تبیان، دستیار زندگی
ششم تیر یاد آور یکی از جنایات تروریستی منافقین است که حضرت آیه الله خامنه ای را هدف قرار داد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ترور نافرجام آیت الله خامنه ای

مقدمه:

حضرت آیه الله خامنه ای پس از سوءقصد در بیمارستان

به دنبال پیروزی انقلاب جمهوری اسلامی در عرصه سیاسی اجتماعی ایران، دگرگونیهائی بوجود آمد كه باعث شد تا گروههای فرصت طلب در پی بهره برداری از این موقعیت برآیند و برای بدست گرفتن قدرت و رهبری جامعه به ابزارهای سیاسی – نظامی؛ روی آورند. "سازمان مجاهدین خلق" با نام "خلق" در جریان انقلاب، خواهان "مدینه فاضله استالین" در ایران بود و زمانی كه در رسیدن به آرمانهای خود  موفق نشد، دست به ترور و كشتار رهبران مردمی  و مردم مسلمان ایران زده ومعنای واژه به خاطر خلق را به همگان شناسانید.در این نوشته سعی ما برآن است تا با بازنگری در تاریخ انقلاب  دلایل سوئ قصد نافرجام به “حضرت آیت الله خامنه ای”؛ امام جمعه تهران و نماینده امام (ره)در شورای عالی دفاع را كه از جمله اقدامات شرورانه سازمان مجاهدین خلق بود را بكاویم و برگی از اقدامات خائنانه این سازمان را بشناسیم.

پیدایی:

به دنبال سركوبی جنبش مردمی 15خرداد1342مردم مسلمان ایران، توسط رژیم پهلوی، گروههای سیاسی كه با شاه در جنگ قدرت، درگیر بودند، در تاملی دور اندیشانه در نظر خود كمك خواستن از مردم و روحانیت را صلاح ندانسته با تشكیل سازمانها مخفی ،تشكلهای ملی گرایانه و آزادی طلبانه، تحت تاثیر آرمانهای كمونیسم شرق و لیبرالیسم غربی به زعم خود مبارزه با رژیم استبدادی شاه را به صورت سازماندهی شده آغاز نمودند. ازجمله سازمانهائی كه این نگرش را برای خود انتخاب كرد، سازمان مجاهدین خلق ایران بود كه تاریخ تاسیس آنرا سال 1344 اعلام كرده اند.این سازمان با منش سیاسی نظامی و ادعای مبارزه بر اساس مكتب اسلام، همه مبارزات قبل از پیدایش خود با رژیم شاه را غیر مكتبی دانسته و برنامه های خود برای سرنگونی رژیم شاهنشاهی را اسلامی خواند. این گروه به دلیل ناكافی دانستن رهبری دینی جامعه در مبارزه با رژیم شاه به تدوین ایدئولوژی دینی و سیاسی خود با توجه به آرمانهای مادیگرایانه ماركسیسم پرداخته و متون آموزشی برای پیروان خود تدوین نمود.

سازمان مجاهدین خلق” كه تحت تاثیر این آرمانها قرار داشت با قرائتی مادیگرایانه شروع به فعالیت در میان مردم مخصوصا نسل جوان نمود. این روش مبارزه با “محمد رضا شاه” باعث شد تا حاكمیت پهلوی به كمك سرویسهای اطلاعاتی غرب، این سازمان را دربین سالهای 1348 تا 1355به صورت كامل قلع و قمع نماید و با آرامش خاطر به استبداد خود ادامه دهد.

“سازمان مجاهدین خلق” كه تحت تاثیر این آرمانها قرار داشت با قرائتی مادیگرایانه شروع به فعالیت در میان مردم مخصوصا نسل جوان نمود. این روش مبارزه با “محمد رضا شاه” باعث شد تا حاكمیت پهلوی به كمك سرویسهای اطلاعاتی غرب، این سازمان را دربین سالهای 1348 تا 1355به صورت كامل قلع و قمع نماید و با آرامش خاطر به استبداد خود ادامه دهد.

اما به غیر از سازمانهای سیاسی كه با رژیم پهلوی مبارزه می نمودند، نوعی مبارزه با این رژیم توسط رهبران مردمی و

سازمان مجاهدین خلق

دینی كه از شاگردان مطرح “امام خمینی” بودند، در دهه1340 شروع شده بود كه پایه مبارزه خود با استبداد را نه ایدئولوژیهای غرب و شرق كه دین اسلام و مردم مسلمان ایران قرار داده بود. از جمله رهبران مردمی مبارزه با شاه آیت الله مطهری ، “آیت الله خامنه ای”، “آیت الله هاشمی رفسنجانی” و دیگر شاگردان امام و روحانیت مبارز بودند كه در پی تاسیس حكومتی دینی به رهبری امام خمینی (ره) از هیچ تلاشی فرو گذاری نمی كردند؛ تا اینكه در 22 بهمن 1357 به رهبری امام رژیم ستمشاهی را سرنگون نموده و نظام جمهوری اسلامی ایران را پایه گذاری نمودند.

تعارض ایدئولوژی با مذهب:

به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش فضای باز سیاسی، رهبران گروههای مخالف شاه به همراه رهبران روحانی كه در زندانها به سر می بردند آزاد شده و در راه رسیدن به قدرت شروع به سازماندهی نیروهای خود نمودند. برهمین اساس، سازمان مجاهدین خلق با ایدئولوژی و شعارهای برابری طلبانه و به نام اسلام، شروع به تبلیغ در میان مردم نمود و توانست به زودی برای خود در میان جوانان، طرفدارانی دست و پا كند. این سازمان با تجدید نظر در برنامه ها و اهداف خود، قرائت ایدئولوژیك خود ازمذهب را با صدور احكامی مانند «تقدس رهبران سازمان »، «رواج بی بند و باری اخلاقی»، «ارائه تز جدایی انسانیت مرد وزن» و ارائه راهكار هدف  وسیله را تو جیه می كند به گمراهی جوانان و دانشجویان ساده همت گماشته و طیفی از آنها را با خود همراه نمود.[ اما پیروزی انقلاب دارای هزینه های زیادی بود كه گروههائی كه به دنبال قدرت بودند، حاضر به پرداخت آنها نبودند . اشغال لانه جاسوسی آمریكا و حمله عراق به ایران دو سنگ محكی بود كه منفعت طلبان در راه قدرت را از رهبرانی كه به راستی درد مردم استبداد زده و استعمار زده ایران را داشتندند، جدا كرد. این جدایی را در عملكرد “بنی صدر”، رییس جمهور وقت كه به تساهل در برابر تهدیدهای آمریكا در مورد لانه حاسوسی و حمله عراق به ایران ایمان داشت، می توان دید.

بی توجهی “بنی صدر” به سرنوشت اسلامی انقلاب و همراهی او با “مسعود رجوی” ایدئولوگ سازمان مجاهدین باعث موضع گیری نیروهای مذهبی و مردمی با آنان شد. بر همین اساس حزب جمهوری اسلامی به رهبری "شهید بهشتی" و "آیت الله خامنه ای"، "آیت الله رفسنجانی"، شهیدان "رجایی" و "باهنر" با پشتوانه مذهب اسلام، مبارزه با التقاطی گری و مصلحت طلبی را بر عهده گرفتند
بنی صدر پس از فرار

بی توجهی “بنی صدر” به سرنوشت اسلامی انقلاب و همراهی او با “مسعود رجوی” ایدئولوگ سازمان مجاهدین باعث موضع گیری نیروهای مذهبی و مردمی با آنان شد. بر همین اساس حزب جمهوری اسلامی به رهبری "شهید بهشتی" و "آیت الله خامنه ای"، "آیت الله رفسنجانی"، شهیدان "رجایی" و "باهنر" با پشتوانه مذهب اسلام، مبارزه با التقاطی گری و مصلحت طلبی را بر عهده گرفتند. مبارزه ایدئولوژیك سازمان مجاهدین خلق با حزب جمهوری اسلامی از ابتدای سال 1358 آغاز و تا پایان نیمه اول سال 1360به اوج خود رسید. در طول این مبارزه، سازمان با هدف قرار دادن رهبران مردمی انقلاب به عنوان مرتجعین، روحانیت را در طیف لیبرالها و ملی گرایان قرار داد. این نگرش به اسلام و رهبری را به خوبی می توان در اعلامیه ها و مقالات این سازمان كه در "نشریه پیكار" به چاپ می­رسید، مشاهده كرد. آنها در اعلامیه های خود حزب جمهوری اسلامی را «یك حزب ور شكسته برای بورژوازی دانسته»[4]و حملات خود را به این حزب مردمی اسلامی تا اول تیر ماه 1360به صورت نشر روزنامه، اطلاعیه و دیگر وسایل تبلیغاتی نشان دادند. اما تحولات سیاسی خرداد ماه 1360 این سازمان را از مبارزه تبلیغاتی به مبارزه نظامی باانقلاب سوق داد. روز شنبه 30/3/1360 طرح رسیدگی به صلاحیت بنی صدر رئیس جمهور ایران كه مورد حمایت سازمان مجاهدین بود، توسط 120تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی  ارائه شد و روز بعد مجلس شورای اسلامی با 177رای موافق و21 رای ممتنع[5] و یك رای مخالف به عدم صلاحیت بنی صدر رای داده و اسلامی بودن انقلاب ایران را به همه  ملی گرایانی كه به دنبال لیبرالیسم آمریكایی و كمونیستهایی كه به دنبال جامعه بدون طبقه ماركس بودند، نشان داد.

تروریسم کور:

آیت الله خامنه­ای”، امام جمعه وقت تهران، در روز 5/3/1360 خطاب به رهبران سازمان مجاهدین  فرمودند«من می گویم كه خودتان را در تاریخ رسوا كردید حرفهای قبلی خود را تخطئه نمودید…شما ای مجاهدین خلق مقابله خود را با دولت و حكومت اسلامی به حساب مقابله با ارتجاع می گذارید. ارتجاع با منطق اسلام یا منطق كمونیسم؟»

جنگ ایدئولوژی كه سازمان مجاهدین با رهبران و نظام جمهوری اسلامی شروع كرد با ترور رهبران مردمی انقلاب در نیمه اول سال 1360  به اوج خود رسید. رهبران مردمی انقلاب همچون “آیت الله بهشتی” و “آیت الله خامنه­ای” و دیگر همرزمانشان در پی مبارزه با منافقین و سازمان مجاهدین، عملكردهای آنها را برای مردم تشریح می كردند. در همین راستا “آیت الله خامنه­ای”، امام جمعه وقت تهران، در روز 5/3/1360 خطاب به رهبران سازمان مجاهدین  فرمودند«من می گویم كه خودتان را در تاریخ رسوا كردید حرفهای قبلی خود را تخطئه نمودید…شما ای مجاهدین خلق مقابله خود را با دولت و حكومت اسلامی به حساب مقابله با ارتجاع می گذارید. ارتجاع با منطق اسلام یا منطق كمو نیسم؟» به دنبال این سخنرانی در روز شنبه ششم تیر ماه 1360به هنگام سخنرانی “آیت الله خامنه ای” در “مسجد ابوذر تهران”، عملیات تروریستی سازمان مجاهدین بر علیه رهبران مردمی انقلاب با انفجار بمب شروع شد. اما تقدیر خداوند بر این قرار گرفته بود تا “آیت الله خامنه ای” به عنوان جانباز انقلاب از این سوء قصدجان سالم به در برده و به همراه دیگر همرزمانش مبارزه علیه نفاق را تا نابودی كامل آنها ادامه دهند. سازمان مجاهدین با ترور آقای خامنه ای درصدد ضربه زدن به نظام و مایوس نمودن مردم از انقلاب بودند. اما این عملكردها باعث وفاداری بیشتر مردم ایران  و رهبران آنان با یكدیگر شد و چهره آنها را كه به دنبال قدرت و منفعت شخصی بودند بر همگان حتی برای همپیمانان نفاق در خارج از مرزهای ایران نمودار ساخت.

شرح ماجرا:

ششم تیرماه سال1360 در حالی كه تنها شش روز از شهادت دكتر مصطفی چمران، گذشته بود، پروژه حذف رهبران اصلی جریان پیرو خط امام(ره)، با انفجار بمب كار گذاشته شده در ضبط صوت قرار داده شده بر روی تریبون سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران، توسط سازمان مجاهدین خلق كلید خورد.

مسجد ابوذر تهران، در یكی از جنوبی‌ترین مناطق تهران واقع شده و آیت‌الله خامنه‌ای مدتی در آن جا پس از نماز ظهر و عصر، سخنرانی می‌كرد و به پرسش‌ها پاسخ می‌داد
عیادت شهید رجایی از حضرت ایه الله خامنه ای

مسجد ابوذر تهران، در یكی از جنوبی‌ترین مناطق تهران واقع شده و آیت‌الله خامنه‌ای مدتی در آن جا پس از نماز ظهر و عصر، سخنرانی می‌كرد و به پرسش‌ها پاسخ می‌داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران در حالی كه مشغول سخنرانی بودند، توسط جوانی 25 ساله از منافقین كوردل مورد سوء قصد قرار گرفتند و پس از جراحت شدید به مدت 42 روز تحت معالجه قرار داشتند. خوشبختانه امام جمعه محبوب تهران و نماینده حضرت امام(ره) در شورای عالی دفاع از این سوء قصد، به دلیل كامل عمل نكردن بمب و تنها انفجار چاشنی آن ، جان سالم به در بردند، اما جراحات شدیدی بر ایشان وارد شد. براساس اخبار منتشره در همان زمان، آیت‌الله خامنه‌ای «از نقطه بالای كتف راست و بالای ران سمت راست» مجروح شدند. استخوان ترقوه ایشان شكسته شد و چند رگ و عصب دست راست ایشان نیز قطع شد و در نهایت دست راست ایشان سلامتیش را باز نیافت. تقدیر الهی چنین رقم خورده بود كه ایشان برای آینده نظام حفظ و افتخار جانبازان در خیل جانبازان انقلاب اسلامی شوند.

هم‌زمان با انفجار بمب در آن مسجد، بمبی نیز در میدان انقلاب تهران منفجر شد و بمب دیگری هم در تقاطع خیابان ولی‌عصر(عج) و طالقانی پیش از انفجار كشف و خنثی شد.

معاون وقت دادستانی انقلاب در خاطرات خود تصریح كرده است كه «جواد قدیری یكی از طراحان انفجار مسجد ابوذر بود.وی كه نام كاملش محمد جواد قدیری مدرس است و از اعضای قدیمی و مهم سازمان و نفوذی در كمیته انقلاب مستقر در اداره دوم ستاد ارتش بود، بعد از سوءقصد نافرجام به آیت الله خامنه ای متواری شد و از كشور گریخت.

جواد قدیری عامل انفجار

اما سازمان رسماً مسئولیت سوء قصد به آیت الله خامنه ای را بر عهده نگرفت و حتی بر قسمتی از بدنه داخلی ضبط صوت انفجاری با ماژیك نوشته شده بود: «هدیه گروه فرقان» و جزوه ای نیز با امضای این گروه درباره این سوءقصد انتشار یافت. در حالی كه مؤسس و اعضای اصلی این گروه در سال 58 و 59 شناسایی و دستگیر شده بودند و هیچ تشكیلاتی از این گروه در سال 1360 در داخل كشور وجود نداشت كه قادر به انجام یك اقدام مسلحانه باشد. در برخی از اعلامیه ها و جزوات قبلی این گروه از بنیانگذاران و ایدئولوژی سازمان تجلیل و اعلام حمایت شده بود، و قرائن معدودی هم در مورد ارتباط تشكیلاتی سازمان با فرقان وجود داشت، اما آشكار بود كه سازمان در همان آغاز عملیات تروریستی خود ـ در تیر ماه 60ـ با طرح نام گروه فرقان و انتشار اعلامیه جعلی به نام آن گروه، كوشید، تا، هم چهره تروریستی خود را پنهان كند و هم علاوه بر انحراف افكار عمومی، مسئولان امنیتی و انتظامی را نیز گمراه نماید.

سازمان رسماً مسئولیت سوء قصد به آیت الله خامنه ای را بر عهده نگرفت و حتی بر قسمتی از بدنه داخلی ضبط صوت انفجاری با ماژیك نوشته شده بود: «هدیه گروه فرقان» و جزوه ای نیز با امضای این گروه درباره این سوءقصد انتشار یافت. در حالی كه مؤسس و اعضای اصلی این گروه در سال 58 و 59 شناسایی و دستگیر شده بودند و هیچ تشكیلاتی از این گروه در سال 1360 در داخل كشور وجود نداشت كه قادر به انجام یك اقدام مسلحانه باشد

معاون وقت دادستانی انقلاب در خاطرات خود تصریح كرده است كه «جواد قدیری یكی از طراحان انفجار مسجد ابوذر بود.وی كه نام كاملش محمد جواد قدیری مدرس است و از اعضای قدیمی و مهم سازمان و نفوذی در كمیته انقلاب مستقر در اداره دوم ستاد ارتش بود، بعد از سوءقصد نافرجام به آیت الله خامنه ای متواری شد و از كشور گریخت. و در سال 1364، نام قدیری در لیست شواری مركزی سازمان به عنوان «عضو مركزیت» درج گردید.در همان زمان در اغلب خبرهای مطبوعاتی و واكنش های اقشار مختلف مردم و گروه های سیاسی، بدون كمترین تردیدی، سازمان مسئول انفجار مسجد ابوذر معرفی و شناخته می شد. بعدها نیز در بیانیه وزارت خارجه آمریكا درباره سازمان، مجروح شدن آیت الله خامنه ای یكی از مجموعه اقدامات تروریستی سازمان خوانده شد. سازمان نیز در نفی این واقعیت مجدداً اعلام نمود كه سوءقصد به آیت الله خامنه ای «قبل از شروع مبارزه مسلحانه مجاهدین» توسط گروه فرقان انجام شده «كه هیچ ربطی به مجاهدین نداشت.» كاملاً آشكار است كه سازمان بنا به دلایل سیاسی، حقوقی و تبلیغاتی، به رغم پذیرش رسمی مسئولیت بسیاری از اقدامات تروریستی بعدی خود، همچنان مایل و قادر نیست كه به نقش خود در انفجار ششم تیر اعتراف نماید.

پس از اعلام خبر ترور آیت‌الله خامنه‌ای كه نمایندگی امام(ره) در شورای عالی دفاع و امامت جمعه تهران را برعهده داشت، حضرت امام خمینی(ره)، رهبر كبیر انقلاب، پیامی خطاب به ایشان صادر كردند، ایشان در بخش هایی از این پیام آوردند:"

اكنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما كه از سلاله رسول اكرم(ص) و خاندان حسین بن علی (ع) هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و كشور اسلامی ندارید و سربازی فداكار در جبهه جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب می‌باشید، میزان تفكرسیاسی خود و طرفداری از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند

اكنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما كه از سلاله رسول اكرم(ص) و خاندان حسین بن علی (ع) هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و كشور اسلامی ندارید و سربازی فداكار در جبهه جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب می‌باشید، میزان تفكرسیاسی خود و طرفداری از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند. اینان با سوء قصد به شما عواطف میلیون‌ها انسان متعهد را در سراسر كشور بلكه جهان

حضرت آیه الله خامنه ای پس از سوءقصد در بیمارستان

جریحه‌دار نمودند. اینان آن قدر از بینش سیاسی بی‌نصیبند كه بی‌درنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایات دست زدند و به كسی سوء قصد كردند كه آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین‌انداز است. اینان در عمل غیرانسانی به جای برانگیختن رعب، عزم میلیون‌ها مسلمان را مصمم‌تر و صفوف آنان را فشرده‌تر نمودند. آیا با این اعمال وحشیانه و جرایم ناشیانه وقت آن نرسیده است كه جوانان عزیز فریب‌خورده از دام خیانت اینان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزیز خود را فدای امیال جنایتكاران نكنند و آنان را از شركت در جنایات آنان برحذر دارند؟ آیا نمی‌دانند كه دست زدن به این جنایات، جوانان آنان را به تباهی كشیده و جان آنان به دنبال خودخواهی مشتی تبهكار از دست می رود؟ من به شما خامنه‌ای عزیز، تبریك می‌گویم كه در جبهه‌های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم."

من به شما خامنه‌ای عزیز، تبریك می‌گویم كه در جبهه‌های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم

روزنامه كیهان به مدیریت حجت الاسلام سید محمد خاتمی در سرمقاله خود با عنوان «توده های مردم از ماجرای ترور خامنه ای می گویند» چنین نوشت:

دیروز بخش وسیعی از مردم در مقابل بیمارستان جمع شده بودند... دست به دعا برداشته بودند و با چشم های اشك آلود از خدای خود می خواستند كه امام جمعه تهران زنده بماند و توطئه آمریكا نقش بر آب گردد... از هر كس و هر دسته ای كه سئوال می كردیم، مردم بلافاصله پاسخ می دادندكه این كار، كار جنبشی ها [= سازمان] است... عمو حسین گفت مگر در نماز جمعه این هفته شركت نكردید؟ در آنجا آقای خامنه ای به سران مجاهدین گفت شماها را خوب می شناسیم، شماها كار امریكا را آسان كردید... اما معلوم بود كه جنبشی ها نمی توانستند كیفر آقای خامنه ای را فی المجلس ادا كنند! لذا «به زودی و به طور مضاعف» یعنی در همین دیروز به مسجد ابوذر رفتند و در ضبط صوت مواد منفجره گذاشتند.

آیت‌الله خامنه‌ای نیز در پاسخ به پیام محبت‌آمیز امام خمینی (ره)، با صدور پیامی اظهار داشتند:

"بعد از چهار روز كه از این حادثه بر من می‌گذرد به فضل الهی و به كمك و تلاش بی‌دریغ كاركنان عزیز این بیمارستان خودم را در وضع بسیار مناسب و خوبی می‌بینم. هر وقت به یاد این می‌افتم كه این حادثه موجب شده امام عظیم‌الشان ما اظهار لطف كنند و در پیامشان اظهار دلسوزی بكنند و ملت بزرگ و قهرمان ما دست به دعا بردارد و دعا كنند در خودم احساس شرمندگی می‌كنم. در راه انجام وظیفه این گونه حوادث ، حوادثی نیست كه این‌همه لطف و محبت و بزرگواری را چه از سوی امام، چه از سوی امت و همچنین از سوی كاركنان، كارمندان این واحدهای پزشكی كه واقعا شب و روز را در این كار گذاشته اند، این همه اظهار شد....

من بدین وسیله از همین جا عرض سلام و ارادت بی‌پایان خودم را خدمت امام امت اعلام می‌كنم و به ایشان عرض می‌كنم كه در مقابل حوادث این چنین ما هیچ انتظار نداریم و توقعی نداریم كه كمترین رنجشی به خاطر ایشان بنشیند. ما معتقدیم كه «سر خم می سلامت،شكند اگر سبویی،...»

تهیه وتنظیم برای تبیان:سید ابراهیمی


برگرفته از

سایت پژوهشکده باقرالعلوم

صحیفه نور

کتابخانه اینرنتی تبیان