تبیان، دستیار زندگی
رسمیت مذهب تشیع اثناعشری و اتحاد سیاسی ایران بر مبنای یکپارچگی مذهب شیعه امامیه، اقتضا می‏کرد تا جنبشی نیز در حوزه فرهنگ تشیع صورت گیرد و حرکت تالیف و ترجمه را تسریع و تقویت‏بخشد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وضعیت‏حوزه‏های علمیه در زمان فقیه محقق مقدس اردبیلی(2)
وضعیت‏حوزه‏های علمیه در زمان فقیه محقق مقدس اردبیلی(2)

رسمیت مذهب تشیع اثناعشری و اتحاد سیاسی ایران بر مبنای یکپارچگی مذهب شیعه امامیه، اقتضا می‏کرد تا جنبشی نیز در حوزه فرهنگ تشیع صورت گیرد و حرکت تالیف و ترجمه را تسریع و تقویت‏بخشد

حوزه‏های علمیه و روحانیت‏شیعه در سده دهم هجری

رسمیت مذهب تشیع اثناعشری و اتحاد سیاسی ایران بر مبنای یکپارچگی مذهب شیعه امامیه، اقتضا می‏کرد تا جنبشی نیز در حوزه فرهنگ تشیع صورت گیرد و حرکت تالیف و ترجمه را تسریع و تقویت‏بخشد، تا زیر بنای اعتقادی و فکری و فقهی تشیع را در چهارچوب مکتبی با پشتوانه کلامی و فقهی قوی در ایران عرضه کند و آموزه‏های عقیدتی مذهب جدید برای تثبیت و احکام ایمان نومذهبان تبیین و تفهیم گردد و قواعد و قوانین فقهی، جهت راهنمای عمل به احکام شرعی، ارائه شود .

از آنجا که بیشتر متون و منابع مذهبی شیعه به زبان عربی و نمایندگان فرهنگ شیعی قبل از صفویه عمدتا عرب بودند و یا آثار خود را به زبان عربی به نگارش در می‏آوردند، در آغاز تشکیل حکومت صفوی، ترجمه و شرح کتب دینی اولویت اساسی‏تری داشت . بنابراین، ترجمه و تالیف و شرح و تفسیر متون و آثار مزبور عرصه آزمونی برای علمای شیعی مذهب بود تا خلاقیت و استعداد خود را در تبیین معرفت دینی از نوع شیعی آن در ایران بروز دهند .

گرایش فکری و علمی حوزه‏های تعلیمی ایران در آستانه خیزش نهضت صفوی به طور غالب حکمت (فلسفه) و عرفان بود و هر چند کورسویی از تفقه نیز از جانب برخی حکمای فقیه و عارف مشرب صورت می‏گرفت، اما چون ضرورت عملی آن احساس نمی‏شد، نمود چندانی نداشت .

از ابتدای تاسیس حکومت صفوی، عده‏ای از علمای ایرانی با وقوف به ضرورتهای مذکور، به تکاپو افتادند تا مبانی و معارف مکتب تشیع; یعنی متون دینی، تاریخ زندگانی و سیره و سنن حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام و استنباطهای فقهی و کلامی و تفسیری علما و متفکران شیعه را برای هموطنان شیعه مذهب خود تشریح و تفهیم سازند . این گروه معدود از علمای ایرانی که در آغاز قرن دهم هجری به علوم شرعی مثل حدیث و فقه و تفسیر روی آوردند و بعضا ادعای فقاهت هم می‏کردند، اغلب حکمای تعلیم یافته مکتب فلسفی ایران بودند که تفقه آنان نمی‏توانست متاثر از معرفت فلسفی و گرایش عرفانی آنان نباشد .

این عده به صورت منفرد و پراکنده و بدون آنکه فعالیت آنان شکل منسجم و منظمی داشته باشد، بنابه ذوق و علاقه خود کوشیدند تا در مجموعه معارف شیعی غور نمایند و یافته‏های خود را در قالب تالیف و ترجمه و شرح و تحشیه و تفسیر، ارائه دهند .

برجسته‏ترین نمایندگان این گروه عبارت بودند از حسین بن شرف الدین عبدالحق معروف به الهی اردبیلی (م 950 ق) و میرشاه طاهر بن رضی حسینی کاشانی رکنی مشهور به شاه طاهر (م 954 ق) و جمال الدین عطاء الله دشتکی شیرازی .

مهاجرت فقهای جبل عامل به ایران

همان طور که تحولات سیاسی و مذهبی ایران در آغاز سده دهم هجری، منجر شد تا عده‏ای از علمای ایرانی جلای وطن کنند، همچنین زمینه را برای مهاجرت گروهی از معرفت‏جویان عرب خصوصا از منطقه جبل عامل لبنان به ایران فراهم ساخت، که خود منشا تاثیرات بسزایی در عرصه فرهنگ و سیاست جامعه ایرانی گردید .

رسمیت‏یافتن مذهب تشیع در کشور بزرگی همچون ایران و حمایت‏سیاسی دولت نیرومندی از آن، بعلاوه، تهاجم سنگین ترکان عثمانی به منطقه شرق دریای مدیترانه و تهدید آزادی و اعتقادات دینی سکنه شیعه مذهب منطقه جبل عامل لبنان و به خطر افتادن امنیت جانی رهبران مذهبی و علمای آنجا، ایران را کانون توجه و مطمح علمای شیعه مذهب قرار داد .

جعفر المهاجر آمار جالبی از علمای جبل عامل و مهاجران از ابتدای قرن دهم هجری تا پایان سده یازدهم ارائه می‏دهد . شمار علمای برجسته جبل عامل که در این دوره زمانی می‏زیسته‏اند به 143 نفر می‏رسد که از بین آنان 98 نفر از موطن خود هجرت کردند، هفت نفر مجددا به وطن بازگشتند، 60 نفر از آنان به ایران عزیمت و سکونت اختیار نمودند و بقیه، راهی نقاط مختلفی شدند . (14)

صفویان نیز، ورود این میهمانان را به فال نیک گرفته و فرصت را غنیمت‏شمردند تا از وجود آنان در جهت ترویج و تعمیم آموزه‏های مکتب تشیع بهره جویند .

سرآغاز مهاجرت فقهای عرب به ایران، به دوران اسماعیل اول برمی‏گردد . ظاهرا شیخ علی بن عبدالعالی معروف به محقق کرکی یا محقق ثانی اولین فقیه عرب است که در دوره صفویه وارد ایران می‏شود . شیخ زین الدین علی، دیگر فقیه عرب است که در زمان شاه اسماعیل اول به ایران می‏آید و بر منصب شیخ الاسلامی و قضای هرات می‏نشیند .

در دوران سلطنت‏شاه تهماسب صفوی (930 - 984 ق) دومین فرمانروای صفوی، روند مهاجرت علما به ایران فزونی یافت . ابتدا محقق کرکی برای چندمین مرتبه عازم ایران شد و سپس شاگردان و دیگر علمای هموطنش راهی ایران گردیدند . (15)

اولین و اصلی‏ترین ماموریتی که فقهای مهاجر متقبل شدند، برپایی کلاسهای درس و تاسیس حوزه‏های علمی و تربیت طلاب ایرانی بود . حتی شاه اسماعیل اول که عشر توجه و عنایت‏شاه تهماسب را نسبت‏به فقهای مهاجر نداشت، همان مرتبه اول که محقق کرکی وارد ایران گردید، بصراحت تمایل خود را مبنی بر استفاده از محقق در امر تدریس و تعلیم ابراز داشته و مقدمات اقامت محقق را در کاشان فراهم می‏سازد; (16) و «برای او وظایف و ادرارات (17) زیادی در عراق معین نمود و حتی گفته شده است هر ساله از جانب شاه اسماعیل هفتاد هزار دینار برای نفقه او در تحصیل علوم فرستاده می‏شد و او آنها را بین طلاب تقسیم می‏کرد» . (18)

در دوران سلطنت‏شاه تهماسب، با مهاجرت گسترده فقهای عرب به ایران، کار تدریس و تعلیم علوم شرعی خصوصا فقه رونق بسزایی یافت . حوزه علمیه کاشان توسعه و گسترش پیدا کرد و اندک زمانی بعد از آن، حوزه علمیه اصفهان تاسیس شد و روز به روز بر فعالیت‏خود افزود، تا آنجا که مراکز و حوزه‏های علمیه شیعه در خارج از ایران را تحت الشعاع خود قرار داد و نیز بر روند فعالیت مدارس و مراکز علمی داخل ایران تاثیر نهاد .

هر چند حلقه‏های تدریس حکمت و منطق را در این دوره حکمایی چون جمال الدین محمود شیرازی (استاد مقدس اردبیلی)، ملا میرزا جان باغنوی، میر غیاث الدین منصور شیرازی، شاگردانش و دیگران همچنان زنده و پا بر جا نگه داشتند، اما گرایش و رویکرد طلاب و متعلمان به فقه و سایر رشته‏های مرتبط با آن، چون اصول و حدیث و رجال و تفسیر و تتلمذ نزد فقها، بر حکمت جویی فزونی گرفت .

گروه‏های مختلف علما

بنابراین، به لحاظ فکری و علمی، علمای ایرانی در دوران سلطنت‏شاه تهماسب صفوی را که تقریبا مقارن با زمان حیات مقدس اردبیلی است، می‏توان به سه گروه تقسیم‏بندی کرد . یک دسته فقها و طلاب علوم شرعی هستند و گروه دیگر حکما و متعلمان علوم عقلی و گروه سوم عده‏ای از علما هستند که طریق میانه را برگزیدند و در این اثنا به یکسان از خرمن حکمت و فقاهت توشه برچیدند .

محصول علمی و فکری هر یک از گروه‏های مذکور، و تاثیر آنان بر حیات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی ایران، متفاوت و ناهمگون است .

الف - فقها و طلاب علوم شرعی

این گروه که بیشترین تعداد دانش‏پژوهان ایران در سطوح عالی را به خود اختصاص می‏دهند، اغلب علما و طلابی بودند که نزد فقهای عرب مخصوصا فقیهان جبل عاملی در جبل عامل و عتبات عالیات و یا داخل ایران تعلیم یافته و یا مشغول تحصیل بودند و بیشتر آنان از جمله شاگردان نامی‏ترین فقیه شیعه مذهب سده دهم هجری، یعنی محقق کرکی بودند . توفیق محقق کرکی و همفکرانش در احیای معرفت فقهی با گرایش فقه اجتهادی در ایران و انتقال مرکز ثقل حوزه‏های علمی شیعه به ایران، معلول وجود طلاب و تربیت‏یافتگان اوست، که افکار و عقاید استاد را پس از وی زنده نگه داشته و ترویج کردند .

این عده از علما که به تبع اساتیدشان، معلومات و اندوخته‏های علمی آنان عمدتا در فقه و رشته‏های مرتبط با آن، خلاصه می‏شد، به راهنمایی و هدایت معلمان و مربیان خود، مبادرت به بازنویسی آثار و نوشته‏های اساتید خود یا فقهای متقدم شیعه و تحشیه و تعلیقه نویسی و احیانا ترجمه آن آثار و یا تالیف کتابهایی در مباحث فقهی و کلامی و دیگر موضوعات دینی، پرداختند .

ب - حکمای فقیه و متکلم

این بخش از علمای ایرانی، هم به طلب حکمت رفتند و هم باب فقاهت را کوبیدند، و اغلب به صورت پراکنده و منفرد یا ابتدا حکمت آموخته و بعد به نقلیات پرداختند و یا همزمان با هم از گنجینه حکمت و فقاهت توشه برچیدند .

احمد بن محمد معروف به مقدس اردبیلی فقیه و حکیم متکلم صاحب نام، در صدر این گروه از دانشوران قرار دارد . مقدس اردبیلی، تحصیلات مقدماتی را در اردبیل گذرانید و پس از آن به شیراز عزیمت کرد تا به همراه طلابی مانند ملا عبدالله شوشتری، میرزا جان باغنوی و ملا عبدالله یزدی . . . در خدمت‏حکیم جمال الدین محمود شیرازی شاگرد جلال الدین دوانی، حکمت و منطق را فرا گیرد . (19) مقدس اردبیلی از جمله محجوب‏ترین و با هوش‏ترین شاگردان جمال الدین محمود شیرازی بوده است.

مرحله دوم حیات علمی مقدس اردبیلی با مهاجرت به نجف اشرف و تحصیل فقه و حدیث آغاز گردید و تا پایان عمر با برکتش در نجف سکونت گزید و به تحصیل و تدریس پرداخت .

آثار و تصانیف مقدس اردبیلی که تلفیقی از حکمت، تفسیر، کلام و فقه است، مبین خط مشی علمی و فکری این عالم بزرگوار است .

مقدس اردبیلی، هنگام ارتحال، به شاگردانش سفارش می‏کند تا در عقلیات به امیر فضل الله استرآبادی و در شرعیات به میر علام که هر دو نفر تعلیم و تربیت‏یافته وی بودند، رجوع نمایند . (20)

امیر نظام الدین عبدالحی استرآبادی و میر ابوالفتح مخدوم حسینی از جمله حکمای فقیه و متکلم معاصر مقدس اردبیلی هستند .

ج - حکما

سومین دسته از علمای ایرانی سده دهم هجری، حکما هستند . این گروه، آخرین نمایندگان سنت تحشیه و تعلیقه‏نویسی در حکمت و منطق هستند و از همین زمان است که رویه مزبور به حوزه فقاهت نفوذ می‏یابد .

غیاث الدین منصور شیرازی از جمله برجسته‏ترین نمایندگان سنت تحشیه و تعلیقه‏نویسی در حکمت اسلامی است . حجم کثیر آثار فلسفی او به صورت شرح، تحشیه و تعلیقه (21) از یک سو نمایانگر نقطه اوج و از سویی خط پایانی برای این سنت علمی در حوزه حکمت‏بود .

حکمتی که در قالب تحشیه و تعلیقه‏نگاری از سوی غیاث الدین منصور شیرازی و همفکرانش تدریس و ترویج می‏شد، آمیخته با کلام و عرفان بود و به عبارتی نوعی تجلی حکمت اشراق و پیش درآمدی بر حکمت صدرایی بود .

شمس الدین محمد خفری (م 957 ق) فخرالدین سماکی، جمال الدین محمود شیرازی و ملا عبدالله، معروفترین حکمای قرن دهم هجری هستند که حوزه تدریس و تعلیم بیشتر آنان شیراز بوده است .


منبع:پیام حوزه :: تابستان و پاییز 1375، شماره 10 و 11

تهیه و تنظیم برای تبیان:مجید نقدی گروه حوزه علمیه