تبیان، دستیار زندگی
زندگی کاملا درویشی و بی آلایشی داشت، حتی خادمی نداشت که به کارهای بیرونی او برسد و ایشان تمام کارهایش را از خرید مایحتاج و..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نان جو...؟نان گندم...؟وهمسر...
 ,نان ،گندم

بنابر آنچه نقل شده است مرحوم آیت الله العظمی کبیر در سهم امام(ع) تصرّف نمی‏کرد و بر این عقیده بود که اموراتش باید به غیر سهم بگذرد. زندگی کاملا درویشی و بی آلایشی داشت، حتی خادمی نداشت که به کارهای بیرونی او برسد و ایشان تمام کارهایش را از خرید مایحتاج خانه، آب آوردن و دیگر امور، خود انجام می‏داد.

آمده است که: ایشان معمولاً کنار سفره خود، فقرا و سادات مستمند را می‏نشاند و از آن غذایی که خود می‏خورد به آنها هم می‏خورانید.

مرحوم آیت‏اللّه العظمی گلپایگانی نقل می‏کند که ما عمدتاً برای استفاده از اخلاق و انفاس قدسی آیت الله کبیر به درسش می‏رفتیم و علاوه بر آن از علمش هم بهره می‏بردیم.یکی از ویژگیهای مرحوم کبیر احترام و اکرام سادات بود. چنانچه منقول است همسر ایشان از سادات بود و فوق العاده مورد احترام ایشان، به گونه‏ای که خود از نان جو استفاده می‏کرد، ولی مقیّد بود برای او نان گندم تهیه کنند. آمده است که: ایشان معمولاً کنار سفره خود، فقرا و سادات مستمند را می‏نشاند و از آن غذایی که خود می‏خورد به آنها هم می‏خورانید.

ديگر به من آيت الله نگوييد!

یکی دیگر از خصوصیات ایشان دوری از حاکمان و پرهیز از مراوده با آنان بوده است. نقل است که مرحوم کبیر تنها با سادات و اهل علم خوب بود، با متنفذین هیچ خوب نبود به گونه‏ای که هیچیک از آنان جرأت نداشتند برای او هدیه‏ای بفرستند.

آيت الله شيخ ابوالقاسم قمي، نسبت به شاگردان و مؤمنان و همطرازهاي خود كمال تواضع و حق‏شناسي را داشت، یکی از شاگردان ایشان که از یزد به قم مهاجرت کرده است می‏گوید: در روزهاي اول كه از يزد به قم براي ادامه تحصيل آمده بودم، خيلي كوچك بودم و هنوز معمّم نشده بودم، روزي در مسجد امام حسن عسكري(ع) پولي از دستم افتاد، دنبال آن مي‏گشتم ناگاه پيرمرد اهل علمي كه در نزديك آنجا بود جلو آمد و از من پرسيد: چه گم كرده‏اي؟ عرض كردم: پولم گم شده است، ايشان هم به جستجو پرداخت تا پول را پيدا كند، من در آن وقت او را نشناختم بعد شناختم كه همان عالم بزرگ شيخ ابوالقاسم كبير قمي بود.

همچنین نقل شده است که در مجلسي كه حاج شیخ عبدالکریم حائري حضور نداشته، واعظی در منبر نام مرحوم کبیر را به عنوان حضرت آيت الله برد، بي‏درنگ آقاي شيخ ابوالقاسم به واعظ رو كرد و گفت: آيت‏الله، آقاي شيخ عبدالكريم است، و ديگر به من آيت الله نگوييد.

.............................................................

منبع: پایگاه خبری، تحلیلی اهل بیت(علیهم السلام)