خاتم المحدثین حاج میرزا حسین نوری صاحب مستدرک الوسایل
حسين فرزند محمد تقي معروف به «محدث نوري» از محدثين و عالمان بزرگ و پرتلاش جامعه شيعه است، كه زندگي پربار و فوق العاده پربركتي داشته است.
خوشبختان اين عالم بزرگ، خود بخشي از زندگي خويش را به قلم خود نوشته است.
او مينويسد: من هيجدهم ماه شوال سال 1254 هجري، در روستاي «يالوا» از روستاهاي نواحي مازندران به دنيا آمدم، بيش از هشت سال از عمرم نگذشته بود، كه پدرم را از دست دادم و با درد يتيمي هم آغوش شدم، چند سالي با رنج يتيمي زندگي را گذراندم و مشغول علم و دانش شدم.
در راه تحصيل علم و دانش توفيق خداوند نصيبم شد و قبل از آن كه به سن پانزده سالگي برسم، در حوزه درسي و تربيتي فقيه بزرگ «مولا محمد علي محلاتي» شركت جستم و از علم و راهنمائيهاي پدرانه و دلسوزانه او، كه عالم زاهد و وارسته و عميقي در علم فقه و اصول بود، خوب استفادهها كردم.
آن گاه به تهران آمدم و در حوزه درسي عالم بزرگ و فقيه توانا «حاج شيخ عبد الرحيم بروجردي» شركت نمودم و رابطه استاد و شاگردي با استاد سبب شد، كه با دختر او ازدواج كنم و بهتر بتوانم از خرمن علم و دانش او بهرهمند شوم.
در سال 1373 راه كشور عراق را پيش گرفتم، و در حوزه علمي نجف اشراف حدود چهار سال از حوزه درسي مهم شيخ عبدالحسين تهراني معروف به «شيخ عراقين» شركت نمودم و استفادههاي زيادي بردم. پس از آن به خاطر نا مساعد بودن شرائط آن حوضه به ايران بازگشتم، اما باز در سال 1278 به حوضه نجف اشراف برگشتم، و مدتي در كلاس درس استاد بزرگ «شيخ مرتضي انصاري» شركت نمودم. به همراه استاد خود «شيخ عبدالحسين تهراني» مدتي زا در كربلا و دوسال در كاظمين عليه السلام به سر بردم و از سوي استاد خود به رتبه«اجازه نقل حديث» دست يافتم.
در سال 1280 زيارت خانه خدا نصيبم شد، و پس از مناسك حج به نجف اشراف برگشتم و هم چنان به درس «شيخ انصاري» حضوري مييافتم، تا اين كه او؛ رسال 1281 رحلت نمود. به سال 1284 به ايران آمدم و به زيارت حضرت امام رضا (ع) توفيق يافتم، و در سال 1286،كه به عراق برگشتم، استاد خود «شيخ عبدالحسين تهراني» را از دست دادم و در مرگ او سوگوار شدم، اما باز از عراق راهي مكه شدم، و در بازگشت، در حوضه درسي مجدد بزرگ «ميرزا محمد حسن شيرازي» شركت كردم، كه آن استاد در سال 1291 به همراه شاگردان خود به «سامرا» هجرت نمود، آن گاه در سال 1292 با اعضاء خانواده و استاد ديگر خود «مولافتحعلي سلطان آبادي» و داماد خو «شيخ فضل الله نوري» به سامرا مهاجرت كرديم.
پس از اين مرحله، براي سومين بار به حج و زيارت حضرت رضا (ع) موفق شدم، در سال 1299 براي چهارمين بار به حج رفتم و پس از بازگشت به سامرا، ملازم جلسههاي درسي ميرزاي شيرازي گرديدم، تا اين كه آن بزرگوار به سال 1312 در سامرا چشم از جهان فرو بست و من به حوزه نجف مهاجرت كردم.
محدث نوري، كه به سن هشت سالگي يتيم شده بود و قبل از سن بلوغ وارد حوضه علوم اسلامي گرديد بود، در اثر مهاجرت متعدد و بهره جويي از محضر استادان و عالمان بزرگ، به مقام بلندي از فضل و دانش دست يافت، و در طي اين مسافرتهاي و اقامتها در مراكز علمي و ديني، از آموختن و اندوختن در مسائل تفسيري، حديثي، تاريخي و نجوم از خود حدود سي كتاب به يادگار بگذارد، كه فقط كتاب «مستدرك تل.تستئل» او از حدود سي هزار حديث تشكيل ميشود.
آري، كتابهاي ارزشمند و ماندگار «محدث نوري» كه محصول تمام شبانه روز عمر شصت و شش ساله اوست، هر كدام داراي ويژگي و اهميت زيادي است، در حوزههاي علمي منبع و ماخذ استفاده عالمان و اهل تحقيق است، كه معرفي همه آنها از حوصله اين نوشتار بيرون است، بدين دليل تعدادي از آنها را معرفي ميكنيم:
1- نفس الرحمان، درباره معرفي شخصيت سلمان فارسي.
2- دارالسلام، دو جلد، در مورد خواب و رويا.
3- معالم العبر، در تكميل جلد هفده «بحارالانوار»
4- جنة الماوي، داستانهاي افرادي كه به ملاقات امام زمان عليه السلام رسيدهاند.
5- فيض قدسي، در احوال علامه مجلسي.
6- صحيفه چهارم امام سجاد عليه السلام.
8- نجم الثاقب، در احوال امام غايب عليه السلام، فارسي.
9- كلمه طيبه، فارسي.
10- فصل الخطاب.
11- مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، مهمترين كتاب «محدث نوري» است، كه در سه جلد بزرگ با بيش از دو هزار صفحه به چاپ رسيده، و در چاپ جديد كنوني تعداد آن حدود بيست جلد ميشود.
اين عالم بزرگ ديني، از نظر اخلاق و رفتار انساني در مرحله درخشاني قرار داشته است. شاگرد وارسته او «محدث قمي» درباره استاد خود كه سالياني با او ميزيسته است، ميگويد:
محدث نوري، عالم خوش برخوردي بود، سريع چيز مينوشت، حافظه نيرومندي داشت، موقعيت شناس بود، زود به افراد اعتماد نميكرد، در انجام عبادت جديت و قاطعيت به خرج ميداد، زهد و پارسائي را شيوه خود قرار داده بود، هرگز نماز شب و مناجات سحر او با خداوند قطع نميشد، و بالاخره اين دانشمند بزرگوار در قله بلندي از شرافت و فضائل انساني قرار داشت، بطوري كه با اعمال و رفتار سالم و جذاب خويش، سبب تبليغ دين و گرايش افراد به راه خداوند ميگرديد... |
اين عالم بزرگ و شايسته، شب چهارشنبه بيست و هفتم جمادي الثاني سال 1320 هجري قمري در شهر «كوفه» زندگي را به درود گفت جسد او را به نجف منتقل كردند و در ايوان سوم سمت شرقي صحن مقدس حرم امير المومنين عليه السلام به خاك سپرده شد.
محدث بزرگ، حاج ميرزا حسين نوري و آثار ارزشمند او را، كه در جهت احياي احاديث ديني ميباشد، عالمان و فقيهان و محدثان عالي مقام زيادي، مورد ستايش و تاييد فراوان قرار دادهاند، كه از جمله آنان هستند:
علامه بزرگ محمد حسين كاشف الغطا، شيخ الشريعه اصفهاني، حاج شيخ عباس قمي، حاج ميرزا حسن شيرازي، شيخ آقا بزرگ تهراني، سيد محسن امين جبل عاملي، استاد شهيد مرتضي مطهري، و امام خميني ره.
تهیه و تنظیم برای تبیان:مجید نقدی