تبیان، دستیار زندگی
3) (تفسیر و تحلیل -9) در مقاله پیشین، به بررسی برخی از زوایای شخصیت فروغ، همسر اول منصور نادری پرداختیم. در این مقاله درمورد سایر ویژگی های او بحث می کنیم. همان طور که اشاره شد، فروغ توانایی مقابله با مشکلات را ندارد. مثلاً ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

(تفسیر و تحلیل سریال مسافری از هند- 3)

(تفسیر و تحلیل -9)


در مقالهپیشین،به بررسی برخی از زوایای شخصیت فروغ، همسر اولمنصور نادری پرداختیم. در این مقاله درمورد سایر ویژگی های او بحث می کنیم.

همان طور که اشاره شد، فروغ توانایی مقابله با مشکلات را ندارد. مثلاً زمانی که او می فهمد خانه ای که ارث پدرش بوده و منصور به زور از او گرفته بود، به اسم سیمین و فرزاد است نه تنها، هیچ کاری نمی تواند انجام دهد، بلکه خود نیز به ناتوانی اش معترف است و می گوید "اگر می توانستم، می رفتم بالا و حساب سیمین را می رسیدم." ولیکتی- دخترش- براین ناتوانی تأکید دارد و می گوید: "ما بیست سال است که به سیمین باخته ایم." در آخر نیز فروغ از این صحنه خارج درگیری خارج می شود و به خانه برادرش –جلال - می رود.

فروغ به قدری منصور را دوست داشت که نمی توانست به او"نه" بگوید به همین دلیل به سادگی موافقت کرده بود که خانه اش را به نام او بزند.

در یک سکانس، فروغ با سیتا صحبت می کند و به او می گوید« همیشه با به دست آوردن کسی، نمی توان صاحب او شد. گاهی وقتها باید از او بگذری تا او را کاملاً بدست آوری » ؛ و "سیتا" گذشت فروغ را نسبت به منصور و سیمین، عشق او به منصور تلقی می کند ، ولی به فروغ می گوید: "شما لزومی نداشت این همه سال سیمین را تحمل می کردید و این قدر عذاب می کشیدید."

اما فروغ در باره سیمین و گذشتی که نسبت به او داشته، می گوید: "وقتی فهمیدم منصور ازدواج کرده، می تونستم کاری بکنم که سیمین را طلاق بدهد. ولی سیمین آمد پیشم و التماس کرد. اون حامله بود. من ازش گذشتم. من هم بیست سال منصور را ترک کردم و گفتم باشد، با زنت زندگی کن، ولی دیگه پا تو پایین نذار و با من حرف نزن. تو این قضیه من گذشت کردم. آخه اعتقاد دارم دنیا دارِ مکافاته ." فروغ با این عمل از خودش و زندگی اش می گذرد، چون دلش به حال سیمین می سوزد و خود را با این اعتقاد توجیه می کند که هر کسی نتیجه اعمال خود را می بیند. البته اتفاقاتی که تا پایان سریال روی داد نیز، همین را نشان می دهد، ولی آیا همین فداکاری ها نبود که رنگ و روی زندگی خود فروغ ، رامین و کتی را به گونه ای دیگر در آورد؟ رامین سال ها با پدر خود قهر بود و بالاخره راهی کشوری دیگر شد. کتی مجبور بود سرزنش های مادر نامزدش- آرش- را تحمل کند. و اینها همه به علت وجود شخص ثالثی بود که هرم روابط خانوادگی آنها را به هم ریخته بود و منجر به درگیری و کینه دائم شد.

اما فروغ نمی تواند برخلاف شخصیت فداکار خود رفتار کند ؛ او در این مجموعه اسوه ی محبت و گذشت است. تا حدی که منصور، با وجود این همه ظلم و ناجوانمردی در حق او، در مقابل فروغ اعتراف می کند که " تو تنها زنی هستی که مرا فقط به خاطر خودم دوست داشتی، نه پولهایم."

دربخش پایانی سریال باز هم این فروغ است که برای رهایی سیمین و فرزاد اززندان، سند خانه ای را که منصور به او می دهد وثیقه می گذارد.

در مقاله بعد به بررسی ویژگی های سیمین، همسر دوم منصور نادری و برخی تعاملات فروغ با سیمین می پردازیم.

ادامه دارد .....