تبیان، دستیار زندگی
بنا بر روایتهای منقول از صحابه، پیامبر اکرم به سه شیوه قران تلاوت می کردند: قرائت ترتیل، قرائت ترتیل، ترجیع و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیامبر(ص) چگونه قرآن می خواند؟

قران

كیفیت قرائت پیامبر اكرم(ص)

 قرائت ترتیل

قرآن كریم چنان كه از قرائت جبرئیل به نحو ترتیل یاد نموده است، پیامبر اكرم(ص) را نیز به اینگونه قرائت امر كرده است؛ در سوره مزمل مى‏فرماید: «و قرآن را بصورت «ترتیل» و قرائت كن.»(1)

روشن است كه پیامبرى كه قبل از هر چیز افتخار بندگى پروردگار خویش را دارد، به امر الهى گردن نهاده و به گونه ترتیل قرائت مى‏نموده است.

در آیه شریفه دیگر قرائت پیامبر اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم قرائت همراه با تأنى و مَكث ذكر شده است، در سوره مباركه اسراء مى‏فرماید:

«و قرآنى را جزء جزء بر تو نازل كردیم تا آنرا بتدریج و تأنى بر مردم قرائت نمایى»(2)

با توجه به تعبیر «لتقرأه على الناس على مكث» كه در این آیه آمده است و با نظر به تفاسیر این آیه ظاهرا «قرائت على مُكث» همان قرائت ترتیلى است(3)، گرچه بعضى از این تعبیر، صرف تدریج در قرائت و تنجیم قرآن را فهمیده‏اند.(4)

حقیقت حُسن صوت، كرامت و موهبت الهى است و به همین جهت نیز امام صادق علیه السلام تمام پیامبران خداوند را داراى چنین موهبتى معرفى مى‏نماید

قرائت ترجیع

قرائت دیگرى كه از پیامبر حكایت شده است «قرائت همراه با ترجیع» است، این نوع قرائت بر خلاف قرائت ترتیل، تنها در نقل واقعه‏اى خاص وارد شده است. در صحیح مسلم آمده است كه:

«شعبه از معاویة بن قرة نقل كرد كه وى گفت: از عبداللّه بن مغفل مزنى شنیدم كه مى‏گفت: پیامبر اكرم(ص) در سال فتح (مكه) در میانه راه سوار بر مركب خویش سوره فتح را قرائت نمود، پس در قرائت خویش ترجیع نمود.

معاویه (بن قرة) گفت: اگر ترس اجتماع و ازدحام مردم را نداشتم، هر آینه بر شما قرائت پیامبر را حكایت مى‏نمودم.»(5)

از قسمت پایانى حكایت فوق، حُسن و جذابیت زاید الوصف پیامبر اكرم (ص) نیز بدست مى‏آید؛ چرا كه راوى ضمن اظهار اطلاع از نحوه قرائت پیامبر (ص)، عدم حكایت آن را ترس از ازدحام مردم اعلام مى‏كند.

البته بعضى كه مطلق «صوت مرجَّع» را موضوع حرمت غناء دانسته‏اند، در مقام توجیه روایت فوق و حمل برخلاف ظاهر بر آمده‏اند. محمد بن احمد قرطبى از قول بعضى دیگر، ترجیع در قرائت پیامبر را به جهت حركت مركب و در نتیجه امرى غیر ارادى دانسته است(6)؛ اما پر واضح است كه اگر مقصود از نقل فوق اینگونه بود، بجاى تعبیر «فرجَّع فى قرائته» از تعبیر «رُجِّع قرائته» باید استفاده مى‏شد.

قرائت حَسَن

در روایات زیادى، پیامبر اكرم (ص) داراى «قرائت حسن» و «صوت حسن» معرفى شده است. حتى قریش كه در اوایل بعثت دشمنى و عناد آشكار با پیامبر اكرم (ص) و خداى او داشتند و چون نام خداى برده مى‏شد مى‏گریختند (به جهت عداوت)، اما هنگامى كه پیامبر اكرم (ص) در نیمه‏هاى شب به قرائت قرآن مى‏پرداخت، پنهانى به قرائت وى گوش مى‏سپردند. على بن ابراهیم قمى در ذیل آیه شریفه چهل و ششم سوره اسراء(7) اینگونه روایت كرده است:

«هنگامى كه پیامبر خدا (ص) شب را به قرائت قرآن سپرى مى‏كرد بجهت زیبایى قرائتش، قریش با علاقه فراوان پنهانى به صدایش گوش سپردند. و هنگامى كه آیه شریفه بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم را قرائت مى‏فرمود (بجهت عداوت با خداوند) از نزد او مى‏گریختند.»(8)

در روایت دیگر پیامبر اكرم (ص) نه تنها خوش صدا، كه خوش صداترین مردم در قرائت قرآن معرفى شده است(9)؛ در حقیقت حُسن صوت، كرامت و موهبت الهى است و به همین جهت نیز امام صادق علیه السلام تمام پیامبران خداوند را داراى چنین موهبتى معرفى مى‏نماید.(10)

قرائت حسن، مى‏تواند وصف لازم هر كدام از قرائت‏هاى ترتیلى و ترجیعى قرار گیرد و قرائت احسن نیز بیانگر مرتبه والایى از قرائت ترتیل و یا ترجیع است.

هر مرتبه‏اى از حسن قرائت داراى تأثیر خاصى است و مراتب والاى آن، نه تنها شنوندگان را مجذوب كه آن‏ها را مدهوش مى‏كند. پیامبر(ص) كه احسن الناس صوتا بوده است. از حُسن قرائتش بجهت رعایت حال مردم شنونده مى‏كاسته است. این نكته از بیان حضرت امام كاظم (ع) به دست مى‏آید. هنگامى كه حضرتش به توصیف قرائت جدشان على بن الحسین پرداختند از ایشان سئوال شد كه: آیا اینگونه نبود كه پیامبر خدا(ص) با مردم نماز مى‏خواند و (در حین نماز) صداى خویش را به قرائت قرآن بلند مى‏كردند(11)؟ حضرت كاظم در جواب فرمودند:

«پیامبر اكرم (ص) فقط به مقدار طاقت مأمومین با آن‏ها رفتار مى‏كرد.»(12)

مفهوم این عبارت آن است كه گرچه پیامبر اكرم (ص) قدرت آفریدن قرائت مدهوش كننده را داشته است، اما بجهت رعایت حال مستمعین (خصوصا در حین نماز) از حُسن قرائت خویش مى‏كاسته است. نكته دیگر كه از این كلام به دست مى‏آید آن كه قرائت زیبایى كه موجبات صعقه و طرب را فراهم آورد، فى نفسه ممنوعیتى ندارد و پیامبر اكرم اگر چنین قرائتى را در نماز نمى‏كردند، صرفا بجهت عنوان ثانوى (رعایت حال مردم) بوده است نه ممنوعیت آن قرائت به عنوان اوّلى.

تذكر این نكته در پایان قرائت‏هاى منقوله از پیامبر لازم است: قرائت حسن، مى‏تواند وصف لازم هر كدام از قرائت‏هاى ترتیلى و ترجیعى قرار گیرد و قرائت احسن نیز بیانگر مرتبه والایى از قرائت ترتیل و یا ترجیع است. قرائت ترتیل و ترجیع نیز امكان تصادق در فرد واحد را دارند؛ اما اكنون بجهت استیفاى عناوینى كه در قرائت پیامبر آمده است به جداسازى هر یك مبادرت گردید. رابطه انواع و قرائات فوق و قرائات دیگر در ادامه مقال خواهد آمد.

----------------------

(1) ورتل القرآن ترتیلاً. مزمل، آیه 4.

(2) و قرانا فرقناه لتقرأه على الناس على مكث، اسراء، آیه 106.

(3) ر.ك: شیخ الطائفه ابو جعفر بن الحسن الطوسى، التبیان فى تفسیر القرآن (بیروت، دارالحیاء التراث العربى) ج 6، ص 530؛ و شیخ اسماعیل حقى البرسودى، تفسیر روح البیان (بیروت داراحیاء التراث العربى) ج 5، ص 210؛ و امام فخر رازى، التفسیر الكبیر (بیروت، دار احیاء التراث العربى) ج 21، ص 61

(4) رك: محمد بن احمد الانصارى القرطبى، الجامع لاحكام القرآن (تفسیر قرطبى) (بیروت، دار احیاء التراث العربى) ج 10، ص 340.

(5) صحیح مسلم بشرح النووى (بیروت داراحیاء التراث العربى، 1404) ج 6، ص 78ـ 81.

(6) محمد بن احمد قرطبى، پیشین، ج 1، ص 13.

(7) و اذا ذكرت ربك فى القرآن وحده ولوا على ادبارهم نفورا، اسراء، آیه 46.

(8) على بن ابراهیم قمى، تفسیر القمى (قم، مؤسسه دارالكتاب، 1378 ق) ج 2، ص 20، متن روایت اینگونه است: «كان رسول اللّه اذا تهجد باالقرآن تسمّع قریش لحسن قرائته و كان اذا قرا بسم اللّه الرحمن الرحیم فرّوا عنه.»

(9) عن الباقر علیه السلام: «ان رسول اللّه(ص) كان احسن الناس صوتا بالقرآن»، محمد بن مسعود عیاشى، تفسیر العیاشى (تهران، مكتبة العلمیة الاسلامیة) ج 2، ص 259.

(11) عن الصادق علیه السلام: «ما بعث اللّه نبیا الاحسن الصوت» محمد محمدى رى شهرى، میزان الحكمة (قم، مركز نشر دفتر تبلیغات اسلامى) ج 8، ص 83 به نقل از اصول كافى ج 2، ص 616.

(12) مقصود سائل آن است كه اگر قرائت امام چهارم موجب صعقه مردم مى‏گردیده است پس چگونه مردم قرائت پیامبر راى مى‏شنیدند و چنین حالتى بر آن‏ها عارض نمى‏شد؟


نوشته‌ی: كاظم  قاضى زاده

تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه_شکوری