تبیان، دستیار زندگی
در پی عزل بنی صدر، دفتر حزب جمهوری اسلامی با نقشه سازمان مجاهدین منفجر شد و بیش از 72 نفر از مسئولان ارشد حزب از جمله آیت الله بهشتی به شهادت رسیدند. بنی صدر نیز همراه مسعود رجوی با لباس زنانه از کشور گریخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقش علما و روحانیت در انتخابات ریاست جمهوری (3)
نقش علما و روحانیت در انتخابات ریاست جمهوری (3)

در پی عزل بنی صدر، دفتر حزب جمهوری اسلامی با نقشه سازمان مجاهدین منفجر شد و بیش از 72 نفر از مسئولان ارشد حزب از جمله آیت الله بهشتی به شهادت رسیدند. بنی صدر نیز همراه مسعود رجوی با لباس زنانه از کشور گریخت.

با عزل بنی صدر، شورای ریاست جمهوری مرکب از نخست وزیر، رییس دیوان عالی کشور و رییس مجلس شورای اسلامی کنترل اوضاع را به دست گرفتند و مقدمات انتخابات ریاست جمهوری را آماده کردند. حدود 70 نفر ثبت نام کردند که سر انجام صلاحیت 4نفر: علی اکبر پرورش، حبیب الله عسکر اولادی، عباس شیبانی و محمد علی رجایی پذیرفته شد.

این انتخابات نخستین انتخابات بدون حضور نیروهای چپ و لیبرال بود. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این انتخابات از نامزدی آقای محمد علی رجایی حمایت کرد و همگان را به حضور فعال در انتخابات فراخواند.1

رجایی با 12 میلیون از مجموع 14 میلیون رای به پیروزی رسید. وی در نخستین اقدام دکتر باهنر، دبیر کل حزب جمهوری اسلامی را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی کرد؛ اما عمر این دولت بسیار کوتاه بود.

در هشتم شهریور 1360 با اقدام تروریستی منافقان، رییس جمهور و نخست وزیر و برخی دیگر از کارگزاران نظام به شهادت رسیدند. با رای مثبت دولت و مجلس، آیت الله مهدوی کنی نخست وزیری را موقتا بر عهده گرفت تا زمینه برگزاری انتخابات را فراهم آورد.

مهمترین تحول در دور سوم انتخابات ریاست جمهوری، طرح مجدد بحث روحانی بودن رییس جمهور بود. پس از آشکار شدن ضعف‌ها و سستی‌های متصدیان امور در دولت موقت که عمدتا ملی گرا بودند، حضور تدریجی روحانیون در صحنه اداره کشور جدی تر شد.

چه اینکه روحانیت می خواست صرفا قانون گذار باشد و در امور اجرایی فقط امر به معروف و نهی از منکر کند وگاه مجریان به این اوامر و نواهی اغتنا نمی کردند، و این سرانجامی جز اختلاف نداشت. از سوی دیگر مردم با اعتماد به روحانیت انقلاب کرده بودند و از روحانیت توقع اصلاح امور داشتند. سر انجام متصدیان روحانی امور انقلاب امام را متقاعد کردند که روحانیت در امور اجرایی حضور داشته باشد.

امام خمینی خود در 31 خرداد 1361 فرمودند:« این کلمه را گفته‌ام که روحانیون شغلشان یک شغل بالاتر از این مسایل اجرایی است و چنانچه اسلام پیروز بشود روحانیون می روند سراغ شغل خودشان، لکن وقتی که ما آمدیم و وارد معرکه شدیم، دیدیم که اگر روحانیون را بگوییم همه بروید سراغ مسجدتان، این کشور به حلقوم امریکا و شوروی می رود، ما تجربه کردیم و دیدیم که اشخاصی که در راس واقع شدند و از روحانیون نبودند، در عین حالی که بعضی‌شان هم متدین بودند، از باب این‌که آن راهی که ما می خواستیم برویم و آن راهی که مستقل باشیم و با نان و جو خودمان بسازیم و زیر فرمان قدرت های بزرگ نباشیم آن راه با سلیقه آنها موافق نبود و لهذا ما تن دادیم به اینکه رییس جمهور از علما باشد... الان هم عرض می کنم هر روزی که ما فهمیدیم که این کشور را یک دسته از این افراید که روحانی نیستند و آن طوری که خدای تبارک و تعالی فرموده است اداره می کنند، آقای خامنه ای تشریف می برند سراغ شغل روحانی بزرگ خودشان و نظارت بر امور، و سایر آقایان هم همین طور...».2

نقش علما و روحانیت در انتخابات ریاست جمهوری (3)

پیش از اظهار نظر صریح امام، جامعه مدرسین بحث ریاست جمهوری را در 18 شهریور در جلسه خود مطرح می کند. در این جلسه آیت الله مشکینی می گوید:« من اصلا با حذف روحانیت مخالفم، من از روز اول هم گفتم آقای بهشتی، واگر جامعه مدرسین بتوانند در این مساله با امام صحبت نمایند و موافقت را بگیرند خوب است مثلا اقای هاشمی و آقای خامنه ای ...».3

به دنبال نظر مثبت امام، بهترین گزینه آیت الله خامنه ای بود. اما تنها اشکال، در ضعف جسمانی ایشان پس از حادثه 6 تیر بود. در جلسه 19 شهریور 1360 جامعه مدرسین، آیت الله یزدی گفت: «من صبح با آقای احمد آقا صحبت کردم و ایشان فرمودند که امام این قید را برداشته و بالاخره باید جامعه نظر خود را بدهد که آیا روحانی باشد یا نه؟».4

در این جلسه با توجه به آنکه امام از روی مصلحت و با انگیزه مشارکت بالای مردم با برداشتن این قید موافقت کرده و نیز با توجه به ضعف جسمانی آیت الله خامنه‌ای به عنوان نامزد مقبول و مطرح، اعضا به نتیجه رسیدند که کاندیدا روحانی نباشد.5

از سوی دیگر حزب جمهوری اسلامی توانست آیت الله خامنه ای را برای قبول مسئولیت متقاعد سازد. این اقدام حزب جمهوری بدون مشورت با جامعه مدرسین بود و گلایه هایی را پدید آورد. سرانجام اعضای جامعه مدرسین آیت الله یزدی را به نزد امام فرستادند تا نظر حقیقی امام را در این مساله جویا شوند. امام نیز بر رای بالای مردم تاکید کردند و اعلام فرمودند که روحانی هم می تواند کاندیدا شود.6

آیت الله یزدی پس از آن با آیت الله خامنه ای صحبت می کند و آیت الله خامنه ای با صراحت اعلام می دارد که من از ابتدا با ریاست جمهوری مخالف بودم ولی پس از اصرار آقایان و احساس وظیفه آن را قبول کردم.

نیز ایشان فرمودند:« اکنون هیچ طوری نشده و اگر آقایان معتقدند که من در این تشخیص که دادم اشتباه نمودم بدانید که من هیچ گونه به حیثیتم لطمه نمی خورد و من خیلی راحت از این کناره گیری می نمایم ولی با آقای هاشمی شما حتما صحبت کنید».

نقش علما و روحانیت در انتخابات ریاست جمهوری (3)

آیت الله یزدی می گوید:« من گفتم چه بهتر بود که آقای هاشمی یک مقدرا هم برای آقایان قم حساب {باز} می کردند و با ایشان مشورت می نمودند».7

قرار شد که جلسه ای مشترک با حضور اعضای جامعه مدرسین و برخی اعضای حزب جمهوری و ... تشکیل شود. این جلسه برگزار شد و اعضا درباره آیت الله خامنه ای به وحدت نظر می رسند.

با برگزاری انتخابات، آیت الله خامنه ای توانست از مجموع 16 میلیون رای، با 2/15 میلیون رای (حدود نود و پنج درصد کل آراء) به پیروزی برسد. آیت الله خامنه ای نخست علی اکبر ولایتی را برای تصدی نخست وزیری به مجلس پیشنهاد کرد که نمایندگان نپذیرفتند. سپس پنج نفر (علی اکبر پرورش، مصطفی میر سلیم، محمد غرضی، غفوری فرد، میرحسین موسوی) معرفی شدند که از میان آنها مجلس میر حسین موسوی را برگزید.

چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز با پیروزی آیت الله خامنه ای برگزار شد. در این انتخابات نیز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، آیت الله خامنه ای را به عنوان کاندیدای خود معرفی کرد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. جمهوری اسلامی 18/4/1360

2. صحیفه امام ، ج 16، ص350-351

3. صورت مذاکرات و مصوبات جامعه مدرسین 18/6/1360

4. همان 19/6/1360

5. همان

6. همان 25/6/1360

7. همان 28/6/1360


منبع خبرگزاری رسا                               تهیه و تنظیم برای تبیان:مجید نقدی