تبیان، دستیار زندگی
به نظر می رسد كه میان ابوبکر و عمر بن خطاب از سابق، این تعهد دو جانبه وجود داشته و بر اساس آن، عمل كردند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آغاز خلافت عمر بن خطاب

حادثه 28 صفر در مدینه

ابوحفص، عمر بن خطاب بن نفیل عدوی، كه نام مادرش حنتمة بنت هاشم بن مغیره مخزومی بود، در حدود سال 13 عام الفیل، در مكه معظمه به دنیا آمد و پس از ظهور اسلام توسط حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، بسان سایر اهالی مكه با این پدیده جدید مخالفت و دشمنی می نمود و در این راه سخت گیر و متعصب بود و حتی به خاطر مسلمان شدن خواهرش فاطمه بنت خطاب و همسرش سعید بن زید، با آنان مشاجره و دعوا نمود و چنان ضربتی بر سر خواهرش وارد ساخت كه سرش را شكسته و خون را بر سر و صورت او جاری ساخت.

و لیكن ظاهراً مدتی پیش از هجرت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه منوره، او نیز مسلمان شد و به مدینه مهاجرت كرد.

عمر بن خطاب بسان سایر اهالی مكه با این پدیده جدید (اسلام)  مخالفت و دشمنی می نمود و در این راه سخت گیر و متعصب بود و حتی به خاطر مسلمان شدن خواهرش فاطمه بنت خطاب و همسرش سعید بن زید، با آنان مشاجره و دعوا نمود و چنان ضربتی بر سر خواهرش وارد ساخت كه سرش را شكسته و خون را بر سر و صورت او جاری ساخت

وی در مواقع بسیاری موجب رنجش رسول گرامی اسلام شد که می توان از آن موارد به جریان حجة الوداع و تشریع حج تمتع نام برد که اعتراض شدیدی به پیامبر نمود و در مقابل دیدگان  حضرت گفت: لباس احرام در می اوریم در حالی که هنوز محرمیم ، وی در جنگ تبوک نیز از متخلفان جیش اسامه بود و البته ابو حفص ، بسیار در مقابل حضرت رسول (صلی الله علیه و اله و سلم)  قد بر می افراشت تا آنجاکه هنگام رحلت پیامبر در زمانی  که حضرت قلم و کاغذ خواست تا جمله ای بنویسند که امت گرفتار انحراف نشوند با جملات سخیفی به حضرتش اشاره کرد که اظهارات او دل هر مسلمانی را به درد می آورد  و آیا مسلمانی هست که با این سخنان کنار بیاید و چنین گوینده ای را ببخشاید ؟ هیچ مسلمانی نباید گوینده چنین کلماتی را  ببخشد و از کارهایی دیگری که او انجام داد اقدامات زیادی بود که پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام نسبت به جانشین راستین او حضرت ابو الحسن امیر المومنین علی علیه السلام  و دختر رسول گرامی اسلام روا داشت تا آنجاکه هجوم بر خانه فاطمه را او فرماندهی می کرد  و براستی که اجتهادات او در مقابل شارع اسلام بسیار زیاد بود که خوب است همه به کتاب علامه شرف الدین مراجعه نمایند و ببینند .

پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) وی از افرادی بود كه بدن مطهر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را در خانه اش رها و برای تعیین خلیفه وقت، به سوی سقیفه بنی ساعده شتافت. عمر از عناصر اصلی بیعت با ابوبكر بود و در این راه، بسیار سماجت كرد و سرانجام با اجبار و اكراه و یا رضایت  از عموم مردم برای وی بیعت گرفت و در این راه، خودسری ها و جنایت های متعددی صورت گرفت ، كه پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی آن را پیش گویی كرده بود.

در دوران خلافت ابوبكر، به ظاهر او خلیفه مسلمین بود ، ولی در باطن، همه كاره حكومت، عمر بن خطاب بود. در تاریخ یعقوبی آمده است: و كان الغالب علی أبی بكر، عمر بن الخطاب یعنی همه امور را او اداره می کرد.

ابوبكر بن ابی قحافه هنگامی كه به مرگ خویش اطمینان پیدا كرد، عثمان بن عفان را طلبید و به وی دستور داد كه جانشینی عمر بن خطاب را با این عبارت بنویسد: بسم الله الرّحمن الرّحیم، هذا ما عهد ابوبكر خلیفة رسول الله الی المؤمنین و المسلمین: سلام علیكم. فانّی احمد الیكم الله، امّا بعد فانّی قد استعملت علیكم عمر بن الخطّاب، فاسمعوا و اطیعوا، و انّی ما ألوتكم نصحاً. والسّلام. یعنی این عهدنامه ای است از سوی ابوبکر  جانشین رسول خدا به مومنین و مسلمین درود بر شما؛ خدا را  سپاس می گویم  ، اما بعد عمربن خطاب را  عامل خلافت قرار می دهم پس به فرامین او  گوش سپارید و فرمانبردار او باشیدو بدرستیکه از پند شما کوتاهی نمی کنم والسلام.

ابوبكر بن ابی قحافه هنگامی كه به مرگ خویش اطمینان پیدا كرد، عثمان بن عفان را طلبید و به وی دستور داد كه جانشینی عمر بن خطاب را با این عبارت بنویسد: بسم الله الرّحمن الرّحیم، هذا ما عهد ابوبكر خلیفة رسول الله الی المؤمنین و المسلمین: سلام علیكم. فانّی احمد الیكم الله، امّا بعد فانّی قد استعملت علیكم عمر بن الخطّاب، فاسمعوا و اطیعوا، و انّی ما ألوتكم نصحاً. والسّلام. یعنی این عهدنامه ای است از سوی ابوبکر  جانشین رسول خدا به مومنین و مسلمین درود بر شما؛ خدا را  سپاس می گویم  ، اما بعد عمربن خطاب را  عامل خلافت قرار می دهم پس به فرامین او  گوش سپارید و فرمانبردار او باشیدو بدرستیکه از پند شما کوتاهی نمی کنم والسلام.

گویند ابوبكر پیش از انتصاب عمر بن خطاب، با برخی از صحابه معروف، هم چون طلحة بن عبیدالله، عثمان بن عفان و عبدالرحمن بن عوف در این باره مشورت كرد؛ ولی به نظر می رسد كه میان او و عمر بن خطاب از سابق، این تعهد دو جانبه وجود داشته و بر اساس آن، عمل كردند.

به هر روی، پس از وفات ابوبكر و غسل و كفن او، عمر بن خطاب بر وی نماز گزارد و مابین نماز مغرب و عشا او را در جوار قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) دفن نمودند. در روز بعد، عمر بن خطاب به مسجد رفت و در حضور مردم، بر فراز منبر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) قرار گرفت و یك پله پایین تر از جایی كه ابوبكر می نشست، نشست و مرگ ابوبكر را تسلیت گفت. آن گاه به حاضرین مجلس گفت: خداوند متعال مرا به شما و شما را به من مبتلا (و آزمایش) گردانید و مرا پس از دوستم (ابوبكر) در میان شما باقی گذاشت.

سپس سخنان دیگری بر زبان جاری ساخت  و از مردم بیعت گرفت.

گرچه انتصاب وی به خلافت و اخذ بیعت از مردم، خلاف وصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و روش معمول و پذیرفته مسلمین در انتخاب آزاد بود، با این حال، مسلمانان مجبور به بیعت با او بودند و الا برای خویش امنیت و آرامشی پیش بینی نمی كردند.

نویسنده كتاب "عمر بن الخطاب" در این باره گفت: و بایع المسلمون عمر بالخلافة بین راض و متكره، و مطمئن و متخوف و جمیعهم ینظرون مایكون من عمر فی یوم الجدید. یعنی مسلمانان با عمر بن خطاب بیعت کردند و در میان آنان راضی و ناراضی ، مطمئن و ترسا بودند و همه منتظر بودند تا ببینند عمر در حکومتش چه می کند .

عمر بن خطاب، پس از استقرار در مقام خلافت، در نخستین اقدام عملی خود، خالد بن ولید را از فرماندهی سپاه مسلمانان در شام، عزل و به جای وی ابوعبیده جراح را منصوب كرد.

هم چنین وی در تقسیم بیت المال در میان مسلمانان، روش پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ابوبكر بن ابی قحافه را كه بر اساس مساوات بود، تغییر داد و به روش خاصی، عده ای را بر عده دیگر ترجیح داد و سهم بیشتری برای آنان تعیین نمود.

وی پس از ده سال و نیم حكومت، سرانجام در ذی حجه سال 23 قمری به دست فیروز ابولؤلؤ ایرانی كشته شد.

تنظیم و اضافه توسط موسوی

بخش دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.