه‎ای و نشانی .

با وصف آن که اعتکاف در لغت نمی‎گنجد اما لغت شناسان آورده‎اند که چون گرد چیزی گشتی، معتکف گردیده‎ای و با آن وجود که از واژگان عشق است، دین شناسان نیز در وصف آن در مسئلت آن حکم فرموده‎اند که: چون دل را در جامعی پیچیدی و نفس را در مسجدی محبوس ساختی و سه خورشید و ماه یا بیش گرفتار آمدی و بدین کار آهنگ خشنودی یار داشتی تو معتکف گردیده‎ای .

دین شناسان نیز در وصف آن در مسئلت آن حکم فرموده‎اند که: چون دل را در جامعی پیچیدی و نفس را در مسجدی محبوس ساختی و سه خورشید و ماه یا بیش گرفتار آمدی و بدین کار آهنگ خشنودی یار داشتی تو معتکف گردیده‎ای .

همچنین لغت‎نویسان نوشته‎اند: "عکف القوم حول الشیی و بالشیی، استدارو علیه" یعنی جماعت چون دور چیزی معتکف گردند گرداگرد آن پرسه می‎زنند .

طبرسی که خود از جماعت معتکفین است در مجمع البحرین آورده است: چون مدتی طولانی در مکانی جای گرفتی "و لا مکان شدی" به مقام اعتکاف رسیده‎ای اما این تفسیر فقهی نیست، تفسیر فقهی، مثال چیزی است که پیشتر از مقال دین شناسان بازگو کردیم،  به بیان دیگر آنان گفته‎اند: باید که بیش از سه روز در مسجد جامع شهر خویش را  محبوس سازی و به عبادت و بندگی خدای بزرگ درآیی و آنچه به عنوان شرائط اعتکاف در کتب فقهی فرموده‎اند را معمول داری و جز به حاجتی و نیازی در نشوی .

راغب اصفهانی در مفردات گفته است "عکوف" یعنی به سوی کویی روی و همراه آن باشی تا او را بزرگ‎ داری و  در حقیقت شرعیه: اعتکاف حبس شدن در مسجد است تا جویای قرب خدا گردی و چون آن عرب، به زبان آرد که "عکفته علی کذا" یعنی او را به انجام کاری وادار نموده است .

به بیانی دیگر اعتکاف در اصطلاح شرع مقدس و فقهای گرانقدر عبارتست از: عبادت ویژه‎ای که فی نفسه مستحب است و این عبادت، بدین صورت از ناحیه شارع جعل گردیده است و به عنوان عبادتی واجب و بخشی از وظائف بندگان جعل نگردیده است اما می‎تواند به نذر و امثال نذر واجب گردد و چون در شمار عبادت‎هاست نیازمند نیت است و بایسته است که آهنگ قرب الهی در آن لحاظ گردد .

فقیهان در این که حقیقت اعتکاف چیست اختلاف علمی دارند، عده‎ای گفته‎اند که حقیقت اعتکاف، ماندن در مسجد است و چنانچه همراه با شرائط شد عبادت محسوب می‎شود و در مقابل فقیهان دیگری نیز گفته‎اند: صرف ماندن در مسجد اعتکاف نیست بلکه ماندنی ملاک تحقق اعتکاف است که آهنگ عبادت خدای بزرگ نیز همراه آن باشد، در حقیقت ماندن در مسجد مقدمه‎ای است برای تحقق اعتکاف، البته گویا نظریه اول نزد بسیاری از فقها ظهور بیشتری در صحت دارد .

به بیانی دیگر اعتکاف در اصطلاح شرع مقدس و فقهای گرانقدر عبارتست از: عبادت ویژه‎ای که فی نفسه مستحب است و این عبادت، بدین صورت از ناحیه شارع جعل گردیده است و به عنوان عبادتی واجب و بخشی از وظائف بندگان جعل نگردیده است اما می‎تواند به نذر و امثال نذر واجب گردد و چون در شمار عبادت‎هاست نیازمند نیت است و بایسته است که آهنگ قرب الهی در آن لحاظ گردد .

شرائط اعتکاف

علاوه بر شرائطی که سایر عبادات دارد، اعتکاف شروط دیگری نیز دارد .

- روزه اولین شرط آن است، ماندنی ملاک صحت اعتکاف است که همراه با روزه باشد، پس اعتکاف بدون روزه محقق نمی‎شود .

- دومین شرط اعتکاف، ماندن حداقل سه روز در مسجد است و با حضور کمتر از آن در مسجد، اعتکاف محقق نمی‎شود و چنانچه بیشتر شد هر مقدار که باشد مطلوب است و فقیهان گفته‎اند چون پنج روز در مسجدی معتکف شد اعتکاف روز ششم بر او واجب است و برخی دیگر از فقها فرموده‎اند: هر دو روز که زیاد شد، اعتکاف روز سوم، واجب می‎گردد.

- شرط سوم: اعتکافی صحیح است که در مسجد جامع شهر باشد، پس اعتکاف در غیر مسجد جامع صحیح نیست .

فقیهان گفته‎اند: احتیاط مستحب آن است که اعتکاف در مساجد اربعه یعنی مسجدالحرام، مسجدالنبی(صلی الله علیه و آله و سلم) مسجد الکوفه و مسجد البصره صورت پذیرد .

- شرط چهارم: دوام حضور تا زمانی که معتکف است، پس اگر عمداً از مسجد خارج شد در غیر از مواردی که استثناء شده است، اعتکاف باطل می‎شود .

چیزهایی که بر معتکف حرام است

1- عمل زناشویی بر معتکف حرام است، اما بوسیدن و لمس کردن زنان مورد اختلاف فقهاست، این حرمت، حرمت وضعی است و موجب بطلان اعتکاف می‎گردد.

2- بوئیدن عطر

3- خرید و فروش و تجارت بر معتکف حرام است و معتکف فقط می‎تواند به مقدار نیاز مبادرت به خرید و فروش نماید.

4- مجادله و جدل به قصد اظهار فضل نیز از محرمات اعتکاف است .

  گروه دین و اندیشه تبیان

                       آقا میری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.